قسمت سی و دوم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
قسمت سی و سوم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
آفتاب هنوز در حجاب است
رمان تاریخی برای مخاطب ایرانی یکی از جذابترین گونههای رمان است. از بخشهای مهم تاریخ، طبق آنچه که من دیدهام، تاریخ صدر اسلام که شامل 250 سال اول است از باقی بخشها جذابتر است. تاریخ معاصر ایران و تاریخ ایران باستان، دو بخش دیگری از تاریخ ایران هستند که مخاطب به سمت آنها کشش دارد.
میزان آثار منتشر شده طی چهل و چند سال گذشته هم این موضوع را تأیید میکند. هم در تعداد عناوین و هم در تجدید چاپ، فاصله معنادار رمان تاریخی مربوط به صدر اسلام را نشان میدهد. مخاطب ایرانی که اثر ایرانی میخرد و میخواند، تاریخ صدر اسلام را اگرچه خارج از مرزهای جغرافیایی کشور ایران میداند اما از نظر تاریخی و محتوایی، جز جداییناپذیر فرهنگ و تمدن و تاریخ خود میداند.
با وجود حجم تولیدات آثار منتشر شده، اما همچنان از نظر کمی و کیفی، با کمبود آثار مواجهیم. تاریخ صدر اسلام که برای مخاطب ایرانی که در تاریخ زندگانی اهل بیت (علیهمالسلام) تبلور یافته است، نه تنها حرفهای ناگفته زیاد دارد بلکه آنجا که صحبت از تاریخ مشهور هم میشود آثار زیادی نیستند که بیان هنری خوب داشته باشند.
یک نمونه آشکار در این تاریخ مشهور، زندگانی حضرت زینب (سلامالله علیها) است. زندگانی حضرت زینب (سلامالله علیها) همزمان با شش معصوم است. گرچه ایشان دوران پیامبر خدا، حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره (سلامالله علیها) را بسیار کم درک کردند-تقریبا پنج سال- اما دوران امیرالمؤمنین علی (علیهاسلام) و حسنین (علیهماالسلام) و حضرت سجاد (علیهالسلام) را به خوبی درک کردند و نقش فعالی هم داشتند. در این بین نقش ایشان در واقعه عاشورا و اتفاقات بعد از آن در دوران امامت امام سجاد (علیهالسلام) نقطه اوج این حضور و فعالیت است.
نمیخواهم بگویم بیایم و درباره نقاط کمتر گفته شده زندگانی ایشان مثل زمان خلافت پدرشان و برادرشان را بنویسیم. اینها سر جای خود مهم و ارزشمند است. میخواهم بگویم ما درباره حضور و نقش ایشان در واقعه کربلا کم گفتهایم. شاید بگویید پس کتاب آفتاب در حجاب اقای سید مهدی شجاعی اثر در خور نیست؟ من هم با شما موافقم. آفتاب در حجاب اثر موفقی بوده است. طی 27 سالی که از چاپ این کتاب گذشته است، بیش از سی مرتبه تجدید چاپ شده و نشان میدهد گذر زمان روی موفقیت این کتاب اثر منفی نگذاشته است اما آیا لیاقت حضرت زینب (سلامالله علیها) این است که فقط برایشان یک کتاب، آن هم سی سال پیش بنویسیم؟
***
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
از سلطانآباد تا آذرباد
آفتاب هنوز در حجاب است رمان تاریخی برای مخاطب ایرانی یکی از جذابترین گونههای رمان است. از بخشها
بخش دوم)
قصدم زیر سؤال بردن تلاشهایی که در این سی سال بعد از نگارش آفتاب در حجاب شده است نیست، اینها بهانهای است که آثار منتشر شده را با دقت بیشتری بررسی کنیم. آنچه که من به فراخور دیدن رمانهایی با موضوع حضرت زینب (سلامالله علیها) متوجهش شدهام چند مسئله اساسی دارند.
نخست اینکه این آثار از نظر فرمی، به شدت لاغر و کمحجم هستند. رمانهای کمجانی که نشان میدهد نویسندهاش نتوانسته است از قدرت قصهگویی خود به خوبی استفاده کند و تنها به کنار هم گذاشتن چند روایت تاریخی و وصله پینه کردن آنها از طریق دیالوگ و توصیف پرداخته است. رمان گیرایی که هم تاریخی باشد هم داستانی، مثل آب حیات است!
