•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
☕️|° خودش قہــوه نمۍخورد، ولۍ مۍدانست ما لبنــانۍها عــادت داریم، درست مۍڪرد.
💓|° مۍگفتـم: خب براۍ چۍ مصطفۍ؟
مۍگفت: من قــول دادهام بہ مــادرتان تا زنـده هستم این ڪار را براۍ شما انجــام بدهم.
🌷|° مامان همیشہ فڪر مۍڪرد مصطفۍ بعد از ازدواج ڪارهاۍ آنها را تلافۍ مۍڪند و نگــذارد من بروم پیش آنها، ولۍ مصطفۍ جز محبت و احتــرام ڪارۍ نڪرد و من گاهۍ بہ نظــرم مۍآمــد، مصطفۍ سعــہاۍ دارد ڪہ مۍتواند همہ عالم را در وجودش جا بدهد!
🌷شهید دفاع مقدس #مصطفی_چمران
.
.
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
☀️]• حتی حاضــر نبود ڪولر روشن ڪند. اهــواز خیلی گــرم بود و پای مصطفی توی گــچ…
پوستش بہ خاطر گــرما خورده شده بود و خــون میآمد اما میگفت:
«چطــور ڪولر روشن ڪنم وقتی بچہها در جبھــہ زیر گــرما میجنگنـد».
😁]• هر ڪس میآمد مصطفی میخنــدید و میگفت: «غــاده دعا ڪرده من تیــر بخورم و دیگر بنشینــم سر جایم».
🌙]• آن شب قــرار بود در تھــران بماند. قرار نبود برگردد. گفت: «من امشب بہ خاطــر شما برگشتہام»
گفتم: «نہ مصطفی تو هیــچ وقت بہ خاطر مــن برنگشتہای برای ڪارت آمدی!»
💜]• با همان مھــربانی گفت: «امشب برگشتم بہ خاطر شما از احمــد سعیدی بپرس من امشب اصــرار داشتم بہ اهواز برگردم هواپیمــا نبود؛ تو میدانی من در همہ عمــرم از هواپیمای خصــوصی استفاده نڪردهام ولی امشب اصرار داشتم برگــردم، با هواپیمــای خصوصی آمدم ڪہ اینجــا باشم».
🌷شهید دفاع مقدس #مصطفی_چمران
.
.
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
♥️•| مصطفی وقتی آمریڪا بود رفته بود جایی سخنــرانی. خانمی عاشقـش شده بود.
✋🏻•| چمــران شرط و شروط خود را بیان ڪرد. اول باید مسلمــان شو؎ و دوم باید پــروانه باشی و بسوز؎. من شمعـم هر ڪس به من نزدیڪ شود؛ اگر ذوب نشود، خواهــد سوخت.
🦋•| وقتی خانم همه چیــز را پذیرفت، اسمــش را گذاشت پــروانه تا نمــاد؎ باشد برا؎ سوختــن.
⭐️•| پروانه دارا؎ روح قــو؎ بود، تا جایی ڪه میتوانست روحش را از بدنش خلــع و جــدا ڪند و به دیگران در جاها؎ مختلـف سر بزند.
🌺•| وقتی چمــران آمد لبنــان و تصمیم گرفت ڪه مسئولیت بچــهها؎ یتیــم مدرسه جبــل عامــل را بپـذیرد، پروانه هم با چهــار فرزندش آمد.
🌼•| خیلی به بچهها؎ یتیــم رسیدگی میڪرد و غــذا در دهانشان میگذاشت و زخــمهایشان را مداوا میڪرد. بعد از یڪ سال طاقتش طــاق شد. میگفت: بیا برگــردیم آمریڪا.
🍃•| مصطفی گفت: تڪلیف من ماندن در اینجاست؛ اما تو آزاد؎ میتوانی به هر جا ڪه خواستی برگــرد؎.
❣•| میگفت: من اڪنون چهــار فرزند ندارم. من "۶۰۰" فــرزند دارم ڪه نمیتوانم رهــایشان ڪنم.
🥀•| پروانه برگشت آمریڪا؛ حتی وقتی یڪی از پســرانش در استخــر غــرق شد، برنگشت.
غیــابی از همــدیگر جــدا شدند.
🌱•| چمــران همیشه میگفت: پروانه زن خــوبی بود؛ اما حیف ڪه نتوانست تحمــل ڪند.
🌷شـهـیـد دفاع مقدس #مصطفی_چمران
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal