eitaa logo
[در مَسیرِ عاشقـے♡]
383 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
286 فایل
خیبر شکن و شجاع و بی واهمه‌ایم... در معرکه، سرباز یل علقمه‌ایم! گفتید: پدافند شما جنسش چیست؟! گفتیم: که زیر چادر فاطمه‌ایم😎 #وعده_صادق کپی؟! با ذکر صلوات🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
سلااااااااام👋🏻 خبر خوبی براتون دارم😍🤩 حالتون چطوره؟خوبید ان شاء الله؟ اگر کانال دوممون به 160 نفر برسد می خواهیم رمان را براتون بگذاریم فعلا 145 نفر عضو داریم پس زود دست به کار بشید🏃 تا اعضا به 160نفر برسد😍🤩 😉 @Asheghane_Shahadat2
کانالی سرشار از کتاب های مذهبی براتون آوردم اونم چه کانالی🤩😍 کتاب های و کلی کتاب های دیگه حتما بیا یک سری به ما بزن ضرر نمی کنیا😉😊 هنوز هم قراره کتاب های دیگری داخل آن قرار بگیرد☺️ برای مثال کتاب و اون کانال این هست👇🏻 @Asheghane_Shahadat2 بدو 🏃 بیا قسمت اول رمان رویای نیمه شب براتون سنجاق شده☺️ تازه از فردا رمان در کانال قرار می گیره🌼
🌟بسم رب العشق🌟 🌠🌜 1⃣ 🌻از چند پله سنگی پایین رفتم🎀.فقط همین 🍀.و در کمتر از یک ماه،ماجرایی را از سرگذراندم که زندگی ام را زیر و رو کرد.🤗 💫گاهی فکر میکنم 🤔شاید آن ماجرا را به خواب دیده ام😴،یا هنوز خوابم و وقتی بیدار شدم😲،می بینم که رویایی بیش نبوده،اسمی جز معجزه نمی توانم روی آن بگذارم.😵♥️ 🎈گاهی واقعیت آن قدر عجیب و باور نکردنی است که آدم را گیج میکند🤕.وقتی برمیگردم و به گذشته ام🚶‍♀ فکر میکنم،پایین رفتن از پله را سرآغاز آن ماجرای شگفت انگیز می بینم.😊 ❤️پدر بزرگم می گوید:بله،ماجرای عجیبی بود😕،اما باید باورش کرد😍،زندگی،آسمان و زمین🌏 هم آنقدر عجیبند کا گاهی شبیه یک خواب شیرین😴 به نظر می آیند.🤗آفریدگار هستی☝️🏻 را که باور کردی ایمان خواهی داشت که هر کاری از دست او بر می آید.😉😍 ☘همه چیز از یک تصمیم به ژاهر بی اهمیت شروع شد🙂.نمی دانم چه شدکه پدربزرگ این تصمیم را گرفت🙃.ناگهان آمدوگفت😲:هاشم!باید با من بیایی پایین. و من ناچار بااو رفتم پایین🚶. بعد از آن بود که فهمیدم چطور پیش آمدی کوچک می تواند،مسیر زندگی انسان را تغییر دهد.🙂😉 🌈خدای مهربان☝️🏻،زیبایی فراوانی به من داده بود😍🦋.پدربزرگ که خودش هنوز از زیبایی بهره ای دارد😻 گاهی میگفت:✨تو بایددرمغازه،کنارم بنشینی و در راه انداختن مشتری ها کمک کارم باشی🤓،نه آن که در کارگاه کقت گذرانی کنی.😄 ✨می گفت: من دیگرناتوان و کندذهن شده ام😥 تو بایدکارهارا به دست بگیری💪🏻 تا مطمئن شوم بعد از من از عهده ی اداره ی کارگاه ومغازه برمی آیی.💪🏻❤️ ⚱درجوابش می گفتم✨:اجازه بده زرگری را طوری یادبگیرم😉 که دست کم در شهر حلّه🦋،کسی به استادی من نباشد🤓.اگر💪🏻 در کارم مهارت کامل نداشته باشم،شاگردان و مشتری ها ✨روی حرفم حساب باز نمی کنند❤️.با تحسین به طرح ها و ساخته هایم⛏ نگاه می کرد و می گفت:توهمین حالاهم استادی و خبرنداری.⛓😃 💸می گفتم:نمی خواهم برای ثروت 💵و موقعیت شما به من احترام بگذارند.😉آرزویم این است که همه ی مردم شهر حلّه وعراق،🦋✨غبطه ی شمارا بخورند وبگویند: این ابونعیم عجب نوه ای تربیت کرده!.💫😚 🌸🌾ادامه دارد...💫 💚⚘برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف صلوات💚⚘ 💫اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم ✨🦋با ما همراه باشید🦋✨ 💜💙💚💛🧡❤️🖤 eitaa.com/Asheghane_Shahadat2 💜💙💚💛🧡❤️🖤 برای خواندن این رمان زیبا به کانال بالا مراجعه فرمائید 😊🌻👆🏻
کانالی پر از کتاب و رمان های زیبا و مذهبی🤗😍 کتاب هایی از جمله: 💚 🍃 ♥️ 🌻 😍 🍂 💛 💚 💜 💌 💫 🤩 ❣️ و کلی کتاب دیگه..... 🖐🏻😉 منتظرتونیم💛 تشریف بیارید🌹 برای خواندن این کتاب های زیبا، عضو شوید👇🏻 ••●❥🦋💙❥●•• @Asheghane_Shahadat2