#بهشت_یا_جهنم
#قسمت_بیستوهشتم
روز عید فطر بود … مرخصی گرفتم … دلم می خواست ببینم چه خبره … .🧐
یکی از بچه ها توی آشپزخانه مسجد، داشت قرآن تمرین می کرد … مسابقه حفظ بود … تمام حواسم به کار خودم بود که یکی از آیات رو غلط خوند … ناخودآگاه، تصحیحش کردم و آیه درست رو براش خوندم …🤫
با تعجب گفت: استنلی تو قرآن حفظی؟ ..😶
منم جا خوردم … هنوز توی حال و هوای خودم بودم و قبلا هرگز هیچ کدوم از اون کلمات عربی رو تکرار نکرده بودم … اون کار، کاملا ناخودآگاه بود ..🤭
سعید با خنده گفت: اینقدر که این قرآن گوش می کنه عجیب هم نیست … توی راه قرآن گوش می کنه … موقع کار، قرآن گوش می کنه … قبلا که موقع خواب هم قرآن، گوش می کرد … هر چند الان که دیگه توی مسجد نمی خوابه، دیگه نمی دونم …
حس خوبی داشت … برای اولین بار توی کل عمرم یه نفر داشت ازم تعریف می کرد 😄🙃
روز عید، بعد از اقامه نماز، جشن شروع شد …
سعید مدام بهم می گفت: تو هم شرکت کن. مطمئن باش اول نشی، دوم یا سوم شدنت حتمیه … اما من اصلا جسارتش رو نداشتم …🙁 جلوی اون همه مسلمان… کلماتی که اصلا نمی دونستم چی هستن … من عربی بلد نبودم و زبان من و تلفظ کلماتش فاصله زیادی داشت …
مجری از پشت میکروفن، اسامی شرکت کننده ها رو می خوند که یهو … سعید از عقب مسجد بلند گفت … یه شرکت کننده دیگه هم هست … و دستش رو گذاشت پشتم و من رو هل داد جلو ..😟
#حاج_قاسم
پارت اول👇🏻
https://eitaa.com/BAMBenamemard/20164
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@BAMBenamemard
#بهشت_یا_جهنم
#قسمت_بیستونهم
برگشتم با عصبانیت بهش نگاه کردم … 😡دلم می خواست لهش کنم .. 👊🏻
مجری با خنده گفت … بیا جلو استنلی … چند جزء از قرآن رو حفظی؟ ..🤔
جزء؟ …😳 جزء دیگه چیه؟ …😐 مات و مبهوت مونده بودم … با چشم های گرد شده و عصبانی به سعید نگاه می کردم … 😠سرش رو آورد جلو و گفت: یعنی چقدر از قرآن رو حفظی؟… چند بخش رو حفظی؟ چند تا سوره
سوره چیه؟😳 مگه قرآن، بخش بخشه؟ .. 😐
سری تکان دادم و به مجری گفتم: نمی دونم صبر کنید …😕 و با عجله رفتم پیش همسر حنیف … اون قرآن ضبط شده، چقدر از قرآن بود؟ … خنده اش گرفت 😅… همه اش رو حفظ کردی؟ …
آره …😶
پس بگو من حافظ 30 جزء از قرآنم ..
سری تکان دادم … برگشتم نزدیک جایگاه و گفتم: من 30 جزء حفظم …😎
مجری با شنیدن این جمله، با وجد خاصی گفت: ماشاء الله یه حافظ کل توی مسابقه داریم ..🤩
مسابقه شروع شد … نوبت به من رسید … رفتم روی سن، توی جایگاه نشستم … ضربان قلبم زیاد شده بود ..
داور مسابقه شروع کرد به پرسیدن … چند کلمه عربی رو می گفت و من ادامه می دادم … کلمات عربی با لهجه غلیظ انگلیسی … همه در حالی که می خندیدند با صدای بلند ماشاء الله می گفتند … .😂🙌🏻
آخرین بخش رو که خوندم، داور گفت: احسنت … لطف می کنی معنی این آیه رو بگی …؟😌
#حاج_قاسم
پارت اول
https://eitaa.com/BAMBenamemard/20164
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@BAMBenamemard
#بهشت_یا_جهنم
#قسمت_سیام
معنی؟ …😶 من معنی قرآن رو بلد نیستم …
با تعجب پرسید …😳 یعنی نمی دونی این آیه ای که از حفظ خوندی چه معنایی داشت؟ …😐
تعجبم بیشتر شد …😧 آیه چیه؟ …🤭
با شنیدن این سوالم جمع بهم ریخت … اصلا نمی دونستم هر مسلمانی این چیزها رو می دونه … از توی نگاه شون فهمیدم به دروغم پی بردن.🤕
خیلی حالم گرفته شده بود … به خودم گفتم تمام شد استنلی … دیگه نمیزارن پات رو اینجا بزاری...☹️
از جایگاه بلند شدم … هنوز به وسط سن نرسیده بودم که روحانی مسجد، بلندگو رو از داور گرفت … استنلی، می دونی یه نابغه ای که توی این مدت تونستی قرآن رو بدون اینکه بفهمی حفظ کنی؟ … 😍
بعد رو کرد به جمع و با لبخند گفت: می خندید؟ …. شماها همه با حروف و لغت های عربی آشنایی دارید … حالا بیاید تصور کنید که می خواید یه کتاب 600 صفحه ای چینی رو فقط با شنیدنش حفظ کنید … چند نفرتون می تونید؟ …🤔 .