دوم این آثار از نظر محتوایی و روایی هم جای پیشرفت داشتهاند. مثلا نویسنده به سراغ چند مقتل مشهور رفته است و همانها را در اثرش منعکس کرده است و کاش همه چیز همینجا تمام میشد. اثری داشتهایم که نویسنده عین متن سخنرانی حضرت زینب (سلامالله علیها) را از گوگل برداشته و در رمانش قرار داده است بدون اینکه حتی از نظر زبانی بخواهد آن را باقی رمانش همتراز و دراماتیزه کند! ما روایت موثق بسیاری داریم که درباره حضرت زینب (سلامالله علیها) و نقش ایشان در کربلا و اتفاقات بعد از آن است اما تنبلی و تخصص کم در زمینه پژوهش باعث شده است نه از وجودشان باخبر شویم نه به سراغشان برویم.
مسئله سومی که متأثر از دو مسئله بالاست، خروجی محتوایی رمان است. رمان تاریخی فقط یک بیان جذاب و داستانی به همراه استناد دقیق و درست به تاریخ نیست. در کنار آن تحلیل هم هست. باید مخاطب امروز بتواند با آن واقعه که در تاریخ دوری رخ داده است ارتباط برقرار کند و از آن درس بگیرد. رمان تاریخی، یک موزه مکتوب نیست که مخاطب در آن سیر و سیاحت کند و بعد از پایان گردش تاریخی، آن را فراموش کند. آیا حضرت زینب (سلامالله علیها) تنها پرستار یک خانواده جنگزده و یتیم و اسیر بود یا سخنرانی که میخواست تسلطش را بر کلمات نشان دهد یا ولیای از اولیای خدا که خودش را وقف خدمت به امامش کرد؟ این سؤال را در رمانمان چگونه دراماتیزه خواهیم کرد؟
مخاطب رمان تاریخی، زائر است نه گردشگر. زائر به زیارت که میآید، هنگام بازگشت در خود تغییری حس میکند و این تغییر صرفاً شور بیشتر نیست. شعور بیشتر هم هست.
اگر نویسنده رمان تاریخی هستید یا میخواهید در زمینه رمان تاریخی اثری خلق کنید، زمانه و زندگانی حضرت زینب (سلامالله علیها) از آن بخشهای بسیار مشهور است که هنوز هم میشود دربارهاش نوشت.
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
از سلطانآباد تا آذرباد
بخش دوم) قصدم زیر سؤال بردن تلاشهایی که در این سی سال بعد از نگارش آفتاب در حجاب شده است نیست، این
پیروی مطلب بالا برخی دوستان هم نکات و مسائلی داشتند که میخوانید. در تکمله این بازخوردز این را نکته را هم من اضافه کنم.
سخن دوست عزیز ما کاملا درست است اما با وجود این منابع اندک، باز هم آثار درخوری خلق نشده است و همین منابع اندک هم میتواند دستمایه آثار قوی باشد. در واقع ما از همین منابع اندک درست استفاده نکردهایم.
از سلطانآباد تا آذرباد
بخش دوم) قصدم زیر سؤال بردن تلاشهایی که در این سی سال بعد از نگارش آفتاب در حجاب شده است نیست، این
بله. اصل نوشتن از زندگی و زمانه حضرت زینب سلاماللهعلیها که معصوم نیستند سخت است چه اینکه بخواهیم سراغ خود چهارده معصوم علیهالسلام برویم.
البته سخت بودن نباید باعث شود کمالگرا شویم و اصلا حرف نزنیم.
در واقع دوگانه اصلا ننویسیم یا هرچی دلمان خواست بنویسیم غلط است. باید سختی کشید، مرارتها را تحمل کرد و با یک تحقیق و تحلیل درست، در قالب هنر و ادبیات به سراغ ذوات مقدس اهل بیت و خاندانشان رفت
بدون شرح!
🙃
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
هرشب خوانش متون کهن فارسی را ساعت ۲۱ شروع میکنیم.
تا ۳۰ دقیقه دیگر متنخوانی قسمت سی و چهارم قابوسنامه آغاز میشود.
لینک حضور در جلسه قرار:
https://gharar.ir/r/edb06cad
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
در متنخوانی باب بیست و نهم آقای عنصرالمعالی یکجا از فامیلهای خودش برای پسرش تعریف میکند. خود عنصرالمعالی که از سلسله آلزیار بوده. اجدادش هم سالها پیش با سلسله پادوسبانیان وصلت میکننند.(این سلسله پادوسبانیان طولانیترین سلسله ایران است که نزدیک نهصد سال حکومتشان طول میکشد.) بعدها آلزیار با آلبویه وصلت میکنند. همسر فخرالدوله دخترعموی مادر عنصرالمعالی بوده است. از آن طرف خود عنصرالمعالی وقتی میخواهد ازدواج کند، در غزنین و با نوه سلطانمحمود غزنوی ازدواج میکند. یعنی گیلانشاه ثمره ازدواج چهارتا از سلسلههای سیاسی ایران در قرن پنجم ه.ق بوده! حیف که جنمش را نداشته وگرنه میتوانست کل ایران را بگیرد! خوراک رمان تاریخی و فانتزی است!
