سلام علیکم متن زیربعنوان نکات محتوایی در سخنرانی های این روزها، روحانیون محترم لحاظ بفرمایند: حاج قاسم یک جمله دریک سخنرانی گفته که "کسی شهیدمی شودکه شهیدباشد" و او خودش شهیدبود قبل ازاینکه آمریکایی ها اورا شهید کنند خوش به حال او وشهدای همراهش خصوصا ابومهدی اوبه آرزویش رسیدامامادر قبال این واقعه عظیم چکاره ایم؟ این واقعه فرصت ها وچالش هایی برای مادارد ویاخواهدداشت که به برخی اشاره ای می کنم. فرصتها: ۱.فرصت تبیین اسلام ناب و اسلام انقلابی درمقابل اسلام جعلی رحمانی واسلام گفتگو وکنارآمدن باکفار این واقعه به آن دسته ازجوانانی که تحت فشاررسانه ای غربزدگان، گاهی دچارشبهه "مذاکره باآمریکاچاره مشکلات است" شده اند، ثابت کردکه ترامپ نه تنهازبان مذاکره نمی فهمدکه به قواعداولیه بین المللی هم پایبندنیست اسلام ناب راه غلبه برکفارومنافقین را ایستادگی، مقاومت ومجاهدت می داند ۲.تبیین این نکته که این اقدام نشانه اضمحلال تمدن غرب به سردمداری آمریکاو اثبات جنایتکاربودن دولت ایالات متحده است.شکست های گفتمانی پی درپی تمدن غرب، عصبانیت منجربه جنون وترس رابه کاخ سفیدتحمیل کرده که دست به اقدامات بزدلانه اینچنینی می زند ۳.تبیین ترس شدیدآمریکایی هابعداز این واقعه وخصوصاپیام رهبرمعظم انقلاب ۴.تبیین پیام مهم رهبری با توجه خاص وتاکیدبه این نکات: _پیام خطاب به ملت ایران صادرشده _حاج قاسم راازتربیت شدگان مکتب امام(ره)دانستند. _چهره بین المللی مقاومت _عدم توقف راه شهید _انتقام سخت _خونخواهی دلبستگان درجبهه مقاومت _تاکیدبرپیروزی قطعی ۵.پنج شهیدازایران وپنج شهیدازعراق! فرصت تبیین پیوندعمیق دو ملت ۶.فرصت ادای دین به شهدای مدافع حرم، حاج قاسم فرمانده مدافعان حرم وسیدالشهدای مدافعان حرم شد. حاج قاسم عاشق وفدایی اباعبدالله بود واما برخی چالش ها: ۱.نوشتن این اتفاق مهم وبزرگ به پای تصمیم شخصی و دیوانگی ترامپ! و دورکردن اذهان ازاینکه مقابله با جبهه مقاومت و ترور فرمانده عزیزآن برنامه بلندمدت وجامع آمریکایی ها بوده است ۲.پایین آوردن سطح جنگ شناختی وتمدنی ماباآمریکایی ها درحدیک دعوای نظامی والقای این مطلب که چرا باآمریکایی ها درافتادیم که مارابکشند. تقلیل مقام شهادت به کشته شدن ۳.غلبه دادن سوگ برحماسه تقلیل مجالس بزرگداشت شهید به مجالس ترحیم ۴.القای ضرورت مذاکره برای صلح اکنون وظیفه همه ماست که بااستفاده قوی وحداکثری ازفرصت هایی که خون شهیدسلیمانی وشهدای همراهش دراختیارماقرارداده، درمهارچالش های احتمالی طرح شده، با جِدّ وجهد بکوشیم. نصرمن الله وفتح قریب وبشرالصابرین @BALAGH69

