هدایت شده از جهاد تبیین
🌹طنز جبهه!
💥داستانهای آقا فریبرز (79):👇
🌿...به نظرم روز عید قربان😄 بود که با بچه های گردان رفتیم خط پدافندی شاخ شمیران در اطراف سد دربندی خان عراق را تحویل گرفتیم 😵 معمولا شبها برای حفظ امنیت نیروهااین جابجائی ها انجام میشد😵 وتا نماز صبح و روشن شدن روز طول میکشید 😵 ما هم با بچه ها ی گروهان خودمان نیز تا قبل از روشن شدن روز خط را تحویل گرفتیم😊 نماز صبح را خواندیم و کمی سنگرها را تمیز کردیم و نان خشک ها و کناره های نان را هم ریختیم جلوی شاهپور😇 (هر دسته یه قاطر داشت و اسم قاطر دسته ما شاهپور بود)😎
🌿... کارهای نظافت سنگر که به اتمام رسید نگبهان تعیین کردیم و به هوای ناهاری😄 خوشمزه در روز عید قربان خوابیدیم😖آنقدر خسته بودیم که تا ظهر خوابیدیم😁بلند شدیم و نماز ظهر و عصر را خواندیم🙏 منتظرشدیم تا ناهار را بیاورند😝 کمی طول نکشید که باران شروع به باریدن کرد و تمام منطقه را آب گرفت و جاده ها👈 شد گل و تردد قطع شد😵 ارتفاعات شاخ شمیران در عراق مانند کوه های دربند تهران است😖خیلی بلند و مرتفع بود😳 ودسترسی به آن هم خیلی سخت بود و باران هم که آمد👈 مشکل تر هم شد😰
🌿... تا نماز مغرب غذا نیامد😂 و با بی سیم هم اطلاع دادند شام هم نمیتوانیم بیاریم😵 هرچی دارید تو سنگرها بخورید تا فردا خدا کریمه 😥 با هر زحمتی بود نماز مغرب و عشا را با شکم خالی خواندیم 😣و همه تو سنگر از زور خستگی وگرسنگی ولو شدیم😭 نه کنسرو ونه هیچ چیز دیگه برای خوردن نداشتیم😖و تازه شب هم باید با شکم گرسنه😊 نگهبانی هم می دادیم😖
🌿... واقعا گرسنه بودیم و حال و حوصله هیچ کاری هم نداشتیم 😠تا اینکه آقا فریبرز فکری به سرش زد...😵 فریبرز رفت بیرون سنگر و سریعا😎 با خودش مقداری نان خشک خیس😝 شده برای خوردن آورد داخل سنگر😁 شلوغ کاری هم میکرد که همه تشریف بیاورید شام عید قربان برایتان آوردم😛
🌿...نانهای خیس شده را به هر طریقی بود از زور گرسنگی با چائی شیرین خوردیم😁 سفره را که جمع کردیم از فریبرز پرسیدم نانها را از کجا آورد خیلی مزه داد😲دستت درد نکنه😊 باز فریبرز یه لبخند موذیانه زد و گفت یادتان است👈 صبح نانهای خشک را ریختیم جلوی شاهپور (قاطر دسته)😠گفتم بله...😘
🌿... گفت رفتم دیدم, واقعا نان خشک ها برای شاهپور زیاد است😲 و اسراف می شود😠از جلوی قاطر(شاهپور) نانهای اضافه را با دقت جمع کردم😇 آوردم تا همه با هم بخوریم😖 وحالش راببریم😄 وخودتان هم شاهد بودید که چقدر مزه داشت😋 فقط باید همه تک تک بروید از شاهپور رضایت بطلبید😄 چون حق القاطر😵 است وباید شاهپور از شما راضی باشد😣 تادر قیامت👈 دچار مشکل نشوید😊
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
10.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بخش های کوتاهی از فیلمهای دفاع مقدس با عنوان : خوش به حال خمینی (ره)
#سرباز_خمینی😰
🌷#هشام_صباح_الفخري فرمانده بعثی, پس از پايان بازجويي گفت: آن سه ايراني را پيش من بياوريد. سريع آنان را نزد هشام بردند. او گفت:
به #خميني_فحش_بدهيد!.... آن اسيران ايراني بدون هيچ حركتي درجاي خود ايستادند. هشام ازجاي خود برخاسته و چند سيلي سنگين به صورت شان زد و گفت: چرا؟ چرا؟ چرا؟... به طرف هليكوپترش رفت و از محافظانش خواست كه آن سه نفر را هم بياورند. آن سه سرباز ايراني به همراه هشام سوار هلي كوپتر شدند. همراه آنان، سربازان محافظ هم كه سلاح هايشان را به طرف آن سه ايراني نشانه رفته بودند، سوار شدند. هلي كوپتر به پرواز درآمد. هشام در آسمان به سه ايراني گفت: شما را پيش خميني مي فرستم. به او بگوييد: هشام به تو سلام ميرساند! ها...ها...ها... وقتي هلي كوپتر به نزديك مرز رسيد، بسيار بالا رفته بود. از بالاي هلي كوپتر در حالي كه سربازان و اهالي «قلعه ديزه» از پايين شاهد بودند، آن سه سرباز ايراني به پايين انداخته شدند و پس از غلت خوردن بر قله هاي بلند كه چون توپي غلتان از نقطه اي به نقطه ديگر مي افتادند، سرهايشان از بدن شان جدا شد. هشام اين مناظر را مي ديد و لذت مي برد... يكي از افسران گفت، قربان! به نظر مي رسد يكي از آنان زنده باشد. به هيچ وجه، من مطمئن هستم. زيرا در هر درگيري تعدادي از اسيران ايراني را از همين ارتفاع به پايين انداخته ام...
