خرمن کلمات _ مسعود آذرباد
جمعهها که متنخوانی نداریم بنا دارم روایتهایی را به شکل پادکست بنویسم و برایتان بخوانم. در چهارمین
بازخورد قسمت چهارم جمعههای روایت.
😊😌
قسمت سی و چهارم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
هرشب خوانش متون کهن فارسی را ساعت ۲۱ شروع میکنیم.
تا ۳۰ دقیقه دیگر متنخوانی قسمت سی و پنجم قابوسنامه آغاز میشود.
لینک حضور در جلسه قرار:
https://gharar.ir/r/edb06cad
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
قسمت سی و پنجم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
اعتقاد اصلی و همیشگی من ترویج رمان خوب و باکیفیت ایرانی است. کتابهای ترجمه به اندازه کافی در خارج ترویج میشوند.
حالا هم که میخواهم کتاب ترجمه معرفی کنم چند دلیل دارد. اول این کتاب، رمان نیست و روایتهای نویسنده است از دوران نوشتنش.
دوم شخصیت اکو است. اکو فیلسوف معروف معاصر ماست که تا ۴۵ سالگی سراغ رمان نوشتن نیامده بود و فقط متن علمی و تاریخی و فلسفی نوشته بود. این برای ما یعنی هیچوقت برای شروع کردن دیر نیست.
سوم خوب نوشتن تابع سلیقه نیست و باید قاعده و قانونش را رعایت کرد. شنیدن اینها از زبان نویسندهای که کتاب اولش بالای ۱۰ میلیون نسخه فروخته است، ارزش دیگری دارد.
این همه حرف زدم از خود کتاب نگفتم!
خاطرات یک رماننویس جوان چهار جستار است درباره نویسندگی. در ۲۰۰ صفحه جیبی. کتاب روایتی است صمیمی که میشود حتی در یک نشست خواندش. اما پیشنهاد میکنم اگر خواستید بخوانید بین هر جستار فاصله بیندازید و اجازه بدهید قسمتهای به درد بخور کتاب، در ذهنتان رسوب کند.
نکته چهارم، نویسندگان ایرانی معمولا کمتر به انتقال تجربههایشان میپردازند و آن را مکتوب میکنند. این برای همه ما فرصتی است که هنگام نوشتن فقط به خودمان فکر نکنیم. ما همیشه الگوهای نسل بعدی هستیم. اگر در زمینه تجربهنگاری نویسندگان ایران، اکثر مکتوب درخوری میشناسید به من معرفی کنید.
ضمنا اکو از منظر دینی آدم سالمی نیست، یک ناخداباور تمامعیار است، گول ریشش را نخورید! ریشهش تو آبه!
ولی چه کتابخانههایی دارد!
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
خرمن کلمات _ مسعود آذرباد
پ.ن:
اکو دوتا خانه داشت و سرجمع توی این دوتا خانه، ۵۰ هزار جلد کتاب داشت!
فیلمی که میبینید اکو را در کتابخانه شخصیاش در ریمینی نشان میدهد.
هرشب خوانش متون کهن فارسی را ساعت ۲۱ شروع میکنیم.
تا ۳۰ دقیقه دیگر متنخوانی قسمت سی و ششم قابوسنامه آغاز میشود.
لینک حضور در جلسه قرار:
https://gharar.ir/r/edb06cad
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
#بازخوردهای_نویسندگان
قسمت سوم
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
قسمت سی و ششم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
سلطان هپل پنجم از هپلستان!
همه چیز از بهم ریختگی خودم شروع شد. یکی از بچهها من را دید و با خنده گفت انقدر هپلی نباشم! یادم نیست آخرین بار کِی و کجا کلمه هپلی را شنیده بودم. هرچی که شد، این کلمه از آن روز در ذهن من مانده است و هی توی ذهنم باهاش مشغول بودم.
بالاخره آدم میتواند کارهای باشد و هپلی هم باشد! هپلی بودن که مانع اصلی موفقیت نیست. یاد با خودم گفتم اگر یک نفر سلطان و حاکم باشد و هپلی هم باشد چه میشود؟ اگر قرار باشد کل کشور هپلی باشند و اصلاً کشورشان هپلستان باشد چه اتفاقی میافتد؟ حالا قرار است از لابهلای این سلطان هپل پنجم که پادشاه کشور هپلستان چه نکته محتوایی را به مخاطب بگویم؟
یک فایل وُرد باز کردم و هر چی که درباره این کلمه و ایده خام در ذهنم بود در داستان ریختم. به قالب و گونهاش هم فکر کردم. گذاشتمش سر فرصت بروم سراغش. احتمالش خیلی زیاد است که یک روز رمانش را بنویسم.
حالا ممکن است یکی با خودش بگوید خوش به حال آذرباد! حتی اگر کسی بهش هپلی هم بگوید از دل همین هپلی طرح داستان و رمان درمیآورد!
باید بهتان بگویم این بیشتر از اینکه یک ویژگی فردی باشد یک ویژگی روانشناختی است که میشود با تلاش آن را به دست آورد. احتمالا همهتان کمابیش آزمون شخصیتشناسی مایلزبریگز را شنیدهاید. آزمون شخصیتشناسی مایلز بریگز انسانها در چهار دسته کلی درونگرا/برونگرا، منطقی/احساسی، حسی/شهودی و نظارهگر/قضاوتگر قرار میدهد. درونگرایی و برونگرایی از همه اینها معروفتر است اما چیزی که روی خلاقیت ما بیشتر اثر میگذارد حسی یا شهودی بودن است.
افراد حسّی در مواجه با مفاهیم و موضوعات، معمولا خود آن را میبینند. اما شهودیها پسزمینه و حواشی آن مفهوم و موضوع را میبینند. مثلا در همین ماجرای هپلی بودن، یک شخصیت با نگرش حسی، با تصویر کردن هپلی بودن، فقط نامرتب بودن را به ذهنش میآورد اما شخصیتی با نگرش شهودی، هپلی بودن را در یک پسزمینه قرار میدهد و بین آن و باقی آنچه که در ذهن دارد ترکیب ایجاد میکند. مثل همین سلطان هپل پنجم از هپلستان!
البته فکر نکنید حسّی بودن چیز بدی است. نه حسّیها در استفاده از حواس پنجگانهشان بهتر از شهودیها عمل میکنند اما آن چیزی که حس ششم مینامیمش نزد شهودیها قویتر است و آنها اغلب چیزهایی را میفهمند که حسّیها به سختی میتوانند متوجهش شوند. در واقع شهودیها با کمتر کردن ارتباطشان با سطح جهان مادی، خودشان را به عمق جهان مادی میبرند.
حالا این حسّی بودن و شهودی بودن در خلاقیت کجا نمود بیشتری پیدا میکند؟ شهودیها اهل ترکیب چیزهای قدیمی هستند و از آنها یک چیز جدید به وجود میآورند اما حسّیها کارکردی هستند و برای هر چیز کاربرد جدید پیدا میکنند. یک شهودی کامپیوتر را اختراع میکند و یک حسّی لپتاب را. یک شهودی شعر را ابداع میکند و یک حسّی، ترانه را. یک شهودی، تلفن را اختراع میکند و یک حسّی، تلفن همراه را.
✳️✳️✳️
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir