هدایت شده از اڪيݐ ݥۅݩ
https://harfeto.timefriend.net/16299164207123
لینک ناشناس🙂
استاد قرائتی:سوال یکی از شهدای کربلا در لحظه شهادت از امام؟
«یکی از یاران#امام_حسین (ع)در ظهر عاشورا برای اینکه در هنگام نماز به حضرت تیری اصابت نکند،مقابل ایشان ایستادند وسیزده تیر به بدن او برخورد کرد.
وقتی که نماز حضرت تمام شد،بر زمین افتاد، امام(ع) بالای سر او آمد ؛او در این حال به امام عرض کرد:«آیا از من راضی هستید؟»
حال ما برای اینکه رضایت ائمه (ع)که همان رضایت خداست را به دست بیاوریم،چه کار کرده ایم؟!
باید برای به دست آوردن رضایت خدا هزینه داد و از خیلی چیزها گذشت.»
#محرم
#سمت_خدا
@BAMBenamemard
#محرم
#شهیدانھ
#عاشقانه_شهدا
سوریہبودوخیلۍدلتنگشبودم
بهشگفتم: کاشکاریکنۍکہفقط
یکۍدوروزبرگردے💔'•
باخندهگفت: دارممیامپیشتخانم✋🏽'
گفتم: ولـےمندارمجدۍمیگم!
گفت: منمجدۍگفتم! دارممیام
پیشتخانم!
حالایاباپاۍخودمیاروۍدستمردم:))
حرفشدرستبود،
رویدستمردماومد....
#شهیدبزرگوارحسینهریری
@BAMBenamemard
#محرم
#معرفےشهید
#شهیدهسیدهسهامالموسوے
در سال 1959 (1338شمسي) در شهر نبيشيث از توابع شهرستان بعلبک در استان بقاع لبنان به دنيا آمد. دوران کودکي و نوجواني خود را در اين شهر و در دامان خاندان عالمپرور «موسوي» سپري کرد.
با گذشت زمان حس کرد که علاقه عجيبي به پسرعمويش «سيدعلي» يا همان «سيدعباس» دارد. نظرها و افکارشان شبيه به هم بود. علاقه و نزديکي روح، سرانجام پسرعمو را به خواستگاري دخترعمو فرستاد و «سيده سهام» چهارده ساله پاي سفره عقد «سيدعباس» 21 ساله نشست. در نجف اشرف اوضاع بر سيدعباس بسيار سخت شده بود. پول کافي براي خريد کتابهاي درسياش را نداشت با اين حال سيده سهام لحظهاي تنهايش نگذاشت. از حلقه ازدواجش گذشت تا هم خير دنيا و آخرت را بيابد و هم گره از کار شوهرش باز شود.
روحيات سيدعباس در سيدهسهام اثر کرده بود. سيدهسهام با اشتياق در کلاس شهيد بنتالهدي صدر در نجف شرکت ميکرد تا از درياي علم اين بانوي نخبه مکتب اهل بيت(ع) سيراب شود. حالا سيدهسهام خودش يک پا حجتالاسلام شده بود.
@BAMBenamemard
#محرم
#معرفےشهید
#شهیدهادےشجاع
شهید هادی شجاع، با وجود علاقه عجیبی که به همسرش داشت تنها بعد از ۱۰ روز که از ازدواجشان گذشته بود، با اصرار عازم سوریه میشود و پس از گذشت کمتر از یک ماه به شهادت میرسد. این نحوه شهادت ایشان تداعیکننده شهادت «وهب» از یاران اباعبدالله الحسین (ع) در واقعه کربلاست.
هادی یکی از علاقمندان خاص به حضرت اباالفضل العباس (ع) بود و روزگار شرایط را برای او به گونهای رقم زد که پیکرش در روز تاسوعای حسینی در گلزار شهدای امامزاده عباس چهاردانگه تهران دفن است.
_____
-بہنقلازهمسرشهید
– موقع خواستگاری ایشان سرباز بودند. بعد از عقد از شغل پاسداری و علاقه شان به این شغل گفتند و جبهه سوریه؛ یک ماه گذشته بود که به او گفتم: آقا هادی! ممکنه شغلت ان را عوض کنید؟ ایشان هم بدون تعارف گفتند: « نه! من به این شغل علاقه دارم.» هروقت پلاک شان را به گردن می انداختند و میگفتند” من حتماً شهید می شوم” من می ترسیدم واضطراب داشتم که نکند ایشان را از دست بدهم، ولی ایشان با احساس و با منطق من رو مجاب کردند، می گفتند: « من نیت کرده ام که نگذارم حرم حضرت زینب(س) به دست داعشی ها بیافتد.” من هم وقتی فهمیدم به خاطر حضرت زینب (س) می روند راضی شدم اما به زبان نیاوردم.»
-@BAMBenamemard
⭕️مسیح علینژاد اینبار سراغ افغانستانی ها رفت!
🔻دروغگویی این عفریته صدای فعالان رسانههای افغانستان را هم درآورد؛
🔺در عجبم در وجود نحیفاش چطور این همه دروغ و لجن جا شده
🆔 @BAMBenamemard
🥀💔
⚠️#تلنگر🌱
تا حالا به این فکر کردین↯
که اگه،
نیّت ما از غذا خوردن،🍞
انرژے گرفتن🔗"!
واسه خدمت به امام زمان باشه،😍
غذا خوردنمون هم...
عبادت به حساب میاد؟!🌱🧡"
سعے کنیم همه کارامون نیت مهدوے داشته باشن💚