🌷#شهید_محمدعلی_رجایی🌷
در که باز شد، همه از تعجب خشکشان زد...
وقتی آقای رجایی کفیل
وزارت آموزش و پرورش بود،
بحران های بسیاری در این وزارتخانه بود
و گروهک های ضد انقلاب هم به این مشکلات خیلی دامن می زدند.
یک روز که ایشان مشغول خوردن ناهار بود، عدهٔ زیادی در دفتر جمع شده بودند
و می خواستند هر طور شده، ایشان را ببینند.
بعضی می گفتند:
ما در این وضعیت هستیم،
آن وقت آقای وزیر نسشته است و دارد چلومرغ و جوجه کباب میخورد.
چون خیلی به مسئول دفتر ایشان فشار
می آوردند، ناهار آقای رجایی که داشت تمام می شد، درِ اتاق را باز کرد و همه دیدند
آقای رجایی روی موکتی کف اتاق نشسته
و دارد ناهار نون و پنیر می خورد.
از تعجب خشکشان زده بود چیزی را که
می دیدند، نمی توانستند باور کنند.
دیدن این صحنه رفتار
آن ها را خیلی تعدیل کرد.
📚برگرفته از کتاب بادیه فروش
💢 @BASIRAT_CYBERI 💢