eitaa logo
عطر ولایت
39 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
8.8هزار ویدیو
244 فایل
﷽ اللهـــم‌؏ــجݪ اݪۅݪیڪ‌اݪفـــرج🕊 کپی با خواندنـ🤲 دعایـ فرج و دعا برایـ سلامتیـ امام زمان و رهبر مون اشکالی نداره. 🌹☺️ ‌ 🥀ارفاق مید‌هم با صلوات 🥀 صلوات🥀 🌸اللّٰهُمَّـ عَجِّل لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸 https://eitaa.com/Atr313
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓۲۲ذیحجه‌سال۱۰ق/روزمباهله/۱ 💠رهبرانقلاب: ‼️ایام، ایام مهمی است؛ این دهه آخر ذیحجه روزهای مهمی در تاریخ اسلام اسلام است. روز نزول آیه ولایت در حق امیرالمومنین و روز «مباهله» است؛ روز مباهله، که یاد آن را باید گرامی داشت و بسیار مهم است، در واقع مظهر اطمینان و اقتدار ایمانی و تکیه بر حقانیت است و این، آن چیزی است که ما همیشه به آن احتیاج داریم. امروز هم ما به همین اقتدار ایمانی و همین تکیه بر حقانیت خودمان احتیاج داریم ؛ چون در راه حق داریم حرکت میکنیم، باید در مقابل دشمنی دشمنان و دشمنی استکبار تکیه کنیم! ۹۷/۶/۱۵ ‼️این ایام هم ایام مهمی است؛ هم یادبود حادثه عجیب مباهله، هم نزدیکی ایام محرم، هم از لحاظ وضعیت منطقه و حساسیت حوادثی که در منطقه در جریان است، برهه مهمی است، همانطور که در مباهله همه ایمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز، همه ایمان در نظام جمهوری اسلامی در مقابل کفر قرار گرفته است؛ و همانطور که معنویت و صفا و اقتدار معنوی پیغمبر و اهلبیتش توانست دشمن را از میدان خارج کند، به فضل الهی ملت ایران هم با اقتدار و با معنویت خود دشمن را از میدان خارج خواهد کرد! ۹۴/۷/۱۵ @Jahade_tabeini
🗓سالروز نزول سوره هل اتی 💠امام خمینی ‼️شما مجاهدان و رزمندگان دو مطلب را متحقق کردید که با این دو مطلب کسی از سنخ بشر ـ جز آن که از اولیای خدا باشد و الهام از خدا گرفته باشد ـ نمی‌تواند تقدیر شما را بکند. یکی بزرگتر سرمایه خودتان که آن حیات است و دیگری اینکه این هدیه را با اخلاص در طبق اخلاصتان گذاشتید. عمده آن اخلاصی است که در شما جوانان ظاهر است. شما از این اخلاص و ایثار، جمهوری اسلامی را بیمه کردید. فتحهایی که نصیب شما شده است، خصوصاً در فتح مبین، گر چه با هیچ معیاری نمیتوان آن را سنجید و هیچ زبانی نمیتواند از آن توصیف کند، لکن آنچه که بالاتر از همه اینهاست، این صداقت شما و این اخلاص شما در بارگاه حق تعالی است. آنچه که در نزد خدا ارزشش از همه بالاتر است، این ایثار از روی اخلاص است. همان که خدای تبارک و تعالی در سورۀ «هَلْ اَتی» اهل بیت عصمت را به آن توصیف میکند که:یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ" اطعام، اطعام چیزی نیست، آن هم یک قرص جو، آنکه اهمیت دارد «علی حبه» هست! ۶۱/۱/۲۸ @Jahade_tabeini
