#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۲۸
❣امام علیه السلام در آخرین جمله این بخش ابراز امیدواری می کند که وصایای او در فرزندش کاملاً مؤثر گردد مى فرمايد:
✨وَرَجَوْتُ أَنْ يُوَفِّقَکَ اللهُ فِيهِ لِرُشْدِکَ، أَنْ يَهْدِيَکَ لِقَصْدِکَ فَعَهِدْتُ إِلَيْکَ وَصِيَّتِي هَذِهِ
💠 «اميدوارم خداوند تو را در طريق رشد و صلاح، توفيق دهد و به راه راستى که در خورِ توست هدايتت کند، به همين دليل اين وصيتم را براى تو بيان کردم»
💢سپس امام عليه السلام اندرزهاى مهمى به فرزندش مى دهد و مى فرمايد:
🔅وَاعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَبَّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِهِ إِلَيَّ مِنْ وَصِيَّتِي تَقْوَى اللهِ
وَالاِقْتِصَارُ عَلَى مَا فَرَضَهُ اللهُ عَلَيْکَ
وَالاَْخْذُ بِمَا مَضَى عَلَيْهِ الاَْوَّلُونَ مِنْ آبَائِکَ
وَالصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِکَ
🔹 «پسرم بدان محبوب ترين چيزى که از ميان وصايايم بايد به آن تمسک جويى، تقوا و پرهيزکارى است
و اکتفا به آنچه خداوند بر تو فرض و لازم شمرده است
و حرکت در راهى که پدرانت در گذشته آن را پيموده اند
و صالحان از خاندانت از آن راه رفته اند»
✍ تقوا که همان حالت خداترسى درونى و مسئوليت پذيرى واقعى است انسان را از هرگونه گناه باز مى دارد.
🔻جمله «وَالاِقْتِصَارُ عَلَى مَا فَرَضَهُ اللهُ عَلَيْکَ»
🔹 پرهيز از امورى است که در شريعت مسکوت مانده و کسى در برابر آن مسئوليت ندارد و يا دسترسى به آن ميسر نيست؛ مانند معرفت به کنه ذات خداوند.
💢جمله «وَالصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِکَ» اشاره به پيغمبر اکرم و شخص على عليه السلام و عبدالمطلب و حمزه و ابوطالب و جعفر عليهم السلام است.
📝ادامه دارد...
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۲۹
❣آن گاه امام عليه السلام در ادامه به ذکر دليل بر اين مطلب پرداخته مى فرمايد:
✨فَإِنَّهُمْ لَمْ يَدَعُوا أَنْ نَظَرُوا لاَِنْفُسِهِمْ کَمَا أَنْتَ نَاظِرٌ،
وَفَکَّرُوا کَمَا أَنْتَ مُفَکِّرٌ،
ثُمَّ رَدَّهُمْ آخِرُ ذَلِکَ إِلَى الاَْخْذِ بِمَا عَرَفُوا، وَالاِْمْسَاکِ عَمَّا لَمْ يُکَلَّفُوا
💠«زيرا همان گونه که تو درباره خويش نظر مى کنى آنها نيز درباره خود نظر کرده اند و آن گونه که تو (براى صلاح خويشتن) مى انديشى آنها نيز مى انديشيدند (با اين تفاوت که آنها تجارب خويش را براى تو به يادگار گذاشتند) سرانجام فکر و انديشه، آنها را به آنجا رسانيد که آنچه را به خوبى شناخته اند بگيرند و آنچه را (که مبهم است و) به آن مکلف نيستند رها سازند»
✍اين سخن نيز ناظر به آن است که در مسائل مربوط به دين، امورى است که بايد دنبال شود و عدم آگاهى بر آنها عذر نيست، بلکه همه بايد آن را فرا گيرند و امورى است که يا از تحت قدرت انسان بيرون است؛ مانند معرفت کنه ذات خداوند که هيچ پيامبر مرسلى هم نمى تواند به آن برسد و يا از امورى است که خداوند به لطف و کرمش بر بندگانش تخفيف داده و آنها را بدان مکلف نساخته است.
✔️ولى اگر اصرار بر آن کنند ممکن است تکليف به آن دامانشان را بگيرد، مانند آنچه در داستان بنى اسرائيل مربوط به ذبح گاو مخصوص آمده که اگر اصرار در سؤال از جزئيات آن نداشتند، هر گاوى را ذبح مى کردند کافى بود.
📝ادامه دارد...
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۳۰
سپس امام علیه السلام در ادامه قسمت قبل مى فرمايد:
✨فَإِنْ أَبَتْ نَفْسُکَ أَنْ تَقْبَلَ ذَلِکَ دُونَ أَنْ تَعْلَمَ کَمَا عَلِمُوا
فَلْيَکُنْ طَلَبُکَ ذَلِکَ بِتَفَهُّم وَتَعَلُّم،
لاَ بِتَوَرُّطِ الشُّبُهَاتِ،
وَعُلَقِ الْخُصُومَاتِ.
وَابْدَأْ قَبْلَ نَظَرِکَ فِي ذَلِکَ بِالاِسْتِعَانَةِ بِإِلَهِکَ، وَالرَّغْبَةِ إِلَيْهِ فِي تَوْفِيقِکَ،
وَتَرْکِ کُلِّ شَائِبَة أَوْلَجَتْکَ فِي شُبْهَة،
أَوْ أَسْلَمَتْکَ إِلَى ضَلاَلَة
💠 «اگر روح و جان تو از قبول آن ابا دارد و مى خواهى که تا آگاه نشوى اقدام نکنى مى بايست اين خواسته با فهم و دقت و تعلم باشد نه از طريق فرو رفتن در شبهات و تمسک جستن به دشمنى ها و خصومت ها.
