به احتمال خیلی زیاد، همهی خوانندگان این یادداشت، سرود خاطرهانگیز «بهاران خجسته باد» را دستکم یک بار در زندگی شنیدهاند. سرودی که بارها از رادیو و تلویزیون ایران پخش شده و در روزهای سالگرد سقوط سلطنت پهلوی، از هر گوشه و کناری شنیده میشود. اما قطعاً کماند کسانی که از پیشینه و فرایند خلق این سرود باخبر باشند و اگر بدانند بهانهی سرایش این شعر، مرگ یک مبارز کنگویی است تعجب میکنند.
این شعر نخستینبار با نام «سرود بهار» در نشریهی «سیاه و سپید» و در اسفند 1339 منتشر شد. اسمی که پای این اثر بهعنوان اسم شاعر در نشریه چاپ شد «عبدالله بهزادی» بود. این فعال و مبارز سیاسی که از قضا پزشک هم بود و بعدها نمایندهی مردم بابل در مجلس شورای ملی شد، این شعر را تحتتأثیر قتل دلخراش پاتریس لومومبا سرود و آن را به همسر او، پولین لومومبا تقدیم کرد.
برای خواندن یادداشت ردپای یک سیاهپوست کنگویی لابهلای شعر فارسی این لینک را لمس کنید.
#پاتریس_لومومبا
#دفتر_ترجمه_میدان_آزادی
#مجله_میدان_آزادی
#موسیقی
4⃣6⃣
@Azadisqart
تراژدی مرگ پاتریس لومومبا همدردی هنرمندان بسیاری را برانگیخت که نقش شاعران در آن پررنگتر بود. در ایران هم شاعرانی چون فریدون مشیری، سیاوش کسرایی و عبدالعلی ادیب برومند در این رابطه شعر سرودهاند. عبدالعلی ادیب برومند از فعالان سیاسی عصر پهلوی و همسو با نهضت دکتر مصدق بود که اشعارش در رادیو تهران و میتینگهای نهضت ملی خوانده میشد و در روزنامهها و مجلات موافق نهضت به چاپ میرسید. آنچه در پی میخوانید بخشی از قصیدهی او در رثای پاتریس لومومباست:
ديشب خبری در دل و جانم شرر افكند
در جان و تنم، ز آتش غم، شعله درافكند
دردا و دريغا كه فرستندهی اخبار
آتش به دلِ خلقِ جهان، زين خبر افكند
بود اين خبر از حادثهای پردهبرانداز
كاندر همه اقطارِ جهان، شور و شر افكند
هر جا كه گذر كرد، شراری به دل انگيخت
هر سو كه روان گشت، دواری به سر افكند
با دستِ جفا شاهدِ شكّر لب ايام
در كام بشر، زهر بهجای شكر افكند
آزاده جوانان و دلاور پسران را
در ولولهی غم به عزای پدر افكند
چون «مادرِ آزادی» از اين وَقْعه خبر يافت
معجر ز سر از مرگ گرامی پسر افكند
سر حلقهی مردمكشی از سر كُلَه انداخت
تا رهبر «آزادگی» از تن كمر افكند
يك دستهی خونخوار كه اقبال به شر كرد
آتش به دلِ خستهی نوع بشر افكند...
آن رهبر جانباز، گرانمايه «لومومبا»ست
کآوازهی مردی به همه بحر و بر افكند
ديدن نتوانست مشقات كسان را
چون بر صفحات وطن خود نظر افكند
بربست كمر در ره آزادی و آنگاه
بس غلغله در خاور و در باختر افكند...
برای خواندن متن کامل یادداشت به بهانهی سالگرد درگذشت پاتریس لومومبا این لینک را لمس کنید.
#پاتریس_لومومبا
#دفتر_ترجمه_میدان_آزادی
#مجله_میدان_آزادی
#شعر
4⃣7⃣
@Azadisqart