💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_چهارصدوبیستونه
+:آره خانم... راستش بهم میگه بچهها دیگه از آب و گل دراومدن...
لازم نیست زیاد کار کنیم..
اما وقتی شراره خانم زنگ زدن گفتن واسه آقامسیح و تازه عروسشون میخوان آشپزی کنم،به
شوهرم گفتم اینجا رو نمیشه نرم...آقامسیح خیلی گردن من و خونوادهام حق دارن...
میگویم
:_مگه شما،کمکحال زنعمو نبودین؟
+:نه خانم... شراره خانم خودشون آشپزی میکنن... فقط دوهفته یه بار یه خانمی هست که میره
واسه نظافت...
من فقط روزایی که مهمون دارن میرم که دست تنها نباشن...
چقدر زندگی های مامان و زنعمو شبیه است و چقدر رفتارهایشان متفاوت...
از وقتی به یاد دارم،منیر کارهای آشپزخانهمان را برعهده داشت.بین مامان و زنعمو،من ترجیح
میدهم شبیه زنعمو باشمـ.
میپرسم
:_چند تا بچه داری طلا خانم ؟
طلا به یاد بچههایش که میافتد لبخند میزند
+:سه تا ...سه تا پسر...
الآن دیگه هرکدوم واسه خودشون مردی شدن...
لبخند میزنم
:_خدا حفظشون کنه..ـ
+:ولی الآن بهشون برمیخوره که من میام اینجا...
لب پایینش را میگزد.
انگار از حرفی که زده،پشیمان شده.
+:ببخشید خانم،اصلا قصد بدی نداشتم
:_حرف بدی نزدی طلا خانم....
+:خانم به آقامسیح نگید...ممکنه منو مرخص کنن...
دستم را به گرمی روی دستش میگذارم
:_نگران نباش طلا خانم..
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