روایت عشق📝
در مکتب امام خمینی ره
نسل روح الله
🌹همان روزهای اول جنگ با دست بردن در شناسنامه اش به جبهه اعزام شد.
خرمشهر در محاصره بود. بخاطر همین با لنج از ماهشهر وارد خرمشهر شدند و همراه با نیروهای شهید چمران و سید مجتبی هاشمی (فداییان اسلام) در هتل کاروانسرا مستقر شدند. اسلحه و مهمات به اندازه نفرات نبود. شب ها به عراقیها میزدند و غنیمت می آورند.
🌹حسین ، با آن سن و سال کم و جثه کوچکش جسورانه تیربار ام.ژ.ث را در حال تهاجمی و با یک دست شلیک می کرد.
از آخرین مدافعان خاکریز فتح شده عملیات بدر بود همه کاری میکردن تا خط سقوط نکند و حفظ شود: خمپاره اندازی ، آرپی چی زنی و... آنقدر مقاومت کرد تا جنگ تن به تن شد. نارنجکی کنارش منفجر شد و نیمی از بدنش را مجروح شد. هنگامی که ایستاد تا شرایط دشمن را زیر نظر بگیرد گلوله مستقیم تانک کنارش نشست و ترکش نخاعش را قطع کرد.
🌹 ۱٧ سال روی تخت شمع محفل رزمنده ها بود. چه در آسایشگاه، چه در آلمان و چه در منزل محقر پدری اش گفته بود کنار ضریح حضرت مسلم بن عقیل(ع) نایب الزیاره اش باشند. در شب شهادت حضرت مسلم به همسر فداکارش گفت: دارم جایم را در بهشت می بینم
🌹اسطوره صبر و مقاومت و ایثار بود، در طول ۱٧سال هیچکس جمله ای را بعنوان شکایت یا بی قراری از او به یاد ندارد.
همیشه میگفت : دست از یاری بزرگ جانبازی انقلاب مقام معظم رهبری برندارید.
#جانباز شهید حاج حسین دخانچی
📚کتاب شهامت نامه
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
ریشه شجاعت هر چیزی غیر از یقین باشه...یه چیزی پیدا میشه برا سوزوندنش! 🔥🪔
اما یقین ته خطه...
حرفی نمیمونه براش!
دستتو میگیره و میره جلو...
شجاعتت میشه شجاعتی از جنس شجاعت #شهدا...
از جنس دل قرص #حاج_قاسم!🙂🌱
#ســــرداردلهـــــا
#پاسدارترینپاسدارروزتمبارڪ
#جانباز بی دست روزت مبارک
شبتون شهدایی
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