#خاطره_انگیز
مشق شب بود و تكاليف مدرسه، جريمه هاى ديكته، رونويسى ها و شعر حفظ كردنها...
ا▪️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
#مشق_شب بود و تكاليف مدرسه، جريمه هاى ديكته، رونويسى ها و شعر حفظ كردنها، رسم الخط با قلم نی ومرکب، كه انجام ندادنش دل شير ميخواست، هنوز كفِ دستمان از چوب معلم كه روز قبل ما را تنبيه كرده بود مى سوخت.
ياد اينكه فردا ما را پاى تخته ببرد و بقول خودش عين خَر تُو گِل وا بمونيم و بعد هم صدای هِرهِر، کِرکِر خنده ی بچه ها وادارمان مى كرد با هر بدبختى شده، تكاليف مدرسه رو كه تمومى هم نداشت، انجام بديم .
اما يك سؤال هميشه ته ذهنمان بود كه آيا دانستن اينكه سرسلسله سلجوقيان كى بوده و زاويه قائمه و وتر و... كجاى زندگى فردا به دردمان مى خورد بيشتر حرص مان را در می آورد . سؤالى كه هيچ وقت پاسخ درستى برايش پيدا نكرديم .
بگذریم ...
مسئله ی مهم این بود که توی جامعه یا خانه يك صفا و مهر و سادگى موج مي زد؛
حتی اگرمشق شب ها در زير نور چراغ نفتى نوشته می شد،
یا مادرها همیشه مشغول بافتن لباس و وصله كردن لباس فرزندانشان بودند ،
یاديوارها ،گچ و رنگشان ريخته بود ،
یا لباسها به ميخ ديوارآویزان بود ،
یا باتنها میز خانه برای انجام
#خاطره_انگیز
مشق شب بود و تكاليف مدرسه، جريمه هاى ديكته، رونويسى ها و شعر حفظ كردنها...
ا▪️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
#مشق_شب بود و تكاليف مدرسه، جريمه هاى ديكته، رونويسى ها و شعر حفظ كردنها، رسم الخط با قلم نی ومرکب، كه انجام ندادنش دل شير ميخواست، هنوز كفِ دستمان از چوب معلم كه روز قبل ما را تنبيه كرده بود مى سوخت.
ياد اينكه فردا ما را پاى تخته ببرد و بقول خودش عين خَر تُو گِل وا بمونيم و بعد هم صدای هِرهِر، کِرکِر خنده ی بچه ها وادارمان مى كرد با هر بدبختى شده، تكاليف مدرسه رو كه تمومى هم نداشت، انجام بديم .
اما يك سؤال هميشه ته ذهنمان بود كه آيا دانستن اينكه سرسلسله سلجوقيان كى بوده و زاويه قائمه و وتر و... كجاى زندگى فردا به دردمان مى خورد بيشتر حرص مان را در می آورد . سؤالى كه هيچ وقت پاسخ درستى برايش پيدا نكرديم .
بگذریم ...
مسئله ی مهم این بود که توی جامعه یا خانه يك صفا و مهر و سادگى موج مي زد؛
حتی اگرمشق شب ها در زير نور چراغ نفتى نوشته می شد،
یا مادرها همیشه مشغول بافتن لباس و وصله كردن لباس فرزندانشان بودند ،
یاديوارها ،گچ و رنگشان ريخته بود ،
یا لباسها به ميخ ديوارآویزان بود ،
یا باتنها میز خانه برای انجام