💎تقوا مهم ترین ویژگی انصار المهدی(عج)
🔹️ تقوا یعنی مرتکبِ گناه نشدن؛ یعنی ترس؛ ترس از چیزهایی که راهِ آسمان را به رویت میبندد. یعنی مواظبِ چشممان باشيم؛ مواظبِ گوشمان باشيم به چراغ قرمزِ دين كه رسيديم، ترمز كنيم و از حرام پرهیز کنیم. شاه کلید اصلیِ رابطه با خدا همین است.
🔹️💎🔹️
🔹️ یاران حضرت مهدی چنین خصوصیاتی دارند. علاوه بر این، زرق و برق دنیا چشمشان را نمیگیرد و حضرت هم از آنان بیعت میگیرد که طلا و نقره پسانداز و گندم و جو ذخیره نکنند.
🔹️ جاذبههای دنیایی دلِ آنان را نمیلرزاند و تاثیری در آنان ندارد. چنان ممتازند که پیامبر اکرم آنان را بهترینِ امتش میداند.
🔹️رعایت این قوانین و چهارچوبهاست که انسان را نزدِ خدا و بندگانش محبوب خواهد کرد. پس بدانید برای یار امام زمان شدن باید تقوای الهی پیشه کنیم. یعنی چه؟ یعنی انجام واجبات و ترک محرمات.
💎یعنی ترس از دست دادن توجه خدا و ولیّ او.
📚 ۱. روزگار رهایی، ج۱، ص۴۶۵
۲. کمالالدین و تمامالنعمه، ج۱، ص۵۳۵
#ویژگی_یاران_امام_زمان_عج
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 اتصالِوجودےِمهدوے
#کلیپ_مهدوی
معرفتامامحاضر
ــــ💐 اللَّهُمَّ عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 💐ـــــ
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
❤️ #زیارت_آل_یاسین ❤️
🦋بِسْم الله الرحمن الرحيم🦋
💚سَلاَمٌ عَلَىٰ آلِ يَس
❤️ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللهِ وَرَبَّانِيَ آيَاتِهِ،
💜ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللهِ وَدَيَّانَ دِينِهِ،
💛ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللهِ وَنَاصِرَ حَقِّهِ،
💙ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ
🧡ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللهِ وَتَرْجُمَانَهُ
💚ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ فِي آنَاءِ لَيْلِكَ وَأَطْرَافِ نَهَارِكَ،
❤️ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللهِ فِي أَرْضِهِ،
💜ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللهِ ٱلَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ،
💛ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللهِ ٱلَّذِي ضَمِنَهُ،
💙ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ وَٱلرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ، وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍ،
🧡ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقوُمُ،
💚ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ،
❤️ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِّنُ،
💜ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَتَقْنُتُ،
💛ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ،
💙ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَتُكَبِّرُ،
🧡ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ،
💚ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَتُمْسِي،
❤️ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ فِي ٱللَّيْلِ إِذَا يَغْشَىٰ وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ،
💜ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا ٱلإِمَامُ الْمَأْمُونُ،
💛ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ،
💙ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ بِجَوَامِعِ ألسَّلاَمُ،
🧡أُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ
💚أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَـٰهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَريكَ لَهُ،
❤️وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لاَ حَبِيبَ إِلاَّ هُوَ وَأَهْلُهُ،
💜وَأُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ
💛وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ
💙وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ
🧡وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ
💚وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،
❤️وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ،
💜وَموُسَىٰ بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ،
💛وَعَلِيَّ بْنَ موُسَىٰ حُجَّتُهُ،
💙وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،
🧡وَعَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ،
💚وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،
❤️وَأَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ،
💜أَنْتُمُ ٱلأَوَّلُ وَٱلآخِرُ
💛وَأَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لاَ رَيْبَ فِيهَا
💙يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْراً،
💚وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ،
❤️وَأَنَّ نَاكِراً وَنَكِيراً حَقٌّ،
💜وَأَشْهَدُ أَنَّ ٱلنَّشْرَ حَقٌّ،
💛وَالْبَعْثَ حَقٌّ،
💙وَأَنَّ ٱلصِّرَاطَ حَقٌّ،وَالْمِرْصَادَ حَقٌّ،
💚وَالْمِيزَانَ حَقٌّ،
💙️وَالْحَشْرَ حَقٌّ،
💜وَالْحِسَابَ حَقٌّ،
💛وَالْجَنَّةَ وَٱلنَّارَ حَقٌّ،
💙وَالْوَعْدَ وَالْوَعِيدَ بِهِمَا حَقٌّ،يَا مَوْلاَيَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَكُمْ
💚وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُمْ،
💙️فَأَشْهَدْ عَلَىٰ مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ،
💜وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَريءٌ مِنْ عَدُوِّكَ،
💛فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ،
💙وَالْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ، وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ،
💚وَالْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ،
💚️فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَبِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَبِكُمْ يَا مَوْلاَيَ أَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ،
💛وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَمَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ آمِينَ آمِينَ.
❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️
#کپی_باذکر_صلوات
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313
Ziyarat Ale Yasin.mp3
19.79M
🔊 #صوت_مهدوی
🔖 زیارت #آل_یاسین
▫️ با صدای علی #فانی
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ...
#ادعیه_و_زیارات_مهدوی
❣#سلامتی_تعجیل_در_فرج_آقا_امام_زمان_عج ❣
#5صلـــوات 🌹
️#اللهم_صل_علی_محمد_وال_محمد_وعجل_فرجهم❤️
♥️🦋♥️@Ashghaneemamezaman313
کتابهای مناسب برای نیمهی شعبان
💎 درسنامهی مکیالالمکارم!
موضوع: تدریس و تعلیم کتاب شریف مکیالالمکارم
🌿 کتاب مکیالالمکارم قلب آدمی را به نور محبّت و مودت امام زمان علیهالسّلام روشن میکند و حالا به کوشش دکتر طالعی این کتاب به شکلی دیگر و در قالبی جدید در بستر تعلیم و تربیت، همان محتوا و نور را به جان دانشجویان مکتب مهدوی مینشاند.
📌 برای تهیهی کتاب به شمارهی ۰۹۱۹۲۱۲۰۱۴۳ پیام دهید.
مطالب مشابه🔍: #کتاب #کتاب_نگاه #کتاب_مهدوی
درخواست شما بزرگواران 🍃✨
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگو یا صاحب الزمان ... 🤍🥀)
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
🍂محزون شدهام از غم هجران تو آقا
🍂تا کِی ز ره دور سلامت برسانم؟؟؟
#دلتنگ_زیارت
#بهتوازدورسلام
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_مهدوی
🎙استاد شجاعی
🔅تنها مانع رسیدنت به #امام_زمان ،خودتی!
🔺 از خودت پیاده شو!
4_5830261080315662381.mp3
5.96M
#صوت_مهدوی
▪️همسفر با آفتاب
داستان تشرف مرحوم بافقی به محضر امام عصر علیه السلام
📚عنایات حضرت مهدی علیهالسلام، ص۳۳۱.
#حامی_شیعیان
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄
قسمت ۱۷۶
با حسرت گفتم:
_حاج کمیل من فکر میکردم میتونم نسیم رو کمک کنم فکر میکردم شاید او هم مثل من شانسی برای هدایت داشته باشه.
حاج کمیل سری با تاسف تکون داد: _واقعیت اینکه که همه در دنیا #هدایت نمیشن.بعضی مورد #لطف_پروردگار قرار میگیرند و بعضی نه!البته این به این معنی نیست که خداوند نمیخواد اون یک عده رو هدایت کنه بلکه اونها خودشون در درونشون یک چیزی رو کم دارند.و اون هم انسانیته!
پرسیدم:
_حاج کمیل پس شما چطور به من اعتماد کردید؟
خندید وگفت:
_دختر خوب بالاخره مشخصه کی اهل حرف راسته کی نیست.کی دوست داره آدم باشه کی نه!نباید هرکسی رو به سرعت باور کرد.کسی با پیشینه ی نسیم که لاقیدی و بی اخلاقی رو سرمنشأ زندگیش کرده بعیده دنبال هدایت باشه.شما نباید بهش اعتماد میکردید. من چندبار به طور غیر مستقیم بهتون گفتم ولی متاسفانه..
حرفش رو قطع کردم:
_کاش بهم مستقیم میگفتید.
او آهی کشید:
_نمیشد.بعضی چیزها رو باید خود فرد درک کنه اگه من بهتون میگفتم همیشه با اون عذاب وجدان و حسرت که مبادا نسیم هدایت میشد ومن کمکش نکردم رو به رو میشدید.از طرفی من زیاد این دختر رو نمیشناختم.فکر میکردم حتما در ایشون چیزی دیدید که من بی اطلاعم. البته گمونم من هم کوتاهی کردم.باید به نصیحت پدرم گوش میکردم.
لبخند تلخی زد:
_در حیرتم از این دنیا که هرچه جلوتر میری میبینی کم تر میدونی و بیشتر اشتباه میکنی!