#کتاب_خاطرات_دردناک, #ناصر_کاوه
منبع: کتاب خاطرات اسرای عراقی
#جرم_بزرگ_شیخ_زکزاکی!
🌷ورود شیخ زکزاکی، رهبر جانباز و مبارز و قهرمان شیعیان نیجریه را به ایران اسلامی، گرامی میداریم🌷
🌹 فاجعه کشتار مسلمانان نیجریه
❣️در این فاجعه چادر از سر زنان کشیدند و گوشواره از گوش های شان درآوردند. تمام مسیرهای منتهی به زاریا را بستند و هر کس را که میخواست برای کمک به زاریا بیاید میگرفتند. فقط کافی بود در این میان کسی کوچک ترین نشانی از تشیع داشته باشد. خواه این نشان انگشتر عقیق به دست باشد خواه عکسی از امام خمینی، آقای خامنهای یا شیخ زکزاکی در گوشی اش. بلافاصله او را میکشتند... در میان زنان حاضر در آن مراسم زنی بود که نه ماهه باردار بود. وقتی ارتش حمله را شروع کرد زن از هول و ترسی که برایش پیش آمده بود همان جا زایمان کرد، اما هنوز چند دقیقه از زایمانش نگذشته بود که نیروهای ارتش نیجریه باتانک از روی او و نوزاد نورسیدهاش رد شدند و هر دو را شهید کردند... بچه یک سالهای بود که اصلا از ماجرا خبر نداشت و فقط آمد سمت پدرش و چندبار او را صدا کرد، همان موقع یک مرتبه یکی از نیروهای ارتشی به سمتش شلیک کرد و درجا جانش را گرفت....به فرزندم احمد چندین بار شلیک کردند و هنوز در حال درمان است. من هم چهار بار هدف حمله تیراندازی آنان قرار گرفتم... هنوز دو گلوله در سینه خود دارم....
* * * * *
💥زندگی یک شیعه واقعی مولا👇
ایشان ابتدا سنی بودند و سپس شیعه مولا شد و به نیجریه رفتند و حداقل تا حالا, ده میلیون نفر را مسلمان شیعه کرد...پس از سالها تبلیغات و زحمت دولت وقت در مراسم محرم چند سال پیش به عزاداری آنها حمله کردند... خودش زخمی شد و بابدن مجروح ایشان را تا الان به دستور عربستان تا حالا در زندان هستند...شش فرزندنش این عاشق امام حسین(ع) تا حالا به شهادت رسیده اند...هر ساله هزاران نفر به واسطه تبلیغات و روشنگری ایشان از افریقا در راهپیمائی اربعین شرکت می کنند...ایشان یک شیعه واقعی امیرالمومنین(ع) است...
* * * * *
⭕️ می دونستین شیخ زکزاکی شیش تا پسر داشته هر شیشتاشو در راه اسلام داده؟ بعد خودش و زنش چهارسال زندان رفتن. بعد یبار اومده بوده خدمت امام، امام مریضحال بودن فقط تونستن ی جمله بهش بگن اونم این بوده: «هرجا توانستید اسلام را تبلیغ کنید. هرجا که توانستید!!! » بعد شیخ یه این حرفو گرفته
رفته هرجا رسیده فقط به این یدونه حرف عمل کرده. میگن موقع برگشت تو فرودگاه هم بیکار نبود، رفته بود به این سر می زد به اون سر می زد، تبلیغ اسلام می کرد. اینقدر این یدونه حرف امامو گرفت گذاشت رو سر، حلوا حلواش کرد که الان نیجریه ۲۰ میلیون شیعه داره!!!
به این میگن جهاد تبین
🌹در برابر ظلم و استکبار تسلیم نخواهیم شد
...هنوز دو گلوله در سینه خود دارم. تا این لحظه چند تن از فرزندانم مفقودند! آخرین پیام شیخ زکزاکی قبل از دستگیری اینگونه بود:👇 گناه بزرگ ما این بوده و هست که پیرو اهل بیت پیامبر اکرم(ع) هستیم!... اما به خدا قسم که پایدار و عزیز مانده و میمانیم!... پیرو خط امام حسین(ع) و بیبی زینب(س) هستیم و در برابر ظلم و استکبار تسلیم نخواهیم شد! در مقابل ستمگران و مستعمران ذلت نمی پذیریم.
... شیخ زکزاکی شش تن از فرزندانش به نام های، احمد۲۳ ساله، حمید۲۲ ساله، محمود ۱۹ ساله، حامد ۱۶ ساله، علی ۱۵ ساله و حومید ۱۳ ساله اش را تا به حال به درگاه خداوند تقدیم و فدا کرده است!...
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا #ناصر_کاوه
#راوی_جومای👈 معلم، نویسنده و کارگردان نیجریهای و از فعالان جنبش اسلامی