✅#ترجمه_صفحه_493_قرآن_کریم
🌿🌺🌿
34 - و نیز بر منزلهاشان (از بزرگی و وسعت) درهای بسیار و تختهای زرنگار که بر آن تکیه زنند قرار میدادیم.
35 - و عماراتشان به زر و زیور میآراستیم، و اینها همه متاع (پست فانی مردم) دنیاست و (نعمتهای ابدی) آخرت نزد خدای تو مخصوص اهل تقواست.
36 - و هر که از یاد خدا (و حکم قرآن) رخ بتابد شیطانی را بر او برانگیزیم تا یار و همنشین دایم وی باشد.
37 - و آن شیاطین همیشه آن مردم از خدا غافل را از راه خدا باز دارند (و به ضلالت در افکنند) و پندارند که هدایت یافتهاند.
38 - (و چنین کس سرگرم دنیا شود) تا وقتی که به سوی ما باز آید آن گاه با نهایت حسرت گوید: ای کاش میان من و تو (ای شیطان) فاصلهای به دوری مشرق و مغرب بود که تو بسیار همنشین و یار بد اندیشی بر من بودی.
39 - و (ای ستمکاران، پشیمانی) هرگز در آن روز به حال شما سودی ندارد، زیرا در دنیا ظلم کردید، که امروز با شیاطین البته در عذاب دوزخ شریک هستید.
40 - آیا تو این کران را سخنی توانی آموخت یا این کوران (باطن) و آن را که دانسته به گمراهی میرود هدایت توانی کرد؟
41 - پس اگر ما تو را به جوار خود بریم بعد از تو سخت از آنها انتقام میکشیم.
42 - یا عذابی را که به آنها وعده دادیم به تو مینمایانیم (و به شمشیر تو از آنها انتقام میکشیم) که ما همه گونه بر (هلاک) آنها قادریم.
43 - پس به قرآنی که تو را وحی میشود تمسّک کن که البته تو به راه راست (و طریق حق) هستی.
44 - و قرآن برای تو و (مؤمنان) قومت شرف و نام بلندی است، و البته شما امت را باز میپرسند (که با قرآن چه کردید؟).
45 - و از رسولانی که پیش از تو فرستادیم باز پرس (یعنی از سیرت آنها باز جو) که آیا ما جز خدای یکتای مهربان خدایان دیگری را معبود مردم قرار دادیم؟
46 - و ما موسی را با آیات و معجزاتی که به او دادیم به سوی فرعون و اشراف قومش (به رسالت) فرستادیم، او به آنها گفت: من رسول ربّ العالمینم.
47 - چون آیات ما را بر آنها آورد آن را مسخره کرده و بر او خندیدند.
✅#ترجمه_صفحه_493_قرآن_کریم
🌿🌺🌿
48 - و ما هیچ معجزهای به آنها نشان ندادیم مگر آن که از مشابهش عظیمتر بود، و آنها را به عذاب گرفتار کردیم تا مگر باز گردند
49 - و گفتند: ای افسونگر! پروردگار خود را به آن عهدی که با تو کرده برای ما بخوان [که این عذاب را از ما بردارد] که ما حتما هدایت پذیر خواهیم بود
50 - پس هنگامی که عذاب را از آنها برداشتیم به ناگاه ایشان پیمان میشکستند
51 - و فرعون در میان مردمش بانگ برآورد [و گفت:] ای قوم من! آیا حکومت مصر و این نهرها که از زیر [کاخهای] من جاری است از آن من نیست! آیا نمیبینید!
52 - بلکه من از این مردی که بیمقدار است و قادر بر بیان نیست بهترم
53 - پس چرا بر او دستبندهای زرین [از جانب خدا] افکنده نشده یا فرشتگان همراه وی نیامدهاند!
54 - پس قوم خود را سبک مغز گردانید در نتیجه اطاعتش کردند، مسلما آنها مردمی نافرمان بودند
55 - و چون ما را به خشم آوردند از آنها انتقام گرفتیم و همگیشان را غرق کردیم
56 - پس آنها را پیشینیانی [برای کفر و فسق] و عبرتی برای آیندگان قرار دادیم
57 - و هنگامی که [تولد] پسر مریم [برای قدرت خدا] مثل زده شد، به ناگاه قوم تو از آن سخن [به تمسخر و خنده] سرو صدا راه انداختند
58 - و گفتند: آیا معبودهای ما بهترند یا او! [اگر معبودهای ما در آتشند او نیز به دلیل معبود واقع شدن در آتش است] این [مثل] را برای تو نزدند مگر از روی ستیزهجویی، بلکه آنها مردمی ستیزه جویند
59 - او جز بندهای که موهبتش دادیم و او را برای بنی اسرائیل سرمشق و نمونه ساختیم نیست
60 - و اگر میخواستیم، البته به جای شما فرشتگانی قرار میدادیم که در زمین جانشین [شما] شوند.