بنام خدا
با سلام
عزیزان ساکن تبریز عنایت فرمائید:
به استحضار میرسانم اجرای خدمت : ( همراهی سالمندان برای زیارت بقاع متبرکه) همچون ماههای گذشته توسط کانون زیارت روز چهارشنبه، مورخه
١۴٠٢/١٢/١۶ ،پس از نماز مغرب و عشاء، در محل قبر حمال تبریزی، به آدرس :
تبریز،خیابان شمس تبریزی، دارایی سوم، شهید مدنی، بین خواجوی و آذری، رأس ساعت ١٩ برگزار خواهد شد.
بدینوسیله از کلیه خادمیاران، یاوران رضوی و علاقمندان دعوت میشود در این مراسم معنوی حضور داشته باشند، لذا افراد علاقمند، اعلام آمادگی خود را به آقای رحیم وند، به شماره: ٠٩١۴٩١٠٩۵٧٨
اطلاع دهند.
_ حضور با خانواده برای علاقمندان میسر است.(لطفا تعداد نفرات را اطلاع دهید)
_مدت برنامه بین ۴۵ دقیقه تا ١ ساعت خواهد بود.( زیارتنامه و توسل)
_علاقمندان به مشارکت در هزینه های مراسم و بهره مندی از اجر معنوی آن نیز به آقای رحیم وند اطلاع دهند. با تشکر
التماس دعا.
کانون زیارت شهرستان تبریز_خلیلی.
_مقبره آقای محمدحسین دیزه ای مشهور به حمال عمی
_عارفی که حمال شهر بود!
داستان حمال معروف تبریزی که شاید خیلی ها باور نکنند یا باور کردنش برایشان سخت باشد ولی موضوعی هست که نسل به نسل همیشه زبانزد مردم تبریز بوده
در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی وجود دارد که به قبر حمال معروفه. فرد بیسوادی در تبریز زندگی میکرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی میگذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد.
روزی حمال که در آن زمان ۷۰ ساله بود از مثل همیشه در کوچه پس کوچههای شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین میگذارد و کمر راست میکند.
صدایی توجهاش را جلب میکند؛ میبیند کودکی در پشتبام مشغول بازی است. در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک میشود و در نزدیکی لب بام پایش لیز میخورد و از بالا به پایین میافتد.
در این هنگام، این حمال با بیان «ساخلییان ساخلار» یعنی نگهدارنده نگه میدارد، اتفاقی میافتد که گویی بچه را با دو دست گرفته و به حالت ایستاده روی زمین گذاشتند و بدون اینکه احساس درد و یا زخمی داشته باشد.
مردم که شاهد ماجرا بودند حمال پیر را در میان گرفتتند، و لباسهای او را پاره و به تبرک بردند؛ او هاج و واج مانده بود، مردم از او دست بردار نبودند، و جویا شدند که چگونه اینکار را انجام داده.
یکی میگوید تو امام زمانی، دیگری میگوید حضرت خضر است، کسانی هم میگویند جادوگری بلد است و سحر کرده.
حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد،
خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونهای واقعه را تفسیر میکنند،به آرامی و خونسردی میگوید:
«ای مردم، من آدم فوقالعادهای نیستم، کشف و کرامت ندارم، اکنون هم کار خارقالعادهای نکردهام، اتفاق مهمی هم رخ نداده، یک عمر من به امر خدا اطاعت کردهام، یک لحظه هم خدا دعای مرا اجابت کرده است.»
اما مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند
مقبره حمال تبریزی در تبریز و در خیابان دارایی سوم (شمس تبریزی) قرار دارد و بنای مقبره در بافت قدیمی شهر واقع شده است.
بعد از این جریان ، محمد حسین موضوع را با همسرش در میان میگذارد و به همسرش میگوید که چون الان ما معروف شده ایم و شاید یک تعداد از مردم از معروفیت ما سوء استفاده کنند و درخواستهای غیر اخلاقی وغیر قانونی از ما بکنند و ما را ناخواسته غرق در گناه کنند، از خداوند متعال آخرین درخواست را که مرگ خودشان بود را میکنند و در آن شب، محمدحسین هفتاد ساله به همراه همسر خود به لقاء الله می پیوندند.
#خلیلی_کانون زیارت شهرستان #تبریز