🗓۲۲ذیحجه‌سال۱۰ق؛روزمباهله/۳ 💠رهبرانقلاب: ‼️قضیه مباهله در محرم سال ۶۱ به شکل عملی دوباره اتفاق افتاد؛ یعنی امام حسین هم برای بیان حقیقت، روشنگری در طول تاریخ، عزیزترین عزیزان خود را برمیدارد میآورد وسط میدان. امام حسین که میدانست حادثه چه جور تمام خواهد شد؛ زینب را آورد، همسران خود را آورد، فرزندان خود را آورد، برادران عزیز خود را آورد. اینجا هم مسئله، مسئله تبلیغ دین است؛ تبلیغ به معنای حقیقی کلمه؛ رساندن پیام، روشن کردن فضا؛ ابعاد مسئله‌ی تبلیغ را این جوری میشود فهمید که چقدر مهم است. در آن خطبه «من رأی سلطانا جائرا مستحلّا لحرم الله ناکثا لعهد الله و لم یغیر علیه بفعل و لا قول کان حقا علی الله ان یدخله مدخله»؛ یعنی وقتی او دارد فضا را به این شکل آلوده میکند، خراب میکند، باید یا با فعل یا با قول آمد روشنگری کرد. و امام حسین این کار را انجام میدهد، آن هم با این هزینه سنگین؛ عیالات خود، همسران خود، عزیزان خود، فرزندان امیرالمؤمنین، زینب کبری، اینها را برمیدارد میآید وسط میدان. ۸۹/۹/۲۲ @Jahade_tabeini
🗓سالروز نزول آیه تطهیر 💠رهبرانقلاب ‼️محبّت اهل‌بیت ریشه قرآنی دارد، ریشه حدیثی دارد؛ یک امر جدید نیست. اینکه قرآن میفرماید: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا، این پاکیزگی و طهارتی که خدای متعال اراده کرده است در اهل‌بیت وجود داشته باشد، مقتضی همین عشق و محبّتی است که مسلمانها به اهلبیت دارند؛ پس این محبت میشود وسیله وحدت مسلمین. دشمنان اسلام مصلحتشان در این است که جنگ را به درون دنیای اسلام بکشانند، و متأسّفانه کشانده‌اند. ما ایستاده‌ایم در مقابل این توطئه‌ی دشمن و خواهیم ایستاد. و من به شما عرض بکنم، ما معتقدیم که به توفیق الهی و به اراده‌ و مشیّت الهی و باذن الله تعالیٰ، ما در این مقابله بر دشمنمان پیروز خواهیم شد. ۹۶/۹/۲ @Jahade_tabeini
🗓سالروز نزول آیه ولایت 💠رهبرانقلاب ‼️طبق آیه ولایت، "انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاة و هم راکعون"، حاکم اسلامی باید مومن باشد، درادامه میگوید حاکم مومن کسی است اقامه نماز کند یعنی جهت جامعه را به سوی خدا و اهداف خداوند قرار دهد، لذا در این جامعه هیچ خیانت و جنایتی انجام نمیگیرد، نشانه دیگر حاکم مومن اینستکه انفاق کند، زکات دهد، ولو درحال رکوع نماز باشد، یعنی یک انسان، آن‌قدر دلبسته به مساوات و انفاق باشد و دیدن فقر برایش دردآور باشد که صبر نکند نمازش تمام بشود، سائل دیگری بیاید. بقدری این انسان جاذبه انفاق دارد، که امان ندارد صبر کند. جلوه‌ای دیده که خدا آن را نمیپسندد، لذا او هم نمیپسندد، چیزی هم جز انگشتر ندارد که آنرا هم در حال نماز انفاق میکند! ۵۳/۷/۲۲ @Jahade_tabeini
📆۱۵ مرداد ماه سال ۱۳۶۸ش 🗓درگذشت بانوی فاضله انقلابی 🏳مادر رهبری،‌خانم‌خدیجه میردامادی 💠رهبرانقلاب ‼️از جمله شخصیتهایی که عمیقاً روی من اثر گذاشته، مادرم است! ۷۷/۲/۷ ‼️مادرم یک خانم بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظ شناس بود، بعضی از شعرهای حافظ که هنوز - بعد از سنین نزدیکِ شصت سالگی - یادم است، از شعرهایی است که آن وقت از مادرم شنیدم، با قرآن کاملاً آشنا بود و صدای خوشی هم داشت. ما وقتی بچه بودیم، همه مینشستیم و مادرم قرآن میخواند؛ خیلی هم قرآن را شیرین و قشنگ میخواند. ما بچه‌ها دورش جمع میشدیم و برایمان به مناسبت، آیه‌هایی را که در مورد زندگی پیامبران است، میگفت. من خودم اوّلین بار، زندگی حضرت موسی، زندگی حضرت ابراهیم و بعضی پیامبران دیگر را از مادرم شنیدم. ۷۶/۱۱/۱۴ ‼️مادرم با دیوان حافظ مأنوس بود، با حدیث نیز آشنا بود. حدیثی را نقل میکرد و پدر بر ایشان اعتراض میکرد که به این حدیث تاکنون برنخورده است، امّا ایشان منبع حدیث را برای پدر ذکر میکرد. همچون پدرم، مناعت طبع داشت. از ناداری خود هرگز با کسی سخنی نمیگفت. همیشه رنج خود را به شیوه‌های گوناگون پوشیده نگه میداشت. نکات اوّلیّه‌ی قرائت قرآن و قواعد زبان عربی را از مادر آموختم؛ کما‌اینکه روح دلیری و نستوهی را نیز او در من دمید. مادرم به خاطر بازداشتهای پیاپی من و حملات ساواک به منزل، رنج بسیار کشید؛ امّا در برابر دژخیمان مهاجم، با پایداری و صلابت می‌ایستاد؛ جوابشان را میداد و با آنها مجادله میکرد. او حتّی مشوّق من در ادامه‌ی این راه پردردسر نیز بود. کتاب خون دلی که لعل شد ص٨ @Jahade_tabeini
﷽ --- وقتش رسیده که در دنیای مادرانه‌ام، از شما بنویسم! از شما، که پشت صحنه نادیدنی مادرانگی‌های مایید؛ شما که حتی حوصله تان نمیکشد همین چند خط را بخوانید، وقتی به اندازه‌ی یک صبح تا شب فشار و تلاش برای تأمین زندگی ما -آن هم نه هرطوری و هرجایی، بلکه پاک و حلال- خسته‌اید. چهره‌تان نشان نمیدهد اما فکر نکنید ما نمی‌دانیم پشت آن چشم‌های بی‌رمق و آن لبخندهای کم‌رنگ، چند لشکر فکر و دغدغه و نگرانی درحال پیکارند؛ ما زن‌ها استاد فهمیدن چیزهای نگفته‌ایم. به روی خودمان نمی‌آوریم تا به مردانگی و قدرت‌تان خدشه وارد نشود اما می‌دانیم خط‌کش های «مرد خوب بودن در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی» چطور دارند یکی یکی مو و محاسن شما را سپید میکنند. فکر کن… قرار باشد هم بیرون از خانه تمام توان و استعدادهایت را بچلانی تا مبادا کم گذاشته باشی برای جامعه، هم خانه که می‌آیی طوری باشی که بانو خستگی سروکله زدن با بچه‌ها و کار منزل را با نگاه و گوش دادن‌هایت کمی زمین بگذارد، هم - چون کارشناسان تربیتی می‌گویند که لازم است پدر با بچه‌ها بازی کند آن هم از نوع تحرکی- نیمه جان باقی مانده را بگذاری برای کولی دادن به بچه‌ها که مبادا شخصیت و تربيتشان آسیب بخورد، هم در امور منزل کمک کنی تا به اسلام و اخلاق عمل کرده باشی، هم برای سلامت خودت وقت بگذاری چون پشت و پناه یک خانواده ای! راستی هرگز نگفته‌ایم اما… با هر تاری که از موهای شما سفید میشود، یک ستون در دل ما میلرزد… فکر نکنید چون های‌وهوی فمنیست‌ها همه‌جا را پر کرده که «چه نشسته‌اید که مادرها برای خودشان وقت و تفریح اختصاصی ندارند» ، ما حواسمان نیست که شما هم ندارید! ته تفریح‌تان این است که لم داده روی مبل، درحالی که یک بچه از سرتان بالا می‌رود یکی از پاها، برای رهاشدن از فشارهای بیرون، چند دقیقه ای با چشمهای نیمه باز و خسته سرتان برود توی کانالهای خبری! هرچند اخبار هم با شما نامهربان است و ناگزیر، همه خستگی و خشم‌تان میشود شمشیرهای فروت نینجا یا پرتاب‌های انگری بردز یا ته تهش، شلیک های کال آو دیوتی… آن هم که ما می‌آییم کنارتان، چایی را میدهیم دستتان و درِ گوشتان می‌گوییم: «وقتی تو با این سن و وجاهت سرت تو گوشی و بازیه، از بچه‌ها چه توقع!» و شما ناچار از این هم میگذرید و غرق در فکر اجاره آخر ماه و تعمیر ماشین و