eitaa logo
آسمانی ها
651 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
19 فایل
مجموعه مدارس آسمانی https://eitaa.com/joinchat/3224633438Cc4fff994f1 آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی ..... قصه این است چه اندازه کبوتر باشی
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام وقت بخیر🌺 اینم از خلاقیت و سرگرمی امروز آقا امیرمحمد☺️☺️ با کارتن تخم مرغ و آبرنگ یه عدد کرم و لاک پشت درست کرد که اینکار باعث دست ورزی شد هم بازی با رنگ و هم دقت و تمرکز و در پایان خیلی براش لذت بخش و هیجان انگیز بود😍🌹 کاری از اقا امیر محمد رضایی و مادرشون 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 بچه های ما، قیامت ما هستند! 🔻 بچه‌های ما، قیامت وجود ما هستند. یعنی همان طور که در روز قیامت تمام حرکات ریز و درشت انسان در دنیا محاسبه می‌شود، بچه‌های ما هم ریز و درشت حرکات ما را می‌بینند و تکرار می‌کنند؛ البته در هر دوره سنی به مقتضای سن خود. در هفت سال اول با لجبازی‌های کودکانه، در هفت سال دوم با طلب مهر و کمی قهر و در هفت سال سوم با تبعیت یا مخالفتها حتی در بدیهیات! مثلا وقتی در موضوعی با همسر خود بحث می‌کنیم، بچه‌ همه صداهای بلند و کلمات سرد ما را هم می‌بیند و می‌شنود و طبیعتا همه حرکات ما را تکرار خواهد کرد. خانم نیلچی زاده
اگر شوهرتان از نظر مالی مشکلاتی دارد و در تنگنا قرار گرفته است، یا کارهایش ردیف نمی شود یاری اش کنید. با او مشورت کنید بدون این که دیگران را با وی مقایسه کنید یا سرکوفت بزنید.👌👌👌 اگر همسرتان ایرادی دارد که باید اصلاح شود این کار نباید هیچ وقت در حضور دیگران و حتی فرزندانتان گفته شود.🌹🍃 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
✨✨بحمدالله اولین جلسه از سلسله جلسات معرفت افزایی مادران مدرسه دخترانه شکوفه های آسمان ۱۴۰۰/۹/۷ برگذارشد🌷 🌺باموضوع :اعتماد به نفس 🔶باحضور استاد نادری 🌸🌸🌸تشکر ویژه دارم از تمام مادرانی که دعوت مدرسه را پذیرفتند و تشریف آوردند .خدا ان شاء الله به قدمهایی که در جلسات معرفت افزایی ، در جهت رشد و تعالی هرچه بیشتر وتربیت صحیح میگذارید برکت عنایت کند ... و ان شاالله منت بگذارید وخادمین خودتان را باحضور در جلسات معرفت افزایی یاری کنید.🌹
⚘🌱🌱⚘🌱🌱⚘🌱🌱⚘🌱🌱⚘🌱🌱 داستانکی واقعی... یادم می آید به کودکی ام ، آمدن اسرا عجب حس وحالی داشت مادرم وارد اتاق میشود دختر تو که هنوز نخوابیدی ....بخواب فردا خیلی کار داریم . نمیدانستم فردا چه خبر است . امروز که داشتم در حیاط مامان بازی میکردم صدای تلویزیون بلند بود .مدام آهنگ های حماسی میگذاشت ومارش جنگ میزد وفقط صدای گوینده تلویزون در گوشم میپیچید که میگفت به وطن خوش آمدید .... با صدای مهربان مادر به خودم می آیم؛ دختر هنوز نخوابیدی .فردا باید صبح زود بلند شیم، بخواب مامان.... چشم ... مامان فردا چه خبره ؟..... مامان: صبح که بیدار شدی خودت میفهمی ،حالابخواب . از فضولی داشتم میمردم. یعنی فردا چه خبره؟.... کجا میخوایم بریم ؟... این فکر ها در ذهنم مدام مرور میشد تا اینکه کم کم خوابم برد. مادرم صبح ها زود بیدار میشد ورادیو را روشن میکرد وبعد شروع میکرد به کار کردن . عادت همیشگیش بود. صدای رادیو که داشت سرود پخش میکرد نیمه بیدارم کرده بود.چشمانم هنوز بسته بود اما صدا را میشنیدم؛ خسته از رزم شهر یاوران حسینی... تک سواران شهر یاوران خمینی.... به دامان اسلام ..... به آغوش رهبر ...... خوش آمدید....... صدای مادر از آشپز خانه خواب از سرم میپراند. دختر بیدار شو دیر میشه میخوایم بریم. یکدفعه بلند میشوم وروی دوزانو مینشینم. باهمان حال که چشمانم از تعجب گرد شده بودو پتویی که از شدت بلند شدنم دورم افتاده بود وموهای بهم ریخته که روی صورتم بود داد میزنم ومیگم : کجا مامان ... کجا میخوایم بریم ... ۱.ادامه دارد.....
🌱⚘🌱⚘🌱 ادامه داستانک آزادی اسرا... مامان با لبخند همیشگی می گوید: پاشو دختر اول دست وصورتت رو بشور بیا صبحانه بخور تابهت بگم. با عجله بلند میشوم ،سرو وضعم رو درست میکنم و ..... همینطور که سر صبحانه لقمه دهنم هست میپرسیدم : مامان امروز چه خبره ... مامان میگه :دهنت پره حرف نزن بگذار لقمت تمام بشه بعد.. لقمه رو تند تند میجوم وقورت میدهم . مامان،حالا بگو چه خبره ... کجا میخوایم بریم ... مامان آهی میکشد ومیگوید: امروز اسرا رو میارن ،اونم بعد از چندین سال ... مامان تُن صداش عوض میشه ،با بغض میگه الهی بمیرم خیلیاشون مادراشون دیگه نیستن واشک توچشماش حلقه میزنه. دهنم باز میمونه ولقمه به دستم خشک میشه... اسرااااا اسرااااا کی هستن مامان ،از کجا میان ،ماماناشون کجان....؟ مامان که اشکهاش داره از چشماش سرازیر میشه با دو دستش پاک میکنه ومیگه : رزمنده هایی که برای دفاع از ما رفتن جنگ تا دشمن به ما آسیبی نرسونه، بعضی هاشون به دست دشمن اسیر شدن وبردنشون عراق ،حالا بعد چندین سال آزاد شدن و به ایران دارن برمیگردن. وماهمه خوشحالیم. مامان .... جانم .... ماماناشون کجان؟... دوباره مامانم بغض میکنه ومیگه بعضیاشون رفتن پیش خدا ودیگه تواین دنیا نیستن. حس ناراحتی همراه خوشحالی مادرم با نگاه کردن به چشمانش به عمق جانم میرود... مادر روسری گل گلی مرا سرم میکند وخودش چادر مشکی همیشگیش .... دستم را میگیرد وراهی میشویم. دل تودلم نیست ، باخودم میگم یعنی چه شکلین ؟... چجوری میان؟.... ۲. ادامه دارد....
⚘🌱⚘🌱⚘🌱⚘🌱⚘🌱⚘🌱⚘🌱⚘ ادامه داستانک آزادی اسرا مسیر طولانی بود وما مصافتی را با تاکسی رفتیم پیکان های آبی رنگ خاص. رسیدیم سر میدان ، مادر: آقا از همینجا اتوبوس اسرا رد میشه راننده تاکسی: بله آبجی سمت چپ رو نگاه کن همه اومدن استقبال ممنون آقا همینجا پیاده میشیم. وااااااای چه جمعیتی ... مامانم پَت چادرش که دوطرف صورتش است تا میکند به دندان میگیرد .پایین چادرش را به زیر آرنجش میزند ومرا بغل میکند. بسمه الله الرحمن الرحیم. همانطور که چادر به دندان گرفته بود واز شدت راه رفتن نفس نفس میزد صدایش را میشنیدوم. اللهم صلی علی محمد وآل محمد مدام صلوات میفرستاد. دولا شدم صورتش را نگاه کنم دوباره چشمانش پر از اشک بود. رسیدیم بین جمعیت ... چه خبر بود خیلی ها گل آورده بودن ،یک نفر هم با سینی و منقل کوچکی که زغال سرخی درونش بود ومدام رویش اسپند میریخت آمده بودن . از وسط جمعیت کسی با صدای بلند میگفت: سلامتی رزمنده های اسلام صلوات: وهمه .... از آن جلو کسی فریاد زد آمدن ...آمدن... مادرم من را محکم تر در بغلش میگیرد. بالاخره آمدن اتوبوس های ۳۰۲ سفید رنگی که پنجره های بزرگی در دوطرف آن بود وانتهای پایینی پنجره ها پنجره های کوچک مستطیل شکلی که با یک ضامن فلزی کنار میرفت همه ی پنجره ها باز اکثر اسرا که سوار اتوبوس بودن سرشون رو از پنجره کوچک بیرون آورده بودن تقریبا همه یک شکل،لباسهایی خاکی ،باسر هایی تراشیده شده . همه به طرف اتوبوسها میروند وصدای سلام وصلوات از بین جمعیت قطع نمیشود. صدای نفس های مادرم را میشنوم.... ۳.ادامه دارد ... ⚘🌱
🌱⚘🌱⚘ ادامه داستانک آزادی اسرا صدای نفس های مادرم را میشنوم.... به کنار یکی از اتوبوس های در حال حرکت رسیدیم ،مادرم بادوستش مرا بلند میکند صورتم میرسد کنار صورت یکی از اسرا ،دستی روی سرم میکش وپیشانی مرا میبوسد. همه آقایان دستانشان را به نماد خوش آمد ،سلام وتبرک بلند کردن وهمان طور که اتوبوس حرکت میکند دستان اسرا به دستان مردم میخورود... بله آنها متبرک بودن .... گویی از پیش خدا آمده اند... کسی که برای خدا ودر راه خدا قدم بردارد متبرک میشود. عجب حال وهوایی بود. ۴. ومن .... ⚘🌱
🔴 💠 یکی از اصول مهم این است که رفتار و گفتار ما باعث همسرمان نشود چرا که عامل مهمی در سرد شدن رابطه زن و شوهر است. 💠 از مصادیق تحقیر همسر، شوخی‌های نامناسب مخصوصاً در جمع، او با تغییر صدا و اشاره و یا بی‌احترامی کردن به اوست. 💠 این کارها یقیناً سنگینی به رابطه شما می‌زند و در واقع دارید به دست خودتان به همسرتان اجازه می‌دهید که برای تقابل با شما چنین کاری را انجام دهد. 💠 حتماً برای این رفتار آسیب‌زننده، از همسرتان عذرخواهی کرده و این رفتار را ترک کنید. اگر او حس کند که شما متوجه ضربه خوردن روح او شده‌اید و درصدد اصلاح آن هستید، دلخوری او تبدیل به و سردی مزمن نخواهد شد.
شیوه ی حرف زدن و برخورد والدین با کودک، در رشد شناختی و هیجانی کودکان تاثیر بسزایی دارد. در زیر به چهار نمونه از شیوه‌های درست صحبت کردن و برخورد با کودک می‌پردازیم. خودت تصمیم بگیر؛ اینگونه به کودک می‌آموزیم که کارش را خود، برعهده دارد و هر تصمیمی که بگیرد باید منتظر عواقب بد یا خوبش باشد. دوستت دارم ولی این کار تو را نمی‌پسندم؛ کار درست و نادرست، را به صورت واضح برای کودک مشخص کنید، یعنی به او بیاموزید ما کار [درست] و کار [نادرست] داریم، نه بچه‌ی خوب و بچه‌ی بد. از تو می‌خواهم مشکل من را حل کنی؛ اگر کودک رفتاری دارد که باعث رنجش شما می‌شود، به او بگویید که دچار مشکل شده‌اید و از او بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند.  احساس تو را درک می‌کنم؛ وقتی کودک عصبانی است و مثلا می‌گوید «از تو متنفرم» یا «خیلی بدی»، با شنیدن این پاسخ از سمت شما، از شدت عصبانیت‌اش کاسته شده و می‌توانید با هم به حل مسئله بپردازید.
سلام .خسته نباشید.اقامهراد ما تا دیدند مامان می‌خوان ترشی درست کنن.دوست داشتن به مامانشون کمک کنند..ازشون ممنونم این گل پسرا😘😘 درضمن ::تشکرفراوان اززحمات شما را دارم..که واقعا سنگ تمام گذاشتید برابچه ها..وقتی اقامهرادسوره ی توحیدوشعرهای قشنگی رویاد گرفتن واقعا خوشحال شدم..خدا خیرتون بده.،🙏🙏 کاری از اقا مهراد ابراهیمی و مادرشون 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 مکالمه جذاب امیرالمومنین علی علیه السلام با یک عاشق بیابانگرد... کی عاشقه...!!!؟؟؟
👌وظيفه والدين اين است كه زير درستها خط بكشند: ✅فرزند شما ده كار اشتباه ميكند يك كار درست، شما بايد روي همان كار درست تاكيد كنيد. شب موقع خواب از آن كار خوب فرزندتان تقدير كنيد 💭به عنوان مثال، فرزند شما امروز براي شما كه تشنه بوده ايد يك ليوان آب آورده، وقت خواب با ده جمله از كار خوبش تعريف كنيد: 💭امروز برام يك ليوان آب آوردي، من كيف كردم، خوشمزه ترين آب دنيا برام بود، چون تو برام آوردي.... ✅شما بايد كار خوب فرزندتان را بزرگ كنيد. ✅به او ياد بدهيد اگر شب قبل از خواب فكر ميكند به جاي حوادث بد و اشتباهاتش، به رفتار خوب آن روزش فكر كند.