پيش از آنکه در طريق آگاهى در اين امور گام نهى از خداوندت استعانت بجوى و براى توفيق، رغبت و ميل، نشان ده و از هرگونه عاملى که موجب خلل در افکار تو شود يا تو را به شبهه اى افکند يا تسليم گمراهى کند بپرهيز»
✍عصاره کلام امام عليه السلام در اينجا اين است که براى رسيدن به حق دو راه در پيش دارى:
🔻يکى راه پيروى از پيشينيان صالح از خاندانت و استفاده از تجربيات بسيار سودمند آنها که راهى است نسبتاً آسان و بى خطر.
🔻راه دوم، راه اجتهاد شخصى است که خودت وارد ميدان شوى و حق را از باطل بشناسى و پيمودن اين راه چهار شرط دارد:
🔹نخست اينکه در هر موضوعى نيک بينديشى و دقت کنى
و ديگر اينکه از فرو رفتن در شبهات يا تمسک جستن به تعصب يا خصومات بپرهيزى
و سوم اينکه از خداى خود استعانت بجويى و از او بخواهى که تو را در پيمودن اين راه کمک کند
و چهارم اينکه از هر امر مشکوکى که ممکن است منتهى به ورود در شبهه اى شود يا تو را به گمراهى بکشاند بپرهيزى.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۳۱
❣ امام عليه السلام در ادامه اين سخن، نکته را روشن مى کند که تنها سخنان سودمند و پربار و مؤثرِ من کافى نيست؛ آمادگى در وجود تو نيز از شرايط تأثير محسوب مى شود و از اين رو براى آماده ساختن قلب و جان فرزندش براى پذيرش اين وصايا مى فرمايد:
✨فَإِنْ أَيْقَنْتَ أَنْ قَدْ صَفَا قَلْبُکَ فَخَشَعَ،
وَتَمَّ رَأْيُکَ فَاجْتَمَعَ،
وَکَانَ هَمُّکَ فِي ذَلِکَ هَمّاً وَاحِداً،
فَانْظُرْ فِيمَا فَسَّرْتُ لَکَ
💠«هر گاه يقين کردى قلب و روحت صفا يافته و در برابر حق خاضع شده و رأيت به کمال پيوسته و تمرکز يافته و تصميم تو در اين باره تصميم واحدى گشته در اين صورت به آنچه براى تو (در اين وصيّت نامه) توضيح داده ام دقت کن (تا نتيجه مطلوب را بگيرى)
✍مسلماً کسانى که قلبى تاريک و مملوّ از تعصب ها و هوا و هوس دارند و فکرشان چندين جا مشغول است، گاه در فکر حفظ مقامند و گاه در فکر جمع اموال و گاه به دنبال هوا و هوس هاى ديگر، نمى توانند از نصايح و اندرزهاى سودمند و بيدار کننده، هرچند گوينده اش امام عليه السلام باشد بهره بگيرند.
✔️به همين دليل آيات قرآن که در تأثيرش جاى هيچ ترديد نيست، گروهى را هدايت مى کند و در گروهى از تيره دلان لجوج اثرى ندارد و يا اثر معکوس دارد.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۳۲
❣امیر المومنین علیه السلام در ادامه نامه به فرزندش مى افزايد:
✨وَإِنْ لَمْ يَجْتَمِعْ لَکَ مَا تُحِبُّ مِنْ نَفْسِکَ، وَفَرَاغِ نَظَرِکَ وَفِکْرِکَ،
فَاعْلَمْ أَنَّکَ إِنَّمَا تَخْبِطُ الْعَشْوَاءَ وَتَتَوَرَّطُ الظَّلْمَاءَ وَلَيْسَ طَالِبُ الدِّينِ مَنْ خَبَطَ أَوْ خَلَطَ، وَالاِْمْسَاکُ عَنْ ذَلِکَ أَمْثَلُ
💠«و اگر آنچه را در اين زمينه دوست مى دارى (از شرايطى که گفتم) برايت فراهم نشد و فراغت خاطر و آمادگى فکر حاصل نکردى، بدان در طريقى گام مى نهى که همچون شترى که چشمانش ضعيف است به سوى پرتگاه پيش مى روى و در ميان تاريکى ها غوطه ور مى شوى و کسى که گرفتار اشتباه و خلط حق با باطل است نمى تواند طالب دين باشد و با اين حال اگر وارد اين مرحله نشوى بهتر است».
✍ امام عليه السلام بدين وسيله به فرزندش هشدار مى دهد که براى نتيجه گرفتن از اين وصيّت نامه خود را آماده سازد، اراده و تصميم جدى بگيرد و از آنچه مايه پراکندگى فکر و خيال اوست جداً بپرهيزد، دامن همت به کمر بزند و با گام هاى استوار وارد ميدان شود و گوش دل را به سخنان امام عليه السلام بسپارد تا بتواند به سر منزل مقصود و سعادت مطلوب برسد.
در غير اين صورت، بيهوده خود را خسته مى کند و در اين راه گام مى نهد.