#مداحی_حماسی @BALAGH69

#مداحی_حماسی @BALAGH69

#مداحی_حماسی @BALAGH69

#مداحی_حماسی @BALAGH69

#مداحی_حماسی @BALAGH69

#مداحی_حماسی @BALAGH69

#مداحی_حماسی @BALAGH69

#همه_دعوتید صاحب عزا #حضرت_زهرا_مدافع_ولایت

در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکست شعله‌ور شد در و دیوار حرم، سینه شکست خون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین است بعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین است اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است خون ما وجه سلوک است که سالک باقی‌ست کشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقی‌ست شعله‌ور بود و به ققنوس، توسل می‌کرد تشنه لب بود و لب آب تحمل می‌کرد وسط معرکه غوغاست، جنون می‌رقصد مالک انگار که در برکه خون می‌رقصد شعله‌ور بود درِ خانه، لگد بر در خورد داغ، مسمار شد و بر جگر حیدر خورد شعله‌ور بود خبر، دل به صدا آمده است خبر ار مصحف امّ الشهدا آمده است سنگ باران شده قاسم، شده دل، خونین‌تر این چه زخمی ‌ست که باشد ز عسل شیرین‌تر وسط معرکه غوغاست… شکسته بالش آمده مادر سادات به استقبالش جلوه آیینه طلب شد غزلش کرد خدا چه بگویم به چه حالی بغلش کرد خدا چه بگویم به چه حالی یل ما را کشتند قبله باقی ست فقط قبله نما را کشتند قبله باقی ست، خدا هست، بگو با صهیون صد چنین قبله نما هست بگو با صهیون عاقبت مسح جنون، خون به پر و بال کشید روضه قاسم ما نیز به گودال کشید بت بگو، بی سروپا باش، سراپا تبریم چند سالی ست که ما منتظر این خبریم کدخدا را برسانید! زمان، مستِ علی ست مالک افتاد زمین، تیغ، ولی دست علی ست کدخدا را برسانید که خون ارزان نیست ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست کدخدا را برسانید که حق تابنده ست مالک افتاد ولی خشم مقدس زنده ست زخم شمشیر اگر خورد به شیران… باشد حاج قاسم یکی از مردم ایران باشد چله‌ای هست که سردار… نه بی سر شده‌اند همه مردم ما مالک اشتر شده‌اند دل ما سوخت در این روضه خبر سنگین است باکی از کشته شدن نیست، سعادت این است مالک افتاد زمین، قیمت حسرت چند است خوش به حالش که علی از دل او خرسند است نوبت روضه قاسم شد و جولان دادند روضه خوان‌ها خبر از سم ستوران دادند یا علی، اهل حرم دست به دامان تو اند مالک و قاسم هر عهد، شهیدان تو اند قنفذ از یک طرف و حرمله از سوی دگر بازهم در وسط معرکه، آهوی دگر خبر تازه، سر قافله آوار شده فاطمه پشت در خانه، گرفتار شده اشک آغاز جنون است! تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است سر صبحی دم از آن زلف پریشان زده‌ایم اول روضه گریزی به شهیدان زده‌ایم مرگ بر بی کسی و واهمه! بر عشق درود تشنه جان داد حسین ابن علی بین دو رود تشنه جان داد نسوزد سر گیسوی حرم نگران بود حرامی نرود سوی حرم وای اگر آبروی قوم غدیری می‌رفت وای اگر دختر ارباب اسیری می‌رفت روضه خوان گفت شبی خیمه به غارت رفته است روضه خوان گفت که زینب به اسارت رفته است خطبه خوان زینب کبراست بگو با صهیون کربلا آخر دنیاست بگو با صهیون در عطش چاره همین بود که دریا باشیم ارباً اربا شده اکبر لیلا باشیم سامرا تا به حلب جمع پریشانی بود تیغ خیبر شکنی، ارث سلیمانی بود سر طوفان شب بی حادثه بر شانه ماست ابرها مرز ندارند سفر خانه ماست غرش ماست که از شط مصاف آمده است صاعقه دور سر ما به طواف آمده است کدخدا را برسان! جلوه به زخم آکنده ست خون ما بت‌شکنان، گور بتان را کنده است زخم و خون آرزوی ماست، بگو با صهیون زخم ارثیه زهراست بگو با صهیون صبح صادق زده و ضربت آخر مانده ست راه باز است اگر سیدعلی فرمانده ست اشک من حسرت محض است پر از فریادم کشته شد یار ولی یاد بتول افتادم گریه کردیم ولی عقده ز دل باز نشد مگر از پشت در خانه غم آغاز نشد خواست آن فرصت عهد ازلی را نبرند فاطمه پشت در آمد که علی را نبرند کدخدایان نجس سرّ مگو را کشتند یک نفر یار علی بود که او را کشتند شعله بر بال و پر روح الامین افتاده سوره کوثر قرآن به زمین افتاده آن طرف نعره یک بی سروپا می‌شنوم این طرف از پس در فضه بیا می‌شنوم شعله‌ور شد حرم و معجر زهرا هم سوخت روضه خوان گفت که موی سر زهرا هم سوخت @BALAGH69