✅#ترجمه_صفحه_576_قرآن_کریم
🌿🌺🌿
18 - اوست که فکر و اندیشه بدی کرد (که رسول خدا را به سحر و ساحری نسبت داد).
19 - و خدایش بکشد که چقدر اندیشه غلطی کرد.
20 - باز هم خدایش بکشد که چه فکر خطایی نمود.
21 - پس باز اندیشه کرد.
22 - و (به اظهار تنفّر از اسلام) رو ترش کرد و چهره در هم کشید.
23 - آنگاه روی گردانید و تکبر و نخوت آغاز کرد.
24 - و گفت: این (قرآن) به جز سحر و بیان سحرانگیزی که (از ساحران گذشته) نقل میشود هیچ نیست.
25 - این آیات گفتار بشری بیش نیست.
26 - من این (منکر و مکذّب قرآن) را به آتش دوزخ درافکنم.
27 - و تو چگونه توانی یافت که سختی عذاب دوزخ تا چه حد است؟
28 - شراره آن دوزخ از دوزخیان هیچ باقی نگذارد و همه را بسوزاند و محو گرداند.
29 - آن آتش بر آدمیان رو نماید (و خرمن گنهکاران را به باد دهد).
30 - بر آن آتش نوزده تن (فرشته عذاب) موکّلند.
31 - و ما خازنان دوزخ را غیر فرشتگان (عذاب) قرار ندادیم و عدد آنها را جز برای فتنه و محنت کفّار (نوزده) نگردانیدیم تا آنکه اهل کتاب هم یقین کنند (که ذکر این عدد مطابق تورات و انجیل است با آنکه صاحب قرآن به کتب آسمانی عالم نبوده و البته کلامش به وحی خداست و ایمان آرند) و آن بر یقین مؤمنان هم بیفزاید و دیگر در دل اهل کتاب و مؤمنان به اسلام هیچ شک و ریبی نماند و تا آنان که در دلهاشان مرض (شک و جهالت) است و کافران نیز (به طعنه) گویند که خدا از این مثل (که عدد فرشتگان عذاب را نوزده شمرده است نه بیش و کم) چه منظور داشت؟ بلی این چنین (قرار داد تا) هر که را خواهد به ضلالت بگذارد و هر که را خواهد هدایت نماید و هیچ کس از (عده بیحد) لشکرهای پروردگارت غیر او آگاه نیست و این (آیات ذکر دوزخ) جز برای پند و موعظه بشر نخواهد بود.
32 - چنین (که کافران گویند) نیست، قسم به ماه تابان.
33 - و قسم به شب تار چون باز گردد.
34 - و قسم به صبح چون جهان را روشن سازد.
35 - که این (آیات قرآن) یکی از بزرگترین آیات خداست.
36 - در آن پند و اندرز آدمیان است.
37 - برای هر یک از شما آدمیان که بخواهد (در مقام ایمان و طاعت و سعادت) پیش افتد یا باز ماند.
38 - هر نفسی در گرو عملی است که انجام داده است.
39 - مگر اهل یمین.
40 - آنان در باغهای بهشت (متنعّمند و) سؤال میکنند.
41 - از احوال دوزخیان گنهکار.
42 - که شما را چه عمل به عذاب دوزخ در افکند؟
43 - آنان جواب دهند که ما از نمازگزاران نبودیم.
44 - و مسکینی را طعام نمیدادیم.
45 - و ما با اهل باطل به بطالت میپرداختیم.
46 - و ما روز جزا را تکذیب میکردیم.
47 - تا آنکه یقین (که ساعت مرگ است) بر ما فرا رسید.