📝ادامه دارد....📝
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۳۳
❣امام عليه السلام در اين بخش از وصيّت نامه نخست به فرزندش دستور داده می فرماید
✨فَتَفَهَّمْ يَا بُنَيَّ وَصِيَّتِي وَاعْلَمْ أَنَّ مَالِکَ الْمَوْتِ هُوَ مَالِکُ الْحَيَاةِ،
وَأَنَّ الْخَالِقَ هُوَ الْمُمِيتُ،
وَأَنَّ الْمُفْنِيَ هُوَ الْمُعِيدُ،
وَأَنَّ الْمُبْتَلِيَ هُوَ الْمُعَافِي
💠«پسرم در فهم وصيتم دقت نما و بدان مالک مرگ همان مالک حيات است
و آفريننده، همان کسى است که مى ميراند
و فانى کننده هم اوست که جهان را از نو نظام مى بخشد
و بيمارى دهنده همان شفابخش است»
✍به اين حقيقت اشاره مى کند که در اين عالم هر چه هست از سوى خداست، حيات و مرگ، صحت و بيمارى، تلخ و شيرين، نعمت و ابتلا و ... همه آنها حکيمانه است و اگر نتوانستى به حکمت آنها پى ببرى حمل بر بى اطّلاعى خود کن و در برابر اراده حکيمانه خدا تسليم باش.
✔️ اصولاً در خلقت خداوند شرّى وجود ندارد و هرچه هست خير است و شرّ امرى نسبى است.
به عنوان مثال: نيش عقرب وسيله اى دفاعى براى او در برابر دشمنانش هست. افزون بر آن که در سمّ و نيش حشرات دواهاى شفابخشى وجود دارد و از اين نظر خير است و اگر کسى اشتباه کند و گرفتار نيش او شود، اين شرّ بر اثر ناآگاهی او به وجود آمده است.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۳۴
❣امام عليه السلام در ادامه به ناپايدارى دنيا و آميخته بودن تلخ و شيرين در آن اشاره کرده مى فرمايد:
✨وَأَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَکُنْ لِتَسْتَقِرَّ إِلاَّ عَلَى مَا جَعَلَهَا اللهُ عَلَيْهِ مِنَ النَّعْمَاءِ، وَالاِبْتِلاَءِ، وَالْجَزَاءِ فِي الْمَعَادِ، أَوْ مَا شَاءَ مِمَّا لاَ تَعْلَمُ
💠 «و دنيا پابرجا نمى ماند مگر به همان گونه که خداوند آن را قرار داده است، گاهى نعمت و گاهى گرفتارى و سرانجام پاداش در روز رستاخير يا آنچه او خواسته و تو نمى دانى (از کيفرهاى دنيوى)
✍آرى اين طبيعت دنياست و موافق حکمت خداوند است، زيرا اگر انسان هميشه غرق نعمت باشد، در ميان امواج غفلت غرق مى شود و اگر هميشه مبتلا باشد، يأس و نوميدى همه وجودش را فرا مى گيرد و از خدا دور مى شود. خداوند حکيم اين دو را به هم آميخته تا انسان پيوسته بيدار باشد و به سوى او حرکت کند و دست به دامان لطفش بزند.
📝ادامه دارد......
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۳۵
❣ از آنجا که گاهى افراد نادان به سبب بىاطّلاعى از حکمتِ حوادث عالم، زبان به اعتراض مى گشايند؛ امام عليه السلام به فرزندش هشدار داده، مى فرمايد:
✨فَإِنْ أَشْکَلَ عَلَيْکَ شَيْءٌ مِنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ عَلَى جَهَالَتِکَ،
فَإِنَّکَ أَوَّلُ مَا خُلِقْتَ بِهِ جَاهِلاً ثُمَّ عُلِّمْتَ، وَمَا أَکْثَرَ مَا تَجْهَلُ مِنَ الاَْمْرِ، يَتَحَيَّرُ فِيهِ رَأْيُکَ، وَيَضِلُّ فِيهِ بَصَرُکَ ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذَلِکَ
💠 «و اگر درباره فهم اين امور (حوادث جهان) امرى بر تو مشکل شد، آن را بر نادانى خود حمل کن (و زبان به اعتراض مگشاى) زيرا تو در آغاز خلقت جاهل و نادان بودى و سپس عالِم و آگاه شدى و چه بسيار است امورى که هنوز نمى دانى و فکرت در آن متحير و چشمت در آن خطا مى کند، اما پس از مدتى آن را مى بينى (و از حکمت آن آگاه مى شوى.
✍اشاره به اينکه کسى مى تواند زبان به اعتراض بگشايد که نسبت به همه چيز آگاه باشد و فلسفه تمام حوادث را بداند و آن را موافق حکمت نبيند؛ در حالى که چنين نيست، معلومات انسان در برابر مجهولاتش همچون قطره در مقابل درياست.
🔹در آغاز عمر چيزى نمى داند و تدريجاً نسبت به بعضى امور آگاه مى شود و چه بسيار امورى که در آغاز از فلسفه آن بى خبر است، اما چيزى نمى گذرد که حکمت آن بر او آشکار مى شود.
✔️ آيا انسان با اين علم محدود و با اين تجاربى که درباره جهل و علم خود دارد مى تواند در مورد آنچه نمى داند لب به اعتراض باز کند؟!
📝ادامه دارد...
