✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
1️⃣1️⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «فضلُ زيارة الحسين(علیه السلام)» مجموعه حدیثی در بیان فضیلت زیارت و اقامه عزا و گریه بر مصائب حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام)؛ اثر مرحوم «محمد بن علی شَجَری»(متوفی۴۴۵ق)✍📚👇
@AsnadolMasaeb
فضل زیارة الحسین علیه السلام.pdf
حجم:
931.9K
✍📚✍📚✍📚✍📚✍
کتاب «فضلُ زيارةِ الحسين(ع)»
@AsnadolMasaeb
🔸《اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلَیهِ اَلأَنْبِياءُ》🔸
✅در تفسیر آیه ۳۷ سوره مبارکه بقره که خداوند متعال می فرماید :
📋《فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ》
♦️پس آدم از پروردگارش کلماتی را آموخت و به سوی او توبه نمود.(۱)
آمده است که؛
وقتی خداوند متعال خواست که توبه ی حضرت آدم(علیه السلام) را قبول کند، جبرائیل را نزد او فرستاد تا به او تعلیم دهد.
پس آدم(ع) به امتداد عرش نگریست و اسماء مبارکه پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) را دید.
سپس جبرائیل این اسماء را برای آدم(ع) تلقین کرد و فرمود :
📋《یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ(ص)،
یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ(ع)،
یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ(س)،
یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَیْنِ(ع) وَ مِنْکَ الْإِحْسَان》
در این هنگام؛
📋《فَلَمَّا ذَكَرَ اَلْحُسَيْنَ(ع) سَالَتْ دُمُوعُهُ وَ اِنْخَشَعَ قَلْبُهُ!》
♦️وقتی کلام جبرائیل به نام نامی امام حسین(ع) رسید و نام مبارکش را بر زبان آورد، حضرت آدم(ع) از شنیدن آن دلش شکست و اشکش جاری شد.
سپس آدم(ع) از جبرائیل پرسید :
📋《يَا أَخِي جَبْرَئِيلُ فِي ذِكْرِ اَلْخَامِسِ يَنْكَسِرُ قَلْبِي وَ تَسِيلُ عَبْرَتِي!》
♦️ای برادرم جبرائیل! وقتی نام پنجمی آمد قلبم به درد آمد و اشکم جاری شد!
جبرائیل در جواب به او فرمود :
📋《وَلَدُكَ هَذَا يُصَابُ بِمُصِيبَةٍ تَصْغُرُ عِنْدَهَا اَلْمَصَائِبُ》
♦️ای آدم، این فرزند تو مصیبت زده می شود به مصیبتی که همه مصیبت ها در نزد آن کوچک باشد!
آدم(ع) گفت : آن مصیبت چیست؟
جبرائیل فرمود : ای آدم(ع)!
📋《يُقْتَلُ عَطْشَاناً غَرِيباً وَحِيداً فَرِيداً لَيْسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لاَ مُعِينٌ وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ : وَا عَطَشَاهْ! وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ!
حَتَّى يَحُولَ اَلْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلسَّمَاءِ كَالدُّخَانِ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلاَّ بِالسُّيُوفِ وَ شُرْبِ اَلْحُتُوفِ فَيُذْبَحُ ذَبْحَ اَلشَّاةِ مِنْ قَفَاهُ وَ يَنْهَبُ رَحْلَهُ أَعْدَاؤُهُ وَ تُشْهَرُ رُءُوسُهُمْ هُوَ وَ أَنْصَارُهُ فِي اَلْبُلْدَانِ وَ مَعَهُمُ اَلنِّسْوَانُ كَذَلِكَ سَبَقَ فِي عِلْمِ اَلْوَاحِدِ اَلْمَنَّانِ》
♦️این فرزند تو کشته می شود در حالتی که تشنه و از وطن دور افتاده و تنها و بی یاور باشد و اگر می دیدی او را در حالی که تشنگی او حائل شود میان او و آسمان مانند دود سیاه از شدّت درد تشنگی!
و او می گوید : آه از تشنگی و کمی یاور!
پس جواب او را نگوید احدی مگر با شمشیرها و شربت های مرگ!
پس با همین حالت سر او را از قفا بریده می شود، مانند بریده شدن سر گوسفند، و خیمه هایش را غارت می کنند، و سر او و سرهای یارانش را بالای نیزه زنند و با زنانش در شهرها بگردانند.
از پیش در علم خدای منّان چنین نوشته شده است.