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
امشب در انتهای جلسه صحبت از ذوالقرنین و کوروش هخامنشی شد.
گفتم ما از کورش فقط فتح بابل را شنیدیم. در صورتی که کوروش لیدیه و عیلام و فنیقیه و ماد و ایونی و بسیار جاهای دیگر را فتح کرد. بعید است شاهنشاهی چون کوروش چندین میلیون کیلومتر مریع و صدها شهر و روستا را فتح کند و همه را بدون خونریزی؟
یکی از مثالهای نقض سرنوشت شهر اوپیس است. اوپیس شهری در نزدیک بابل بود و قبل از بابل تصرف شد و تمام مردم شهر اوپیس قتل عام شدند.
نمونه دیگر مردم شهر سارد، پایتخت لیدیه هستند. کوروش با کرزوس پادشاه لیدیه برخورد خوبی داشت ولی مردم شهر از آناتولی به نیپور در نزدیکی رود فرات کوچانده شدند.
خلاصه اینکه تاریخ اونطوری که ما فکر میکنیم سرراست نیست. اینم نگفتم که کوروش ذوالقرنین نیست ولی تاییدش هم نکردم!
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
جمعهها که متنخوانی نداریم بنا دارم روایتهایی را به شکل پادکست بنویسم و برایتان بخوانم. در چهارمین قسمت جمعههای روایت، جستار من را میشنوید درباره فینال جام جهانی 2002 و اهمیت شکست در مسیر موفقیت.
این پادکستها در کانال سیکا در شنوتو قابل شنیدن است. همچینن میتوانید از طریق لینک آراساس زیر این پادکست را از پادگیرهای دیگر مثل کستباکس و گوگل پادکست بشنوید.
https://shenoto.net/feed/Seika
میتوانید از این لینک وارد کانال شوید و جمعههای روایت را گوش کنید.
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
امیدوارم بشنوید و لذت ببرید و حتما نظر و پیشنهادهایتان را به من انتقال دهید.
#سیکاپادکست
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
از سلطانآباد تا آذرباد
جمعهها که متنخوانی نداریم بنا دارم روایتهایی را به شکل پادکست بنویسم و برایتان بخوانم. در چهارمین
بازخورد قسمت چهارم جمعههای روایت.
😊😌
قسمت سی و چهارم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
هرشب خوانش متون کهن فارسی را ساعت ۲۱ شروع میکنیم.
تا ۳۰ دقیقه دیگر متنخوانی قسمت سی و پنجم قابوسنامه آغاز میشود.
لینک حضور در جلسه قرار:
https://gharar.ir/r/edb06cad
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
قسمت سی و پنجم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
اعتقاد اصلی و همیشگی من ترویج رمان خوب و باکیفیت ایرانی است. کتابهای ترجمه به اندازه کافی در خارج ترویج میشوند.
حالا هم که میخواهم کتاب ترجمه معرفی کنم چند دلیل دارد. اول این کتاب، رمان نیست و روایتهای نویسنده است از دوران نوشتنش.
دوم شخصیت اکو است. اکو فیلسوف معروف معاصر ماست که تا ۴۵ سالگی سراغ رمان نوشتن نیامده بود و فقط متن علمی و تاریخی و فلسفی نوشته بود. این برای ما یعنی هیچوقت برای شروع کردن دیر نیست.
سوم خوب نوشتن تابع سلیقه نیست و باید قاعده و قانونش را رعایت کرد. شنیدن اینها از زبان نویسندهای که کتاب اولش بالای ۱۰ میلیون نسخه فروخته است، ارزش دیگری دارد.
این همه حرف زدم از خود کتاب نگفتم!
خاطرات یک رماننویس جوان چهار جستار است درباره نویسندگی. در ۲۰۰ صفحه جیبی. کتاب روایتی است صمیمی که میشود حتی در یک نشست خواندش. اما پیشنهاد میکنم اگر خواستید بخوانید بین هر جستار فاصله بیندازید و اجازه بدهید قسمتهای به درد بخور کتاب، در ذهنتان رسوب کند.