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۳۶
❣امام عليه السلام در پايان اين قسمت، فرزندش را دستور به تمسّک به ظلّ عنایت و الطاف الهى و توجّه به ذات پاک او مى دهد که در هر حال کليد نجات است، مى فرمايد:
✨فَاعْتَصِمْ بِالَّذِي خَلَقَکَ وَرَزَقَکَ وَسَوَّاکَ، وَلْيَکُنْ لَهُ تَعَبُّدُکَ، وَإِلَيْهِ رَغْبَتُکَ، وَمِنْهُ شَفَقَتُکَ
💠 «بنابراين به آن کس که تو را آفريده و روزى داده و آفرينش تو را نظام بخشيده تمسک جوى و تنها او را پرستش کن و رغبت و محبّت تو تنها به سوى او باشد و تنها از (مخالفت) او بترس
✍اين چهار دستور کوتاه و پر معنا به يقين ضامن سعادت هر انسانى است:
🔹 اعتصام به ظلّ عنايت پروردگار و پرستش او و توجّه به ذات پاکش و ترس از مجازاتش.
🔅در جمله «الَّذِي خَلَقَکَ وَ رَزَقَکَ وَ سَوَّاکَ» که برگرفته از اين آيات قرآن مجيد است: الَّذِى خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِى قَدَّرَ فَهَدَى * وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَى
👈نخست اشاره به آفرينش، سپس روزى و بعد تسويه و نظام بخشيدن به وجود انسان از نظر جسم و جان آمده است در حالى که مى دانيم نخست خلقت است و بعد تسويه و سپس رزق و روزى;
✔️اين احتمال نيز کاملاً پذيرفتنى است که نظر امام عليه السلام به دوران تکامل جنينى و رشد پس از تولد است؛ زيرا نطفه اى که در رحم مادر قرار مى گيرد، از روزى الهى که در رحم مادر براى او حواله شده پيوسته بهره مى برد و به دنبال آن مراحل تکامل را يکى پس از ديگرى سير مى کند حتى زمانى که متولد مى شود و روزى او از خون به شير مادر مبدل مى گردد، باز هم مراحل تسويه و تکامل را تا مدت زيادى ادامه مى دهد، بنابراين مى توان گفت که روزى قبل از مراحل تکامل انسان شروع مى شود.
📝ادامه دارد...
━━━🍃🌹🍃━━━
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت۳۷
❣امام عليه السلام در اين بخش از اندرزنامه خود خطاب به فرزند عزيزش به دو نکته مهم اشاره مى کند:
✨وَاعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُنْبِئْ عَنِ اللهِ سُبْحَانَهُ کَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ صلى الله عليه وآله فَارْضَ بِهِ رَائِداً، وَإِلَى النَّجَاةِ قَائِداً
💠 «پسرم بدان هيچ کس از خدا همچون پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله خبر نياورده (و احکام خدا را همانند او بيان نکرده است) بنابراين او را به عنوان رهبر خود بپذير و در طريق نجات و رستگارى، وى را قائد خويش انتخاب کن»
✍اين تعبير نشان مى دهد که وحى آسمانى که بر پيغمبر اکرم صلى الله عليه وآله نازل شد سرآمد همه وحى هايى است که بر انبياى پيشين نازل شده است.
در آن اعصار مطابق استعداد انسان هاى همان زمان وحى آسمانى نازل مى شد و در عصر خاتم انبيا آخرين پيام هاى خدا بر قلب مبارکش وحى شد.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۳۹
❣امام عليه السلام در این بخش به سراغ يکى از دلايل توحيد مى رود، همان توحيدى که پايه اصلى تمام دين و رکن رکين آن است، مى فرمايد:
✨وَاعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّهُ لَوْ کَانَ لِرَبِّکَ شَرِيکٌ لاََتَتْکَ رُسُلُهُ، وَلَرَأَيْتَ آثَارَ مُلْکِهِ وَسُلْطَانِهِ، وَلَعَرَفْتَ أَفْعَالَهُ وَصِفَاتِهِ
💠 «پسرم بدان اگر پروردگارت شريکى داشت، رسولان او به سوى تو مى آمدند و آثار ملک و قدرتش را مى ديدى و افعال و صفاتش را مى شناختى».
✍امام عليه السلام در يک نگاه براى نفى شريک و همتا براى خداوند به سه امر استدلال مى کند:
🔹نخست اينکه اگر خدا شريک و همتايى مى داشت حتما حکيم بود و خداوند حکيم بايد بندگان را از وجود خويش آگاه سازد و اوامر و نواهيش را توسط پيامبران خويش به گوش آنها برساند در حالى که ما مى بينيم تمام انبيا بشر را به سوى خداى واحد دعوت کرده اند. آيات قرآن و متون کتب آسمانى گواه اين مطلب است.
🔹از سوى ديگر اگر پروردگار ديگرى وجود داشت بايد آثار ملک و قدرت و سلطان او در جهان نمايان گردد در حالى که هر چه در اين عالم بيشتر دقت مى کنيم به وحدت آن آشناتر مى شويم.
✔️جهان مجموعه واحدى است با قوانين يکسان که بر سر تا سر آن حکومت مى کند و اين وحدت که از ساختمان اتم ها گرفته تا کهکشان هاى عظيم همه تحت قانون واحدى به حيات خود ادامه مى دهند، دليل بر يکتايى آفريدگار و يگانگى خداست.