📋《فَبَكَى آدَمُ وَ جَبْرَئِيلُ بُكَاءَ اَلثَّكْلَى》
♦️پس حضرت آدم(ع) و جبرئیل هر دو مانند زنی که فرزند جوانش مرده باشد، گریه کردند.(۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
آفریدند تو را تا که مسیحا باشی
همه چون خادم دربار و تو آقا باشی
آفریدند تو را از طبق گریهی نور
تا که جانسوزترین واژهی دنیا باشی
تو قتیلالعبراتی نه که بر گریهی ما
کشتهی چشم تر زینب کبری باشی
بر سر نیزه نشستی و تلألؤ کردی
مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی
خیزران خوردهترین قاری قرآن خدا
طشت زر دیدهترین حضرت یحیی باشی
👤لطیفیان
📚منبع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۵
@AsnadolMasaeb
🔹《اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلَیهِ اَلأَنْبِياءُ》🔹
✅روایت شده است که؛
📋《اِنَّ نُوحاً لَمَّا رَکِبَ فِی السَّفِینَهِ طَافَتْ بِهِ جَمِیعَ الدُّنْیَا فَلَمَّا مَرَّتْ بِکَرْبَلَاءَ أَخَذَتْهُ الْأَرْضُ وَ خَافَ نُوحٌ الْغَرَقَ! فَدَعَا رَبَّهُ وَ قَالَ : إِلَهِی طُفْتُ جَمِیعَ الدُّنْیَا وَ مَا أَصَابَنِی فَزَعٌ مِثْلُ مَا أَصَابَنِی فِی هَذِهِ الْأَرْضِ!》
♦️وقتى حضرت نوح(علیه السلام) بر کشتى سوار شد و تمام دنیا را گردید و گذرش به کربلا افتاد زمین کشتى او را درگرفت.
نوح از غرق شدن خائف شد، لذا دعا کرد و گفت : پروردگارا، من همه زمین را گردیدم و دچار یک چنین جزع و فزعى که در این زمین گردیدم، نشدم.
در این هنگام جبرائیل نازل شد و فرمود :
📋《یَا نُوحُ! فِی هَذَا الْمَوْضِعِ یُقْتَلُ الْحُسَیْنُ(ع) سِبْطُ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ ابْنِ خَاتَمِ الْأَوْصِیَاءِ!》
♦️ای نوح(ع)! حسین(علیه السلام) که سبط خاتم الأنبیاء و پسر خاتم الاوصیاء است، در این موضع شهید خواهد شد.
نوح(ع) پرسید :
ای جبرائیل! قاتل او کیست؟
جبرائیل جواب داد :
📋《قَاتِلُهُ لَعِینُ أَهْلِ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِینَ》
♦️همان کسى است که اهل آسمانها و زمین او را لعنت خواهند کرد.
📋《فَلَعَنَهُ نُوحٌ أَرْبَعَ مَرَّاتٍ فَسَارَتِ السَّفِینَهُ حَتَّى بَلَغَتِ الْجُودِیَّ وَ اسْتَقَرَّتْ عَلَیْهِ》
♦️پس در این هنگام، حضرت نوح(ع) چهار مرتبه قاتل امام حسین(علیه السلام) را لعنت کرد، آنگاه کشتى حرکت نمود تا بر سر جودى استقرار یافت.(۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
چه کربلا ست که آدم به هوش می آید
هنوز ناله ی زینب به گوش می آید
چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید
صدای ناله ی مردی غریب می آید
چه کربلاست که بوی گلاب می آید
صدای گریه طفل رباب می آید
چه کربلاست که بوی عبیر می آید
صدای کودک نا خورده شیر می آید
چه کربلاست که بانگ صفیر می آید
هنوز ناله ی طفل صغیر می آید
چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید
صدای ناله لالایی علی بخواب آید
👤محمدی
📚منبع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۳
@AsnadolMasaeb
🔸🔶《أَلسَّلَامُ عَلَى إِسْمَاعِیلَ الَّذِی فَدَاهُ اللهُ بِذِبْحِِ عَظِیمِِ مِنْ جَنَّتِهِ》🔶🔸
✅روایتی است در کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام) مرحوم شیخ صدوق که «فضل بن شاذان» می گوید :
از امام رضا(علیه السلام) چنین شنیدم كه آن زمان كه خداوند تبارك و تعالى به حضرت ابراهیم(ع) امر فرمود كه به جاى فرزندش اسماعیل، گوسفندى را كه خداوند فرستاده بود ذبح نماید، حضرت ابراهیم(ع) در دل آرزو كرد كه اى كاش فرزندش اسماعیل را به دست خود ذبح می كرد و دستور ذبح گوسفند به جاى ذبح فرزندش به او داده نشده بود، تا به این وسیله احساس پدرى را كه عزیزترین فرزندش را به دست خود ذبح می كند، داشته باشد و در نتیجه شایسته ی رفیع ترین درجات ثواب در صبر بر مصائب شود.
خداوند عزّوجلّ به ابراهیم خلیل وحى فرمود كه :
📋《یَا ابرَاهِیمَ! مَنْ أَحَبُّ خَلْقِي إِلَيْكَ؟
فَقَالَ : يَا رَبِّ! مَا خَلَقْتَ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ(ص)》
♦️اى ابراهیم! محبوبترین خلق من، نزد تو كیست؟
ابراهیم گفت : خدایا! مخلوقى خلق نكرده اى كه از حبیبت محمّد مصطفی(ص) نزد من محبوبتر باشد.
