غریب گیر آوردنت
با لبِ تشنه کشتنت
وای بمیره مادرت
وای بمیره خواهرت... 😭😭😭
شمر نشست رو بدنت
سر از قفا بریدنت
جلو چشای دخترت
غریب گیر آوردنت
رو خاکا کشیدنت
غریب گیر آوردنت
لشکری ریخت روی سرت
وای بمیره خواهرت... 😭😭😭
رأس تو میرود ، بالای نیزهها
من زار میزنم ، در پای نیزهها
آه ای ستارهی دنبالهدار من
زخمیترین سرِ نیزهسوار من
با گریه آمدم ، اطراف قتلگاه
گفتی که خواهرم ، برگرد خیمهها
بعد از دقایقی ، دیدم که پیکرت
بی سر فتاده و ، بر نیزهها سرت
ای بی کفن چه با این پارهتن کنم
با چادرم تورا باید کفن کنم... 😭😭😭
من میروم ولی ، جانم کنار توست
تا سالهای سال، شمع مزار توست
اَما فیکُم مُسلِم، یه نفر نیست بهش آب بده
اَما فیکُم مُسلِم، یه نفر آب به ارباب بده
نفس نفس میزنم ، نفس نفس میزنه
بال و پر زخمیشو ، هی به قفس میزنه
چه بیهوا زدنش ، با عصا زدنش
زدند و باز خندیدن ، به دست و پا زدنش
#شعر
#مقتل
#عاشورا
😭😭😭😭😭😭