❌خانوم گرامییییی.... شما نمیتونید همسر بهتری داشته باشید تا وقتی که احساس بد بودن در او ایجاد میکنید...😔😔😔 وقتی او بهتر رفتار میکند، که احساس خوب بودن بکند...😍😍😍 (قابل توجه خانومایی که دائم بدی های شوهرشونو بهش گوشزد میکنن)🤯🤯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چطوری بچه ایی تربیت کنیم که از همچی لذت ببرد و با آرامش زندگی کند...
لطفا با همسرتون نکنید.⛔️ حتی چند ساعته. این باعث میشه از چشم همسرتون بیفتید. مردا از زنایی خوششون میاد که ناااز کنن، نه قهر. 🙃 زنی که قهر کنه و محل نزاره، از چشم مرد زن ضعیفی هست که نمیتونه از زنانگیش استفاده کنه. هربار چیزی میخواید، با ناااز پیش برید. دلبری به جای قهر😍😍 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
یکی از معضلاتی که این روزها اکثر خانواده‌ها با آن درگیرند و موضوعی که عموما مادران می‌پرسند و شاکی هستند این است که فرزندم در کارهای خانه کمک نمی‌کند یا فرزندم اتاقش را مرتب نمی‌کند. خب راه چاره چیست؟؟ حتما باید راهی غیر از غر زدن داشته باشد... بیشتر دیده‌ام که مادران سر این موضوع غر می زنند و عموما نتیجه‌ای هم نمی‌گیرند... 🔴 به فرزندتان وقتی کوچکتر است همکاری را آموزش دهید با بازی، قصه و... 🔴 خواسته‌تان را مطرح کنید بدون زدن غر 🔴 قوانین خانه را مشخص کنید. 🔴 هر کس از قوانین پیروی نکرد، عواقب را به اجرا بگذارید. 🔴 عواقب مثل: محرومیت از بازی، کارتون، گردش و... است. نکته‌ای که باید بگویم این است که والدین فکر میکنند وظیفه فرزندان فقط و فقط درس خواندن است و وظیفه والدین، سرویس دادن. اصلا اینطور نیست. فرزندان نیز جزو اعضای هستند و باید در خانه کمک کنند. 👈 اگر خانه شما به هتل تبدیل شده، بدانید که مسؤولش شمایید و حالا این شما هستید که باید از این وضع درش آورید. باید بگویم فرزند مستقل، شاد نیز هست.
"مُذْنِبٌ ، لٰڪنّے اُحبّڪ " گناهڪارم ، ولے دوستت دارم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه است همه زائر ارباب شویم در کنار حرمش شمع صفت آب شویم مادری آمده در کرببلا با قد خم باید از ذکر بُنَیَّ همه بی تاب شویم
ای صاحب جمعہ هایمان سخت نفس تنگ اسٺ...💔
برای افزایش هوش کودکان همه روز را با صدای بلند داستان بخوانید. کارشناسان تأکید دارند که در طول روز با کودک خود زیاد حرف بزنید. مغز، سیستمی است که همیشه به دنبال الگوها و نمونه محور است. بنابراین، هر چه نمونه های کلامی بیشتری را بشنود، بسیار سریع تر حرف زدن را خواهد آموخت. به همین دلیل، توصیه می شود تا می توانید در طول روز با کودک خود صحبت و برای او داستان بخوانید. اصولاً ما همه افکار خود را به زبان نمی آوریم، اما با بیان آنها و تبدیل این اطلاعات به اصوات می توانید باعث افزایش قدرت مغز کودک خود شوید. اگر کودک در سه سالگی بسیار روان و واضح صحبت کند، یعنی حدود یک و نیم برابر بهره هوشی بیشتری نسبت به کودکانی دارد که این گونه نیستند. همچنین در مدرسه نیز بسیار بهتر از دیگران توان خواندن، هجی کردن و نوشتن خواهند داشت.
🌹دومین جلسه از کارگاه دانش افزایی مادران🌹 💠 ویژه مادران دانش آموزان دخترانه شکوفه های آسمان 🎯موضوع: اعتماد به نفس 👤استاد: جناب آقای نادری 🗓️ زمان : یکشنبه ۱۴آذر از ساعت ١۵ 🏩مکان: دبستان دخترانه شکوفه های آسمان(کلیشاد)