نکته چهارم، نویسندگان ایرانی معمولا کمتر به انتقال تجربههایشان میپردازند و آن را مکتوب میکنند. این برای همه ما فرصتی است که هنگام نوشتن فقط به خودمان فکر نکنیم. ما همیشه الگوهای نسل بعدی هستیم. اگر در زمینه تجربهنگاری نویسندگان ایران، اکثر مکتوب درخوری میشناسید به من معرفی کنید.
ضمنا اکو از منظر دینی آدم سالمی نیست، یک ناخداباور تمامعیار است، گول ریشش را نخورید! ریشهش تو آبه!
ولی چه کتابخانههایی دارد!
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
از سلطانآباد تا آذرباد
پ.ن:
اکو دوتا خانه داشت و سرجمع توی این دوتا خانه، ۵۰ هزار جلد کتاب داشت!
فیلمی که میبینید اکو را در کتابخانه شخصیاش در ریمینی نشان میدهد.
هرشب خوانش متون کهن فارسی را ساعت ۲۱ شروع میکنیم.
تا ۳۰ دقیقه دیگر متنخوانی قسمت سی و ششم قابوسنامه آغاز میشود.
لینک حضور در جلسه قرار:
https://gharar.ir/r/edb06cad
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
#بازخوردهای_نویسندگان
قسمت سوم
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
قسمت سی و ششم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
سلطان هپل پنجم از هپلستان!
همه چیز از بهم ریختگی خودم شروع شد. یکی از بچهها من را دید و با خنده گفت انقدر هپلی نباشم! یادم نیست آخرین بار کِی و کجا کلمه هپلی را شنیده بودم. هرچی که شد، این کلمه از آن روز در ذهن من مانده است و هی توی ذهنم باهاش مشغول بودم.
بالاخره آدم میتواند کارهای باشد و هپلی هم باشد! هپلی بودن که مانع اصلی موفقیت نیست. یاد با خودم گفتم اگر یک نفر سلطان و حاکم باشد و هپلی هم باشد چه میشود؟ اگر قرار باشد کل کشور هپلی باشند و اصلاً کشورشان هپلستان باشد چه اتفاقی میافتد؟ حالا قرار است از لابهلای این سلطان هپل پنجم که پادشاه کشور هپلستان چه نکته محتوایی را به مخاطب بگویم؟
یک فایل وُرد باز کردم و هر چی که درباره این کلمه و ایده خام در ذهنم بود در داستان ریختم. به قالب و گونهاش هم فکر کردم. گذاشتمش سر فرصت بروم سراغش. احتمالش خیلی زیاد است که یک روز رمانش را بنویسم.
حالا ممکن است یکی با خودش بگوید خوش به حال آذرباد! حتی اگر کسی بهش هپلی هم بگوید از دل همین هپلی طرح داستان و رمان درمیآورد!
باید بهتان بگویم این بیشتر از اینکه یک ویژگی فردی باشد یک ویژگی روانشناختی است که میشود با تلاش آن را به دست آورد. احتمالا همهتان کمابیش آزمون شخصیتشناسی مایلزبریگز را شنیدهاید. آزمون شخصیتشناسی مایلز بریگز انسانها در چهار دسته کلی درونگرا/برونگرا، منطقی/احساسی، حسی/شهودی و نظارهگر/قضاوتگر قرار میدهد. درونگرایی و برونگرایی از همه اینها معروفتر است اما چیزی که روی خلاقیت ما بیشتر اثر میگذارد حسی یا شهودی بودن است.
افراد حسّی در مواجه با مفاهیم و موضوعات، معمولا خود آن را میبینند. اما شهودیها پسزمینه و حواشی آن مفهوم و موضوع را میبینند. مثلا در همین ماجرای هپلی بودن، یک شخصیت با نگرش حسی، با تصویر کردن هپلی بودن، فقط نامرتب بودن را به ذهنش میآورد اما شخصیتی با نگرش شهودی، هپلی بودن را در یک پسزمینه قرار میدهد و بین آن و باقی آنچه که در ذهن دارد ترکیب ایجاد میکند. مثل همین سلطان هپل پنجم از هپلستان!
البته فکر نکنید حسّی بودن چیز بدی است. نه حسّیها در استفاده از حواس پنجگانهشان بهتر از شهودیها عمل میکنند اما آن چیزی که حس ششم مینامیمش نزد شهودیها قویتر است و آنها اغلب چیزهایی را میفهمند که حسّیها به سختی میتوانند متوجهش شوند. در واقع شهودیها با کمتر کردن ارتباطشان با سطح جهان مادی، خودشان را به عمق جهان مادی میبرند.