خداوند به او وحى فرمود كه :
📋《فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَيْهِ يَا إِبْرَاهِيمُ!
أَ فَهُوَ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَوْ نَفْسُكَ؟
قَالَ : بَلْ هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ نَفْسِي!
قَالَ : فَوَلَدُهُ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَوْ وَلَدُكَ؟
قَالَ بَلْ وَلَدُهُ!
قَالَ : فَذَبْحُ وَلَدِهِ ظُلْماً عَلَى أَعْدَائِهِ أَوجَعُ لِقَلْبِكَ أَوْ ذَبْحُ وَلَدِكَ بِيَدِكَ فِي طَاعَتِي؟
قَالَ : يَا رَبِّ! بَلْ ذَبْحُهُ عَلَى أَيْدِي أَعْدَائِهِ أَوْجَعُ لِقَلْبِي!》
♦️اى ابراهیم! آیا او را بیشتر دوست دارى یا خودت را؟
ابراهیم(ع) گفت : او را بیشتر دوست دارم.
خداوند فرمود : آیا فرزند او را بیشتر دوست دارى یا فرزند خودت را؟
عرض كرد : فرزند او را.
خداوند فرمود : آیا بریده شدن سر فرزند او از روى ظلم، به دست دشمنانش، دل تو را بیشتر به درد می آورد یا بریدن سر فرزندت به دست خودت به خاطر اطاعت از فرمان من؟
او گفت : بریده شدن سر فرزند او به دست دشمنانش دل مرا بیشتر به درد می آورد.
خداوند فرمود :
📋《يَا إِبْرَاهِيمُ! فَإِنَّ طَائِفَةً تَزْعُمُ أَنَّهَا مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) سَتَقْتُلُ الْحُسَيْنَ(ع) ابْنَهُ مِنْ بَعْدِهِ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ فَيَسْتَوْجِبُونَ بِذَلِكَ سَخَطِي》
♦️ای ابراهیم(ع)! گروهى كه خود را از امّت محمّد(ص) می دانند، فرزندش حسین(ع) را به ظلم و ستم به مانند گوسفند ذبح خواهند كرد و با این كار مستوجب خشم و غضب من خواهند شد.
📋《فَجَزِعَ إِبْرَاهِيمُ(ع) لِذَلِكَ وَ تَوَجَّعَ قَلْبُهُ وَ أَقْبَلَ يَبْكِي!
فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ : يَا إِبْرَاهِيمُ! قَدْ فَدَيْتُ جَزَعَكَ عَلَى ابْنِكَ إِسْمَاعِيلَ لَوْ ذَبَحْتَهُ بِيَدِكَ بِجَزَعِكَ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَ قَتْلِهِ وَ أَوْجَبْتُ لَكَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ الثَّوَابِ عَلَى الْمَصَائِبِ》
♦️پس ابراهیم خلیل(ع) بر این مطلب جزع و فزع نموده، دلش به درد آمد و شروع به گریه كرد، خداوند عزّوجلّ هم به او چنین وحى فرمود :
اى ابراهیم(ع)! به خاطر این ناراحتى و جزع و فزعت بر حسین(ع) و قتل او، ناراحتى و اندوهت بر اسماعیل را در صورتى كه اگر او را ذبح می کردى پذیرفتم، و رفیعترین درجات ثواب، در صبر بر مصائب را به تو خواهم داد.
📋《فَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَ وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ》
♦️و این همان مطلبى است كه آیه «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» بدان اشاره دارد.(۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
شورش روز قیامت به جهان برپا بود
آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود
خصم چون دایره گرد حرم و، شاه شهید
در دلِ دایره چون نقطه ی پابرجا بود
عرصه ی دشت چو دیبای مُنَقّش از خون
و آن همه صورت زیبا که در آن دیبا بود
جان به قربان ذبیحی که به قربانگه دوست
با لب تشنه روان می شد و خود دریا بود
تو مپندار که شاهنشه دین در گَهِ رزم
در بیابان بلا بی مدد و تنها بود
انبیا و رُسُل و جنّ و ملایک هریک
جان به کف در برِ شه منتظر ایما بود
پرده پوشان نهانخانه ملک و ملکوت
همه پروانه آن شمع جهان آرا بود
قتل عباس و علی اکبر و قاسم ز ازل
بر فرامین قضایای فلک طغرا بود
ورنه اندر نظر قهر شهنشاه جهان
عدم هر دو جهان بسته به حرف "لا" بود
علی اکبر به رخ چون گل و با قدِّ چو سرو
فرد و تنها به سوی رزمگه اعدا بود
گردِ شمع رخ اکبر، به گهِ صبح وداع
لیلیِ سوخته، پروانه ی بی پروا بود
در همه مُلک بلا نیست به جز ذکر حسین
قاف تا قاف جهان صوت همین عنقا بود
👤نیّر تبریزی
📚منبع:
۱)عیون اخبار الرضا(ع) شیخ صدوق، ج۱، ص۲۰۹
@AsnadolMasaeb