📝ادامه دارد....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۴۰
❣امام عليه السلام در ادامه اين سخن به هفت وصف از صفات خداوند اشاره مى کند:
⚜نخست مى فرمايد:
✨وَلَکِنَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ کَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ
💠 «ولى او خداوند يگانه است، همان گونه که خودش را به اين صفت توصيف کرده است»
✍اين وصف نتيجه استدلالى است که امام عليه السلام قبلاً بيان فرمود که اگر پروردگار و معبود ديگرى بود، فرستادگان او به سراغ تو مى آمدند و آثار ملک و سلطانش را در همه جا مى ديدى و افعال و صفاتش را در جبين موجودات مشاهده مى کردى و چون چنين نيست نتيجه مى گيريم که او خداوندى است يکتا.
🔹اضافه بر اين در قرآن مجيد نيز بارها خودش را به يکتايى توصيف کرده که نمونه بارز آن سوره توحيد است و از آنجا که او صادق است و کذب و دروغ که نتيجه نياز و عجز و هواپرستى است در ذات او راه ندارد، بنابراين مى توانيم در اين وصف و ساير صفاتش، بر دليل سمعى; يعنى آيات و روايات قطعى تکيه کنيم.
⚜در دومين وصف مى فرمايد:
✨لاَ يُضَادُّهُ فِي مُلْکِهِ أَحَدٌ
💠«هيچ کس در ملک و مملکتش با او ضديت نمى کند»
🔰اين همان توحيد در حاکميّت است که يکى از شاخه هاى توحيد افعالى است، مالک يکى است و حاکم يکى. دليل آن هم روشن است، زيرا وقتى بپذيريم خالق اوست طبعا مالک و حاکم جز او نمى تواند باشد. آن هم خالقيت مستمر، چرا که مى دانيم خلقتش دائمى است؛ يعنى ما لحظه به لحظه آفريده مى شويم درست مانند نور چراغ که به منبع مولّد برق ارتباط دارد و اگر يک لحظه رابطه اش قطع شود خاموش مى گردد. آرى او همه روز خالق است و همواره حاکم و مالک.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۴۱
❣امیر المومنین علیه السلام در سومين و چهارمين وصف خداوند مى افزايد:
✨وَلاَ يَزُولُ أَبَداً وَلَمْ يَزَلْ
💠«و هرگز زايل نخواهد شد و همواره بوده است»
✍دليل اينها روشن است، زيرا مى دانيم او واجب الوجود است، واجب الوجود حقيقتى است که به تعبير ساده، وجود او از ذاتش مى جوشد، بنابراين چنين وجودى ازلى است و بايد ابدى باشد.
موجودى حادث است که وجودش از خود او نبوده و از بيرون آمده، موجودى فانى مى شود که وجودش از درون ذاتش نبوده و از خارج ذاتش به او رسيده باشد.
⚜ پنجمين و ششمين وصف
✨أَوَّلٌ قَبْلَ الاَْشْيَاءِ بِلاَ أَوَّلِيَّة، وَآخِرٌ بَعْدَ الاَْشْيَاءِ بِلاَ نِهَايَة
🔹«او سرسلسله هستى است بى آنکه آغازى داشته باشد و آخرين آنها است بى آنکه پايانى برايش تصور شود»
🔻اين دو وصف نيز از لوازم ازليت و ابديت ذات پاک اوست که آن هم نتيجه واجب الوجود بودن او است.
⚜هفتمين وصف
✨عَظُمَ عَنْ أَنْ تَثْبُتَ رُبُوبِيَّتُهُ بِإِحَاطَةِ قَلْب أَوْ بَصَر
🔹«بزرگ تر از آن است که ربوبيتش در احاطه فکر يا چشم قرار گيرد»
✔️دليل آن هم روشن است؛ ربوبيت او از ازل شروع شده و تا ابد ادامه دارد و همه عالم هستى را با مرزها و حدود ناشناخته اش در بر مى گيرد، بنابراين چنين ربوبيت گسترده اى را نه با چشم مى توان مشاهده کرد و نه در فکر انسان مى گنجد، زيرا ربوبيتش نامحدود است و نامحدود در فکر محدود انسان نخواهد گنجيد.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۴۵
❣امام عليه السلام در ادامه قسمت قبل به مثال دوم درباره دنياپرستان بى ايمان پرداخته مى فرمايد:
✨وَمَثَلُ مَنِ اغْتَرَّ بِهَا کَمَثَلِ قَوْم کَانُوا بِمَنْزِل خَصِيب، فَنَبَا بِهِمْ إِلَى مَنْزِل جَدِيب، فَلَيْسَ شَيْءٌ أَکْرَهَ إِلَيْهِمْ وَلاَ أَفْظَعَ عِنْدَهُمْ مِنْ مُفَارَقَةِ مَا کَانُوا فِيهِ، إِلَى مَا يَهْجُمُونَ عَلَيْهِ، وَيَصِيرُونَ إِلَيْهِ
💠«(اما) کسانى که به دنيا مغرور شده اند همانند مسافرانى هستند که در منزلى پرنعمت قرار داشته سپس به آنها خبر مى دهند که بايد به سوى منزلگاهى خشک و خالى از نعمت حرکت کنند نزد آنان چيزى ناخوشايندتر و مصيبت بارتر از مفارقت آنچه در آن بوده اند و حرکت به سوى آنچه که بايد به سمت آن روند و سرنوشتى که در پيش دارند نيست»
✍آرى؛ آنها مى دانند که سرنوشتشان دوزخ با آن عذاب هاى مرگبار است و زندگى دنيا با همه مشکلاتش در برابر آن بسيار گواراست. به همين دليل از مرگ، بسيار مى ترسند و از آينده خود بسيار در وحشتند،
💢همان گونه که قرآن مجيد درباره گروهى از دنياپرستان بنى اسرائيل مى گويد:
🔹آنها را حريص ترين مردم ـ حتى حريص تر از مشرکان ـ بر زندگى خواهى يافت (تا آنجا) که هر يک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود، در حالى که اين عمر طولانى، او را از کيفر باز نخواهد داشت»
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۴۷
❣امیر المؤمنین علیه السلام در ادامه وصیت نامه می فرماید:
🔅در جمله اوّل و دوم مى فرمايد:
🔻«براى ديگران چيزى را دوست دار که براى خود دوست مى دارى و براى آنها نپسند آنچه را براى خود نمى پسندى»
فَأَحْبِبْ لِغَيْرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ، وَاکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا
🔅در بخش سوم مى فرمايد:
🔻«به ديگران ستم نکن همان گونه که دوست ندارى به تو ستم شود»
وَلاَ تَظْلِمْ کَمَا لاَ تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ
🔅در قسمت چهارم مى افزايد:
🔻«به ديگران نيکى کن همان گونه که دوست دارى به تو نيکى شود»
وَأَحْسِنْ کَمَا تُحِبُّ أَنْ يُحْسَنَ إِلَيْکَ
🔅در جمله پنجم مى فرمايد:
🔻«آنچه را براى ديگران قبيح مى شمرى براى خودت نيز زشت شمار»
وَاسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَيْرِکَ
🔅در قسمت ششم مى افزايد:
🔻 «و براى مردم راضى شو به آنچه براى خود از سوى آنان راضى مى شوى»
وَارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِکَ
🔅سرانجام در هفتمين دستور مى فرمايد:
🔻«آنچه را که نمى دانى مگو اگر چه آنچه مى دانى اندک باشد و آنچه را دوست ندارى درباره تو بگويند، درباره ديگران مگو»
وَلاَ تَقُلْ مَا لاَ تَعْلَمُ وَإِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ، وَلاَ تَقُلْ مَا لاَ تُحِبُّ أَنْ يُقَالَ لَکَ
✍اشاره به اينکه همان گونه که دوست ندارى مردم از تو غيبت کنند يا به تو تهمت زنند يا با القاب زشت و ناپسند تو را ياد کنند يا سخنان ديگرى که اسباب آزردگى خاطرت شود نگويند، تو نيز غيبت ديگران مکن و به کسى تهمت نزن و القاب زشت بر کسى مگذار و با سخنان نيش دار خاطر ديگران را آزرده مکن.
به راستى اگر اين اصل مهم اخلاقى با شاخ و برگ هاى هفت گانه اى که امام عليه السلام براى آن شمرده در هر جامعه اى پياده شود، صلح و صفا و امنيت بر آن سايه مى افکند و نزاع ها و کشمکش ها و پرونده های قضایی به حداقل می رسد.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۴۸
❣امام عليه السلام در ادامه به چهار فضيلت ديگر اشاره و فرزند دلبندش امام حسن مجتبى عليه السلام را به آن توصيه مى کند.
🔻نخست مى فرمايد:
✨وَاعْلَمْ أَنَّ الاِْعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَآفَةُ الاَْلْبَابِ
💠(پسرم) بدان که خودپسندى و غرور، ضد راستى و درست انديشى و آفت عقل هاست»
✍اشاره به اينکه انسانِ خودپسند، حقايق را درباره خويش و ديگران درک نمى کند و اين صفت زشت، حجابى بر عقل او مى افکند تا آنجا که عيوب خويش را صفات برجسته و نقص ها را کمال مى بيند و گاه يک عمر در اين خطا و اشتباه بزرگ باقى مى ماند و با همان حال از دنيا مى رود.
📝ادامه دارد......
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت۴۹
❣ امام عليه السلام در ادامه سخن به دومين توصيه خود پرداخته مى فرمايد:
✨فَاسْعَ فِي کَدْحِکَ
💠«پس براى تأمين زندگى نهايت تلاش و کوششت را داشته باش»
✍اين چيزى است که در بسيارى از روايات اسلامى بر آن تأکيد شده تا آنجا که در حديث معروف نبوى مى خوانيم:
🔻«مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى النَّاسِ
کسى که سربار مردم باشد ملعون و رانده شده دربار خداست».
✔️اگر همه مسلمانان به ويژه جوانان به اين دستور عمل کنند که هيچ کسى جز افراد از کار افتاده محتاج ديگران نباشند، به يقين جامعه اسلامى به پيشرفت هاى مهمى نايل مى شود حتى کشورهاى اسلامى نيز نبايد سربار کشورهاى غير مسلمان باشند که نتيجه اى جز ذلت به بار نمى آورد.
📝ادامه دارد....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۵۰
❣ امام عليه السلام به بيان توصيه سوم پرداخته مى فرمايد:
✨وَلاَ تَکُنْ خَازِناً لِغَيْرِکَ
💠از آنچه به دست مى آورى در راه خدا انفاق کن و انباردار ديگران مباش»
✍اشاره به اينکه آنها که از افزوده هاى اموال خويش انفاق نمى کنند و سعى در اندوختن آن دارند، بيچارگانى هستند که تلاش خود را صرف در نگهدارى اموال براى وارثان مى کنند و در قيامت، حسابش بر آنها و در دنيا لذتش براى ديگران است.
🔻همان وارثانى که گاه کمترين اعتنايى به مورِث خود ندارند و عمل خيرى براى او انجام نمى دهند، بلکه گاه از او نکوهش مى کنند که آنچه برايشان به ارث گذاشته کافى نيست.
✔️حتى اگر وارثان افراد نيکى باشند و از آن در طريق طاعت خدا استفاده کنند باز هم مايه حسرت آنهاست، چرا که زحمتش را آنها کشيدند و ثوابش را ديگران بردند
📝ادامه دارد....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۵۱
❣امیر المومنین در چهارمين توصيه به فرزندش مى فرمايد:
✨وَإِذَا أَنْتَ هُدِيتَ لِقَصْدِکَ فَکُنْ أَخْشَعَ مَا تَکُونُ لِرَبِّکَ
💠 «هرگاه (به لطف الهى) به راه راست هدايت يافتى (شکر پروردگار را فراموش مکن و) در برابر پروردگار خود کاملا خاضع و خاشع باش»
✍اشاره به اينکه همه نعمت هاى الهى درخور شکر است و چه نعمتى از اين بزرگتر که انسان، راه هدايت را به لطف پروردگار پيدا کند بااينکه گروه هاى زيادى در بيراهه ها سرگردان مى شوند و شکر هر نعمتى متناسب با همان نعمت است. شکر هدايت، خضوع در پيشگاه پروردگار و اطاعت اوامر و نواهى اوست.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۵۱
❣امیر المومنین در چهارمين توصيه به فرزندش مى فرمايد:
✨وَإِذَا أَنْتَ هُدِيتَ لِقَصْدِکَ فَکُنْ أَخْشَعَ مَا تَکُونُ لِرَبِّکَ
💠 «هرگاه (به لطف الهى) به راه راست هدايت يافتى (شکر پروردگار را فراموش مکن و) در برابر پروردگار خود کاملا خاضع و خاشع باش»
✍اشاره به اينکه همه نعمت هاى الهى درخور شکر است و چه نعمتى از اين بزرگ تر که انسان، راه هدايت را به لطف پروردگار پيدا کند بااينکه گروه هاى زيادى در بيراهه ها سرگردان مى شوند و شکر هر نعمتى متناسب با همان نعمت است. شکر هدايت، خضوع در پيشگاه پروردگار و اطاعت اوامر و نواهى اوست.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۵۲
❣امام عليه السلام در اين بخش از وصيّت نامه به طولانى بودن سفر آخرت و نياز شديد به تهيه زاد و توشه براى اين سفر از طاعات و کارهاى خير به ويژه انفاق در راه خدا اشاره کرده است.
⚜نخست مى فرمايد:
✨وَاعْلَمْ أَنَّ أَمَامَکَ طَرِيقاً ذَا مَسَافَة بَعِيدَة، وَ مَشَقَّة شَدِيدَة
💠(فرزندم!) بدان راهى بس طولانى و پرمشقت در پيش دارى
✍پيمودن راه هاى دنيا، هرچند طولانى و مشقت بار باشد در برابر راه آخرت سهل و آسان است. راه آخرت بسيار پر پيچ و خم و از گردنه هاى صعب العبور فضايل اخلاقى و مبارزه با هواهاى نفسانى مى گذرد و گاه پيمودن يکى از آنها سال ها وقت مى طلبد.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۵۳
❣امام عليه السلام بعد از اين هشدار، لزوم تهيه زاد و توشه براى اين سفر را گوشزد مى کند و مى فرمايد:
✨وَأَنَّهُ لاَ غِنَى بِکَ فِيهِ عَنْ حُسْنِ الاِرْتِيَادِ، وَقَدْرِ بَلاَغِکَ مِنَ الزَّادِ، مَعَ خِفَّةِ الظَّهْرِ
💠 «در اين راه (پر خوف و خطر) از کوشش و تلاش صحيح و فراوان و توشه کافى که تو را به مقصد برساند بى نياز نيستى، به علاوه بايد در اين راه سبکبار باشى (تا بتوانى به مقصد برسى)
⚜تعبير به «حُسْنِ الاِْرْتِياد»
✍ با توجّه به اينکه ارتياد به معناى طلب کردن است، مفهومش حسن طلب يا به عبارت ديگر تدبير و مديريت صحيح (در طريقه تهيه زاد و توشه براى سفر آخرت) است.
⚜تعبير به «خِفَّةِ الظَّهْرِ سبک بودن پشت»
✍ اشاره به چيزى است که در قرآن مجيد آمده مى فرمايد:
✨وَلَيَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَأَثْقالاً مَّعَ أَثْقالِهِم
🔹آنها بار سنگين (گناهان) خويش را بر دوش مى کشند و (همچنين) بارهاى سنگين ديگرى را اضافه بر بارهاى سنگين خود»
.
✔️ امام عليه السلام به فرزندش مى گويد که هرگز مانند آنان نباشد و تا مى تواند پشت خود را از اين بار سبک گرداند.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۵۴
❣امام عليه السلام پس از اين مقدمه کوتاه و پر معنا مسائل مالى و انفاقِ فى سبيل الله را که از مهم ترين زاد و توشه هاى قيامت است عنوان مى کند و مى فرمايد:
✨فَلاَ تَحْمِلَنَّ عَلَى ظَهْرِکَ فَوْقَ طَاقَتِکَ، فَيَکُونَ ثِقْلُ ذَلِکَ وَبَالاً عَلَيْکَ
💠«بنابراين بيش از حدِ توانت مسئوليت اموال دنيا را بر دوش مگير، زيرا سنگينى آن مايه مشقت و وبال تو خواهد بود»
✍اشاره به اينکه آنقدر ذخيره کن که براى نياز تو کافى باشد و بتوانى فرداى قيامت پاسخگوى آن باشى و گرنه همچون بار سنگينى بر دوش تو خواهد بود.
بارى که از آن استفاده نمى کنى و فقط رنج آن را مى کشى.
📝ادامه دارد.....
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح نامه ۳۱
نهج البلاغه
📌قسمت ۵۵
❣ امام عليه السلام در ادامه با تعبير جالبى دعوت به انفاق فى سبيل الله مى کند و مى فرمايد:
✨وَإِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ يَحْمِلُ لَکَ زَادَکَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، فَيُوَافِيکَ بِهِ غَداً حَيْثُ تَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَحَمِّلْهُ إِيَّاهُ، وَأَکْثِرْ مِنْ تَزْوِيدِهِ وَأَنْتَ قَادِرٌ عَلَيْهِ
💠«هرگاه در زمانى که قدرت دارى، نيازمندى را يافتى که مى تواند زاد و توشه تو را براى روز رستاخيز تو دوش گيرد و فردا که به آن نيازمند مى شوى به تو بازپس گرداند، آن را غنيمت بشمار و (هر چه زودتر) و بيشتر اين زاد و توشه را بر دوش او بگذار»
🔻آن گاه مى افزايد:
✨فَلَعَلَّکَ تَطْلُبُهُ فَلاَ تَجِدُهُ
🔹«زيرا ممکن است روزى در جستجوى چنين شخصى بر آيى و پيدايش نکنى»
✍امام عليه السلام در اين بخش از وصيّت نامه براى تشويق به انفاق در راه خدا از تعبير ديگرى استفاده کرده مى فرمايد:
✨وَاغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَکَ فِي حَالِ غِنَاکَ، لِيَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَکَ فِي يَوْمِ عُسْرَتِکَ
🔹اگر کسى را پيدا کنى که در حال غنا و بى نيازيت از تو وام بگيرد و اداى آن را براى روز سختى و تنگدستى تو بگذارد، آن را غنيمنت بشمار»
✔️حاصل اينکه انسان عاقل و هوشيار بايد از وجود دو کس بهره گيرد:
کسى که داوطلبانه و رايگان بار سنگين توشه انسان را بر دوش مى گيرد و با شادى و خوشحالى آن را به مقصد مى رساند
و ديگر کسى که در هنگام بى نيازى انسان به مال، بخشى از اموال او را وام مى گيرد و در آن زمان که شديداً به آن نيازمند است بازپس مى دهد. آرى چنين است حال کسانى که در راه خدا انفاق مى کنند و تعبيرى جالب تر و زيباتر از اين پیدا نمی شود
📝ادامه دارد......
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
#شرح حکمت ۲۶۲
❣اميرالمؤمنين علی علیهالسلام مى فرماید:
📌نخست حق را بشناس سپس پيروانش را:
بعضى گفتهاند:
▫️وَقِيلَ إنَّ الْحارِثَ بْنَ حُوطٍ أتاهُ فَقالَ: أَتَراني أَظُنُّ أصْحابَ الْجَمَلِ كانُوا عَلى ضَلالَةٍ؟
🔹(شخصى به نام) «حارث بن حوط» (كه از ياران آن اميرالمؤمنين عليه السلام محسوب مىشد ولى راه خطا را مى پيمود) خدمت حضرت آمد و عرض كرد: شما فكر مى كنيد من هم لشكر جمل را گمراه مى دانم؟ (چنين نيست)
⬅️امام عليه السلام فرمود:
▫️يَا حَارِثُ، إِنَّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَلَمْ تَنْظُرْ فَوْقَکَ فَحِرْتَ! إِنَّکَ لَمْ تَعْرِفِ آلْحَقَّ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ، وَلَمْ تَعْرَفِ آلْبَاطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ
🔹اى حارث! تو به زير دست خود نگاه كردى نه به بالاى سرت، به همين دليل حيران و سرگردان شدى (اگر به من و جمعيت مهاجران و انصار پيامبر صلي الله عليه وآله نگاه مى كردى در شناخت حق گرفتار سرگردانى نمى شدى) تو حق را نشناختى تا كسانى را كه به سراغ حق آمده اند بشناسى. باطل را نيز نشناخته اى تا كسانى را كه به سراغ باطل رفته اند شناسايى كنى
⬅️حارث (براى تبرئه خود) گفت:
▫️فَإِنّي أعْتَزِلُ مَعَ سَعيدِ بْنِ مالِکٍ وَعَبْدِاللهِ بْنِ عُمَرَ
🔹من همراه سعيد بن مالك (سعد بن مالك، مشهور به سعد ابى وقاص) و عبد الله بن عمر كناره گيرى مىكنم (و بىطرف مىمانم
⬅️امام عليه السلام فرمود:
▫️ إِنَّ سَعِيداً وَ عَبْدَ اللّهِ بْن عُمَرَ لَمْ يَنْصُرَا الْحَقَّ وَلَمْ يَخْذُلاَ البَاطِلَ
🔹سعيد (سعد) و عبدالله بن عمر حق را يارى نكردند و باطل را نيز خوار نساختند (آنها راه خطا پيمودند، چگونه به آنها اقتدا مى كنى؟
ادامه...👇👇