حالا این حسّی بودن و شهودی بودن در خلاقیت کجا نمود بیشتری پیدا میکند؟ شهودیها اهل ترکیب چیزهای قدیمی هستند و از آنها یک چیز جدید به وجود میآورند اما حسّیها کارکردی هستند و برای هر چیز کاربرد جدید پیدا میکنند. یک شهودی کامپیوتر را اختراع میکند و یک حسّی لپتاب را. یک شهودی شعر را ابداع میکند و یک حسّی، ترانه را. یک شهودی، تلفن را اختراع میکند و یک حسّی، تلفن همراه را.
✳️✳️✳️
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
از سلطانآباد تا آذرباد
سلطان هپل پنجم از هپلستان! همه چیز از بهم ریختگی خودم شروع شد. یکی از بچهها من را دید و با خنده گف
بخش دوم)
این همین را بگویم که نسبت بین حسّیها و شهودیها، تقریبا 70 به 30 است. خاص بودن شهودیها، تنهایی هم برایشان میآورد اما در مقام یک نویسنده و هنرمند، معمولاً شهودیها بیشتر دیده میشوند و با تلاش کمتر، آثار خلاقانهتری میآفرینند. درباره حسّی بودن و شهودی بودن میشود خیلی بیشتر از اینها حرف زد. اما بروید و سر فرصت خودتان جستوجو کنید.
مهمترین نکته این است که شهودی بودن و حسّی بودن ژنتیکی و درونی نیست. میتوانید این ویژگی را کسب کنید. مخصوصا اگر نویسندگی و به صورت کلی، خلاقیت هنری و ادبی برایتان مهم است.
اینجا چند پیشنهاد دارم که میتواند روی جنبه شهودی بودنتان اثر بگذارد.
1. تفکر انتقادی را در خودتان پرورش بدهید و در زمینه پرسشگری فعال باشید. یاد بگیرید هر فرضیهای را که خودتان یا دیگران مطرح میکنید به چالش بکشید. این چالش حتی اگر ذهنی هم باشد سودمند است. خودتان را عادت بدهید به هر چیزی که فکر میکنید، چند جانبه باشد.
2. در روز وقتی را به نقشهبرداری از ذهنتان اختصاص بدهید. نقشهبردای از ذهن یعنی سازماندهی افکار و ایدهها و ایجاد ارتباط بین آنها. اگر روی یک داستان کار میکنید ببینید شخصیتان با دیگر شخصیتها چه ارتباطی دارد. منظور ارتباط نسبی یا سببی نیست. بلکه ارتباط محتوایی است. مثلا داستانی داریم با موضوع ارتباط بین پدر و پسر. آیا ارتباط این پدر و پسر از جنس ارتباط رستم و سهراب است و از جنس گشتاسب و اسفندریار یا از جنس امام حسین و حضرت علیاکبر؟
3. آیندهنگر باشید و سعی کنید با توجه به دادههایی که در ذهن دارید آینده را پیشبینی کنید. مثلا به آینده مردم فلسطین فکر کنید و ببینید با تغییر هر متغیر، آینده مردم فلسطین چه تغییری میکند؟
4. سعی کنید با آدمهای شهودی بیشتر در تعامل و گفتوگو باشید. شهودیها در ابتدای امر بینظم، خیالپرداز و زیادی پیچیده به نظر برسند اما باعث میشود به عمق رفتن آنها روی طرز فکر شما اثر بگذارد و خلاقانهتر فکر کنید.
5. شهودیها اهل تغییر هستند. نوعی عدم قطعیت که باعث میشود راحتتر تن به تغییر بدهند و هیچ مشکلی را به چشم تهدید صرف نبینند. بلکه آن را نوعی فرصت هم برای خودشان میدانند. مثل همین ماجرای هپلی و سلطان هپل پنجم!
در نهایت گرچه حسّی بودن و شهودی بودن بخش زیادی از جهانبینی ما را تشکیل میدهد اما متغیرهای دیگری هم در این میان وجود ندارد. صرف شهودی بودن یا حسّی بودن باعث شکست پیروزی ما نمیشود.
✳️✳️✳️
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
هرشب خوانش متون کهن فارسی را ساعت ۲۱ شروع میکنیم.
تا ۳۰ دقیقه دیگر متنخوانی قسمت سی و هفتم قابوسنامه آغاز میشود.
لینک حضور در جلسه قرار:
https://gharar.ir/r/edb06cad
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
سایت ایرانکتاب کتابهای نشر کتابستان را امروز تخفیف ویژه ارائه میدهد.
اگر رمان من، مست جنگ را ندارید میتوانید با ۳۰ درصد تخفیف تهیه کنید.
لینک تهیه کتاب
B2n.ir/s10073
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir