🔘 به مناسبت سالروز تاسیس #مسجد_مقدس_جمکران (هفدهمِ ماه مبارک رمضان)؛
▫️یکی یکی خادمها را در آغوش می گرفت و می بوسید.
همه ی وجودش را هیجانی عجیب فرا گرفته بود.
قصه را که پرسیدند از تصادفش گفت؛
از پاهایی که فلج شده بود،
از توسل های شبانه برای شفا گرفتن،
و از سفرش به مسجد مقدس جمکران.
ظهر آن روز با حالی خوش متوسل شده بود به امام عصر علیه السلام.
خیلی زود نوری عجیب و بویی خوش، توجهش را جلب کرده بود .
صاحبِ جمکران را دید در کنار قمر بنی هاشم علیه السلام.
سر از پا نمی شناخت.
همه ی وجودش غرق تماشا شده بود.
صاحب زمین و زمان فرمود:
«تو خوب شدی! برو به بقیه هم بگو که برای فرجم دعا کنند.»
📚 ملاقات با امام زمان علیه السلام در مسجد مقدس جمکران، ص۱۷۵.
#داستانک_مهدوی
📖 #داستانک_مهدوی 📖
🍃 زمانه ای خواهد رسید که فرشته ها به اهل ایمان سلام کنند؛
زمانه ای خواهد آمد که از اهل ایمان برخی با فرشته ها به پرواز در آیند و بعضی با فرشته ها راه بروند؛
بعضیشان از فرشته ها سبقت بگیرند
و بعضیشان میان صد هزار فرشته داوری کنند؛
چنین زمانه ای حتماً خواهد آمد!
کافیست که او از پرده ی #غیبت بیرون بیاید و #قیام کند.
حضرت شمس الشموس علیهالسلام این طور وعده داده اند.
📚 القطره، جلد۲، ص۷۸۷.
#امام_رضا علیهالسلام
#امام_زمان
اللهـمعجـللولیڪالفـرج
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313
▪️زائر کربلا بود.
دلش بیتاب دیدن امام غایب.
کنار ضریح ششگوشه از خدا توفیق تشرف خواست.
لحظهای بعد، سیّدی بزرگوار دید؛
ماهتر از ماه،
خورشیدتر از خورشید.
پرسید: شما؟!
شنید: مظلومترین فرد عالَم!
با خودش گفت:
«شاید اشتباه شنیدهام؛
حتماً عالِم بزرگواری است، دلآزرده از قدرنشناسی مردم».
به خودش که آمد، دیگر آن آقا را ندید.
تازه فهمید دعایی كه زیر قبه کرده بود مستجاب شده!
📚 شيفتگان حضرت مهدى علیهالسلام، ج ۳، ص۱۶۰. تشرف مرحوم سید اسماعیل شرفی.
#غربت_حضرت
#داستانک_مهدوی
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313