2957089925.mp3
13.08M
یاحسین یاعین الحیات...
🎙کربلایی سید رضا نریمانی
مورخه ۸اسفند ۹۹
🆔 @ghasem_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرباز اقا:
+توقع بعضیا از رهبری؛😏
🆔 @ghasem_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا فاطمه الزهـرا سـلام الله🍃🌸:
#استورے🌱
سلام بࢪ او کھ بࢪدن نامش ممنوع است
🆔 @ghasem_girls
خیلی قشنگه دختر خانم های چادری حتما بخونن عالیه😍😍
دختره میگه:
شلوارم اسلش بود....
اما☝️🏻چادرم را برداشتم و رفتم بیرون 🧕🏻☺️
سوار ماشین شدم🚗
و بعد از کمی رانندگی رسیدم اما....
چنتا پسر نشسته بودن و داشتن به من نگاه میکردن 👀
دقیقا سر اون راهی که من میخواستم رد بشم🙈
نمیدونستم چیکار کنم
امابا وجود چادرم میدونستم کامل هستم
و از نگاه های حرام محافظت میشم😍😌
اما... همینی که از ماشین پیاده شدم😳
شلوار اسلشم امد بالا😰😱
داشتن نگاه میکردن اما من همچنان در شُک😑
حتی نميتونستم بشینم و درستش کنم😞
اونا همچنان داشتن نگاه میکردن😒
خیلی برام سخت بود اما همینی که استادم...
سردی چادرم را روی ساق پام حس کردم😍☺️
چادرم پامو پوشونده بود🦋
حس قشنگی بود 💖
اون لحظه از 🌹 خدا 🌹 تشکر کردم
فهمیدم چادرم تاج بندگی منه 🌸
و من در اون کامل هستم و در اون آرامش دارم🌺
کپی کنید کپی واجبه با زکر صلوات برای سلامتی و تجلیل در ظهور آقا امام زمان😍😍☺️☺️🙏🏻🙏🏻
#چادر_تاج_بندگیه_منه
| #طنز_جبهه
#خنده_حلال |
😂🍃😂
وارد مسجد شدیم 🕌
سر و صدای زیادی بود.🗣 همه نشسته بودند.
🧔یک بسیجی گوشه ای نشسته، دستش را ستون کرده و به آن تکیه داده بود....🙂
مجید بدون آنکه متوجه باشه ، پای مصنوعیش رو روی دست بسیجی گذاشته بود و سعی می کرد انتهای صف رو ببینه.🤦♂🙄
بسیجی ابتدا طاقت آورد، اما بعد سروصدایش بلند شد و گفت: برااادر، مگه این پا مال شما نیست که نمی دونی کجا گذاشتی؟ 😐🤔دستم رو له کردی. 😶😑
مجید نگاهی به بسیجی کرد وگفت:
نه برادر این پا مالِ #بنیاده! 😂😂
🕊
📸| #پروفایل
🍃| شهید محمدرضا دهقان:
صبر را سرلوحہ خود قرار دهید و مطمئن
باشید که هرکسی از این دنیا خواهد رفت
و تنها کسی که باقی مےماند خداوند متعال است.
#قسمتے_از_وصیتنامه
نام و نام خانوادگی: محمد تقی سالخورده
تاریخ تولد: 1365/10/01
تاریخ شهادت: 1395/01/21
محل شهادت / نام عملیات: خان طومان /حلب/سوریه
استان / شهرستان / شهر ، روستا: مازندران/نکا/ شهاب الدین
نام گلزار / قطعه ، ردیف ، شماره: گلزار شهدای شهاب الدین
تولد [سن هنگام شهادت 29 سال و 3 ماه]
شهید محمدتقی سالخورده (1365_1395) متولد روستای زیبای شهاب الدین شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران است. محمد تقی سالخورده در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد ، مادرش فرخ اسماعیلی و پدرش غلامرضا نام داشت.
تحصیلات ؛ خانواده و ازدواج [لیسانس نظامی][متاهل _ یک دختر]