حاج کمیل پرسید:
_ببینم راسته که شما خودت بازوت رو به این روز انداختی
نگاهی به بازوم انداختم و لبخند رضایت آمیزی به لب آوردم!
تو دلم گفتم:این همون بازویی بود که دست نامحرم بهش خورد.شاید فقط خون پاکش میکرد!گفتم:
_اگه این تنها راه بود برای جلوگیری از دست درازی اون نامرد حاضر بودم خودمو شرحه شرحه کنم.
خندید! از همون خنده ها که دیوانه م میکنه ریز و محجوب! من هم از خنده اش خنده م گرفت!میون خنده گفتم:
_حاج کمیل من معنی معجزه رو فهمیدم! معجزه یعنی یقین قلبی به اینکه خدا قادر مطلقه و میتونه همه کاری برات انجام بده.من امروز با همین یقین نجات پیدا کردم.دعا کنید این یقین ذره ای ازش کم نشه!
او پیشونیم رو بوسید.
_الهی امین!
زیر لب خدا روشکر کردم ونفس راحتی کشیدم.یاد این آیه افتادم( و یدالله فوق ایدیهم..)حاج کمیل بلند شد و برام آبمیوه ریخت و با عشق بهم خورانید!
چند وقتی بود که آرامش نداشتم.حالا چقدر آروم بودم.انگار یک بار سنگین از رو دوشم برداشته شده بود..دوباره اون صدای خوش یمن و زیبا در درونم بهم نوید داد:دیگه در آرامش هستی! خدا تو رو از ایستگاههای تاریک و خطرناک پروازت داده و از حالا میفتی تو مسیر جاده های سبز و روشن!چشمهام رو بستم و در زیر نوازشهای حاج کمیل با خدا حرف زدم و شکرش گفتم.
🍃🌹💞🍃🌹💞🍃🌹💞🍃🌹
تا اذان مغرب یک ساعتی زمان باقی بود.
پیاده روی و دنبال« آقا مهدی» دویدن حسابی خسته ام کرده بود.این ماههای آخر بارداری واقعا سنگین شده بودم.وارد میدان قدیمی شدم و چشمم افتاد به اون نیمکت همیشگی!
رو کردم به آقا مهدی و گفتم:
_مامان بریم اونجا بشینیم که هم من یک خستگی در کنم هم شما
آقا مهدی با زبان کودکانه گفت:
_نه مامانی من میخوام با فواره هابازی کنم و دستم ورها کرد وبه سمت حوض میدون دوید.
دختری هفده هجده ساله روی نیمکت نشسته بود و با صورتی پکر و بغض آلود سرش گرم گوشیش بود. تا منو دید خودش رو کنار کشید و با احترام گفت:
_بفرمایید بنشینید.
لبخندی دوستانه به صورتش زدم و کنارش نشستم.چقدر چهره ی معصوم و دوست داشتنی ای داشت.دوست داشتم باهاش هم کلام شم.گفتم:
_عجب هوا گرم شده.!
او به سمتم چرخید و به زور لبخند غمگینی به لب آورد و گفت:_بله.
گفتم:
_اوووف! البته من چون باردارم هستم دیگه گرما خیلی اذیتم میکنه..
🍃🌹🍃
او انگار حوصله ی حرف زدن نداشت. دستش رو زیر چونه ش گذاشت و با چهره ای غمگین به گلدسته های مسجد نگاه کرد.👈یاد خودم افتادم که شش سال پیش با حالی خراب روی این نیمکت مینشستم و به گذشته ام فکر میکردم.
هر از گاهی چشمم به آقا مهدی میفتاد که با دوپای کودکانه ش در کنار حوض می دوید و میخندید!
دوباره صورت دختر جوان رو نگاه کردم که با نوک انگشش اشک گوشه ی چشمش رو پاک کرد.نمیدونستم مشکلش چی بود؟ نمیدونستم دلش از کجا پر بود ولی واقعا دلم براش سوخت.از ته دلم براش طلب خیر و آرامش کردم.او خبر نداشت که من در سکوت، دارم براش آهسته دعا میکنم.کسی چه میدونه؟ شاید شش سال پیش هم یک رهگذر با دیدن اشک من روی این نیمکت برام دعای خیر کرد و الان از تاریکی گذر کردم.
آقا مهدی به طرفم دوید.
_مامانی من تشنه مه.از همین آب حوض بخورم؟
گفتم:_نه نه مامان. .اینکارو نکنی ها.اون اب کثیفه.
👈 ادامه_دارد....
🌷رمان رهایی_از_شب
✍ نویسنده ؛ « ف_مقیمی »
کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