همه ساکت شده بودن و فقط نگاه می کردند … یهو سعید از اون طرف سالن داد زد: من توی حفظ کردن کتاب های دانشگاهم هم مشکل دارم … حالا میشه این ترم چینی نخونیم؟🤦🏻♂ … و همه بلند خندیدن …😂
حاج آقا، نیم رخ چرخید سمت من … نمی خواید یه کف حسابی براش بزنید؟ … 😃👏🏻
و تمام سالن برام دست می زدند … به زحمت جلوی بغضم رو گرفته بودم …👏🏻🙂
#حاج_قاسم
پارت اول
https://eitaa.com/BAMBenamemard/20164
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@BAMBenamemard
#بهشت_یا_جهنم
#قسمت_سیویکم
همه رفتن … بچه ها داشتن وسایل رو جمع و مسجد رو مرتب می کردن …
یه گوشه ایستاده بودم …👤 حاج آقا که تنها شد، آستین بالا زد تا به بقیه کمک کنه … رفتم جلو … سرم رو پایین انداختم و گفتم: من مسلمان نیستم …😣 همون طور که سرش پایین بود و داشت آشغال ها رو توی پلاستیک می ریخت گفت: می دونم …🙂
شوکه شدم …😳 با تعجب دو قدم دنبالش رفتم … برگشت سمتم … همون اوایل که دیدم اصلا حواست به نجس و پاکی نیست فهمیدم🤫😊 …
بعد هم با خنده گفت: اون دفعه از دست تو مجبور شدم کل فرش های مسجد رو بشورم …😅 آخه پسر من، آدم با کفش از دستشویی میاد روی فرش؟ …🤦🏻♂ مگه ندیده بودی بچه ها دم در کفش هاشون رو در می آوردن … خدا رحم کرد دیدم و الا جای نجس نمیشه نماز خوند …😬
سرم رو بیشتر پایین انداختم. خیلی خجالت کشیده بودم … اون روز ده تا فرش بزرگ رو تنهایی شست … هر چی همه پرسیدن؛ چرا؟ … جواب نداد …
من سرایدار بودم و باید می شستم اما از نجس و پاکی چیزی نمی دونستم … از دید من، فقط یه شستن عادی بود … برای اینکه من جلو نرم و من رو لو نده … به هیچ کس دیگه ای هم اجازه نداد کمکش کنه … ولی من فقط به خاطر دوباره شستن اون فرش های تمییز، توی دلم سرزنشش کردم ..☹️
خیلی خجالت کشیدم … در واقع، برای اولین بار توی عمرم خجالت کشیدم … 😟همین طور که غرق فکر بودم، حاج آقا یهو گفت: راستی حیف تو نیست؟ … اینقدر خوب قرآن رو حفظی اما نمی دونی معنیش چیه … تا حالا بهش فکر نکردی که بری ترجمه اش رو بخونی ببینی خدا چی گفته؟ …🤔
برام مهم نیست یه خدای مرده، چی گفته … ترجیح میدم فکر کنم خدایی وجود نداره تا اینکه خدایی رو بپرستم که مسبب نکبت و بدبختی های زندگی منه…😤
#حاج_قاسم
پارت اول
https://eitaa.com/BAMBenamemard/20164
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@BAMBenamemard
دلانہ✨
#ایندلبایدفقطخونهیتوباشہ
منفقط دوسٺدارم،
عاشــ♥️ــقتوباۺم
عشقِ این و اونو از دلم بیرون کن!
#دلانه
#اربابم
#حسینجانم🙃✨
∞♡@BAMBenamemard♡∞
مرد اونیه که نیمههای شب ترکشهای موشک میخوره تا آب تو دل مردم کشورش تکون نخوره!😞🥀
"مرد یعنی:شهید حاج قاسم سلیمانی"🤍💎"
∞♡@BAMBenamemard♡∞
توبهازهرچهڪهمنرا
زتوامبستاند♥️🗝".
توبهازدورشدن...
توبهازفڪربهغیرازتوخداۍمن🌱'..
+بغلمڪن
#خدا_جآنم❤️
∞♡@BAMBenamemard♡∞
🌴#خــاطرات_شهیدانه 🕊
تو آموزش باهم آشنا شدیم یادمه یکم آبان باهم رفتیم تهران. یک شب تهران موندیم یکی از بچه ها یه برگه پیدا کرد آورد پیشمون وقتی برگهرو برگردوند دیدم عکس سه تا شهید روش چاپ شده بابک برگهرو گرفت کلی گریه کرد...
"گفت ینی میشه منو بخرید؟؟
یکی از دوستان گفت بابک ان شاءالله اول تو شهید بشی بعد من🙂
.
.
الان که اون دوستمو میبینم میگه ای کاش میگفتم اول من شهید شم بعد بابک :)💔
راوی:دوستشهیدمدافعحرم
#شهید_بابک_نوری 🧡
∞♡@BAMBenamemard♡∞
باید حواسمان را جمع کنیم،
بفهمیم که:«من نام لم عنه»🌱
اگر ما اینجا خواب برویم،جبههی دشمن،پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛او بیدار است علیه ما توطئه خواهد کرد.
به نظر من فتنهی سال ۸۸ هم همین بود؛
برای ما یک زنگ بود ،یک زنگِ بیدارباش بود.
📍از بیانات مقام معظم رهبری درباره حماسه نهم دی،فتنه
∞♡@BAMBenamemard♡∞