قسط مدرسه بچه‌ها، چای را تلخ سرمیکشید… قهرمان‌های ساکت و بی‌ادعای ما! هرگز نگفته‌ایم اما ما همیشه تلاش‌هایتان را -ولو کوچک و کوتاه و تصنعی- دیده‌ایم. ما نگفته‌ایم اما عميقاً قدردان‌تان هستیم؛ قدردان تلاش برای درک بالا و پایین شدن‌های روحی و خُلقی مان تلاش برای فهمیدن مشکل وقتی شانه بالا می اندازیم و میگوییم «هیچی، چیزی نیست!» و تلاش برای صرفاً گوش دادن به جای مشاوره و همدلی به جای ارائه راه حل! ما حتی قدردان آخر هفته هایی هستیم که دل خودتان فقط کنج خانه و استراحت و قرمه سبزی می‌خواهد اما با ما، با یک ساندویچ کوکو و کوهی از وسایل، با تنفر از خیابان و رانندگی و ترافیک، راهی می‌شوید بیرون. راستی حلال کنید ما را وقتی شما یکی دوبار در سال به بهانه بیماری، فرصتی برای بیرون آمدن از پشت نقاب سنگین مردانگی و صلابت و ابراز خستگی و رنج و نیاز به مراقبت و توجه پیدا می‌کنید و ما، در گروه‌های دوستانه‌مان، می‌نویسیم: «باز شوهر من مریض شد و ادا…!» مردهای زندگی ما پدرهای فرزندان ما بهشت خانه‌های ما با شما رنگ و قوام گرفته‌است و بودنتان بزرگترین دل‌گرمی و پشتوانه دنیای ماست. عمرتان پربرکت و بلند! دعا کنید بتوانیم همراه شما، به لطف و مدد خدا، باوجود همه نقص‌ها و کاستی‌هایمان، پسرانی تربیت کنیم بزرگ‌مرد و جوان‌مرد! 😅 ✍ هـجرتــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 روبیکا @dr_mother8_hejrat روبینو @dr_mother8 پی‌نوشت: برخی قسمت‌های متن، از کتاب «گشتیم نبود نگرد نیست» از ژانر کتب تخیلی اتخاذ شده است 😉🙃
❁ـ﷽ـ❁ گریه، زنان و سیاست ۱. ابی الحسن الرضا علیه السلام وقتی که قصد فرمود مدینه را به مقصد خراسان ترک کند، به زنان خانواده خود امر کرد که بیایند و برایش کنند. علی ابن موسی الرضا نیازی به گریه و دلسوزی دیگران پشت سر خود نداشت؛ هدف چیز دیگری بود. گریه و اشک خانواده، راهبرد امام بود برای رساندن یک پیغام. هم به جامعه آن زمان هم به تاریخ. چونان که خود ایشان نیز ساعاتی قبل از حرکت به سوی خراسان، مکرر کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌رفت و با صدای بلند گریه می‌کرد. مأمون با این سفرِ فرمایشی به دنبال مشروعیت بخشی به حکومت خود بود. در میان مردم پخش کرده بودند که علی بن موسی نیز با خلافت عباسیان همراه و همدل است و می‌رود تا جانشین بعدی مأمونِ مشروع باشد. ولایتعهدی اجباری و ظاهری، فریب اجتماعی و کوشش و پوشش رسانه‌ای مأمون بود برای زمین زدن حکومت ائمه اطهار علیهم السلام و تثبیت حکومت طاغوت. امام از راهبرد اشک و گریه برای ابراز نارضایتی خود از این سفر و اعلام مخالفت با این ولایتعهدی دروغین ظاهری و غیرمشروع بودن آن حکومت استفاده کرد. گریه زنان آگاه و بصیر خاندان نبوت به میدان آمد و کنشگری سیاسی اجتماعی بود. ۲. بلافاصله بعد از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و غصب ولایت، فاطمه زهرا سلام الله علیها مبارزه خود را آغاز کرد، مبارزه ای برای همه بشر و همه تاریخ. چرا که میدید مسیر ولایت و حکومت پیامبر اکرم منحرف شده است. این مبارزه دو بخش داشت. اول، سخنرانی و تبیین کلامی ولایت و حق امیرالمؤمنین و احتجاج با اهل سقیفه و نصرت طلبی از خواص همراه با امیرالمؤمنین. دو، بنا نمودن بیت الاحزان و اتخاذ راهبرد اشک و . گریه دختر رسول خدا، به طوری که همه مردم بشنوند و بفهمند، گریه عاطفی و دلتنگی صرف نبود! بانویی که وصیت کرده بود تابوتی برایش بسازند که حدود پیکرش هم مشخص نباشد، چطور اجازه میداد صدای شیون عاطفی و دختر-پدری اش را مردمان بشنوند؟ مگر کسی صدای گریه عابدانه نیمه شب های حضرت را میشنید؟ نه، گریه فاطمة الزهرا گریه سیاسی و اجتماعی بود. عزاداری حضرت پیغام داشت. برای توجه دادن مردم بود. مردم باید میدانستند یک چیزی سر جایش نیست که دختر رسول خدا اینگونه بی تابی میکند، شب و روز را با گریه و اشک به هم دوخته است. این گریه راهبردی برای آگاه سازی جامعه نسبت به انحرافی در بود. گریه صدیقه طاهره، کنشگری اجتماعی سیاسی بود. ۳. از عصر عاشورا، مأموریت ویژه زینب کبری سلام الله علیها آغاز شد. اولین گام این مأموریت هم با بود و بی‌حد، زنانه و عاطفی. زیر آن آسمان سرخ، روی آن زمینِ لرزان، زینب به میدان رفت. دنبال امام خود گشت. هرآنچه که بر زمین جنگ بود، نیزه و شمشیر بود و پیکرهای مدفون زیر آنها. عزادار و واله، چشم گرداند بر سرتاسر گودال. پیکر امامِ زینب پیدا نمیشد. امام هم که مأمومِ عاشق و طالب خود را سرگردان و ناکام رها نمیکند. لذا ناگاه صداآمد: اُخَیَّ، إلَیَّ! خواهرم، اینجا، بیا به سمت من! و زینب بال می‌گشاید به سوی برادر. دست می‌برد زیر شانه‌ها، حنجر بریده را بالامی‌آورد، بر رگ‌های بریده بوسه می‌زند و گریه می‌کند. همانجا شماری از مردهای جنگی که تاساعتی پیش مشغول خون‌ریزی آل الله بودند، متأثر می‌شوند! این تَرَک اول بود! بر خیال خام بنی امیه که «حسین کشته شد و از آن خاندان اثری نماند و حکومت ما بلامنازع و بلامعارض شد»! نه برادر که بر زمین افتاد، خواهر بلند شد. و بعد در تمام مسیر، منزل به منزل، در شام، کوفه، قصر ابن زیاد، مجلس یزید، خرابه، مسجد. هرجا که می‌شد، زنان لشکر بساط مبارزه را برپامیکردند؛ تلفیقی از تبیین و گریه، کلمه و اشک. هم جگرها میسوخت، هم فکرها به کار میفتاد. هم عاطفه و عزا در جامعه جریان گرفت هم سؤال ها ایجاد شد: حسین؟ نوه پیغمبر؟کشته شد؟ چرا؟ به دست کی؟ تشنه؟ سر بریده؟ فرزند شیرخواره اش هم حتی؟! آتش به خیمه های حرم رسول خدا؟! اسارت زنان آل اللّه؟! و ترَک ها، خُرد خرد، جمع شد و بزرگ شد؛ و صدای شکست و شکستنی بزرگ، جامعه را تکان داد. به حدی که یزیدِ مست خونخوار را وادار به عقب نشینی و دلجویی ظاهری کرد! آری گریه و اشک زنانه اینگونه کاربرد دارد. این طور، می‌شود کنشگری اجتماعی و سیاسی! گریه و اشک زنان مسلمان اینطور کار می‌کند! تکان می‌دهد، روشنگری می‌کند، می‌سوزاند و بیدار می‌کند. حالا کارکرد عرفانی و ملکوتی اشک های عابدانه و عارفانه بماند؛ آن حرکت و تحولی که اشک در عالم ایجاد میکند، اشکی که زنان و مردان الهی در خلوت خود می‌ریزند. اشک قدرت دارد، کار می‌کند، اثرات قابل توجه دارد. و کیست که انکار کند در این دنیا، به پلک چشمان زنان نزدیک تر است، و بهره از این عطیه برای زنان سهل تر از مردان است؟… ✍ هـجرتــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8