eitaa logo
بسیـ⚘ـج دانش اموزی مازندران
1.8هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
249 فایل
『بسیـ⚘ـج دانش اموزی مازندران』 جایی برای آغاز آغاز یک جنگ جنگی در دل . . .❣🍃 🌷 با سربازان کوچک امام خامنه ای عزیز 🌷 🌱 محل شناسایی و پرورش استعدادهای دانش‌آموزان‌ بسیجی استان مازندران🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
💫💫خودتان را دوست داشته باشید، به توانایی هایتان اعتماد کنید و هیچ زمانی دست از تلاش بر ندارید، این ها بهترین راه مقابله با موانع زندگی است صبح بخیر، روز پر بار و زیبایی را برای شما آرزو می کنم 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 🔴 شماره 1⃣ 🌸🍃 ✨امام رضا علیه السلام فرمودند: تبلیغ غدیر واجب است. کسی که عیدغدیر را گرامی بدارد، خداوند خطاهای کوچک و بزرگ او را می بخشد و اگر از دنیا برود ، در زمره‌ی شهدا خواهد بود.✨ 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw (ع)
✍ این معجون معجزه می کند ••• ⇦ مقدارے عسل ، پودر دارچین و زرد چوبه را خمیر کرده و هر نیم ساعت روے محل درد قرار دهید 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مواد لازم: پیاز درشت:۲عدد مرغ:۴تکه نمک ،فلفل، زرچوبه، پودر زنجبیل،پودر عصاره مرغ:۱عدد ( من نداشتم نزدم) رب گوجه:۲ ق غ لوبیا سفید:۱لیوان زعفران دم کرده:نصف لیوان ابتدا 2تا پیاز نسبتا درشت رو خرد کردم و تفت دادم و تیکه های مرغ رو اضافه کردم ( هم از مرغ میشه استفاده کرد و گوشت) نمک، فلفل، زردچوبه، پودر زنجبیل و کمی پودر سیر به مرغ اضافه کردم. 3 لیوان آب و یه عصاره مرغ اضافه کردم. 2 قاشق غذاخوری رب گوجه اضافه کردم و گذاشتم بپزه. 1 لیوان لوبیا سفید رو از شب قبل خیس کردم و گذاشتم بپزه وقتی پخت به مرغ اضافه کردم نصف لیوان زعفرون دم کرده رو به خورش اضافه کردم و گذاشتم جا بیفته 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw
🌸[أمالی شیخ صدوق رحمه الله] زُهَری می‌گوید: خدمت حضرت علی بن الحسین علیهما السلام بودم. یکی از أصحاب حضرت وارد شد، امام از او پرسید: چه خبر ؟! عرض کرد: یا ابن رسول الله ! فعلا گرفتار چهار صد دینار قرضی هستم که راهی برای پرداخت آن ندارم زیرا عیال وارم و مخارج ایشان را نمی توانم تأمین کنم. حضرت زین العابدین علیه السلام به شدت گریه نمود. عرض کردم: یا ابن رسول الله! چرا گریه می‌کنید ؟! فرمود: مگر گریه برای مصائب و گرفتاریهای بزرگ نیستد ؟! عرض کردم: همین طور است. فرمودند: کدام مصیبت از این بزرگتر که مؤمن حرّ ، برادر خود را گرفتار ببیند و نتواند رفع گرفتاریش را بنماید یا او را مبتلا به فقر و تنگدستی بیابد ولی إمکان رفع آن نباشد. زهری گفت أطرافیان امام متفرق شدند. بعضی از مخالفین با یکدیگر می‌گفتند: تعجب است از این خانواده که إدعا می‌کنند هر چه در زمین و آسمان است مطیع آنها است و خداوند درخواست آنها را رد نمی کند و باز إعتراف می‌کنند که نمی توانند رفع گرفتاری از یک مؤمن خاص خود بنمایند. این حرف به همان کسی که مقروض بود رسید؛ خدمت زین العابدین علیه السلام رسیده و عرض کرد: فلانی و فلانی چنین گفته اند ! سخن آنها بر من از فقرم ناگوارتر است. امام علیه السلام فرمودند: خداوند اجازه گشایش برای تو را داد، بعد رو به کنیزی نموده و فرمودند: إفطار و سحری مرا بیاور، کنیز دو گرده نان خشک آورد. فرمود: این دو گرده نان خشک را بگیر که دیگر چیزی پیش ما نیست. خداوند به وسیله همین دو گرده، گشایش خوبی به تو خواهد داد. آن مرد دو گرده را گرفت و وارد بازار شد و نمی دانست آنها را چه کند. در اندیشه قرض و خرج خانواده بود. گاهی شیطان او را وسوسه می‌کرد که این دو گرده نان چگونه می‌تواند رفع ناراحتی تو را بنماید، در این موقع به ماهی فروشی برخورد که یک ماهی گندیده داشت، گفت: این ماهی گندیده پیش تو مانده و این گرده نان هم پیش من مانده است. ممکن است یک گرده نان را بگیری و همان ماهی گندیده مانده را بدهی ؟! ماهی فروشی قبول کرد. نان را گرفت و ماهی را داد. در بین راه به مردی برخورد که نمک نامرغوبی داشت، به او گفت: مایلی این نان خشک را بگیری و همان نمک نامرغوب را بدهی ؟! قبول کرد، آن مرد ماهی و نمک را به خانه آورده و گفت: این ماهی را با نمک درست می‌کنم. همین که شکم ماهی را شکافت، دو مروارید غلتان درون او یافت و سپاس خدای را به جای آورد. در همین بین که شاد و خرم بود، ناگهان درب خانه به صدا آمد. پشت درب رفت تا ببیند کیست، دید صاحب ماهی و صاحب نمک هر دو آمده اند! گفتند: ما و خانواده مان هر چه کوشش کردیم این نان را بخوریم دندان به آن کارگر نبود. فکر کردیم تو خیلی گرفتار و مبتلا هستی، نان را برای خودت آوردیم و آنچه در مقابلش از ما گرفته ای، به تو بخشیدیم ! دو نان را از آنها گرفت؛ پس از رفتن آنها درب را بست. در این موقع فرستاده حضرت زین العابدین علیه السلام رسیده و گفت: مولایت می‌فرماید: تو به آرزویت رسیدی ! اینک نان ما را برگردان که کسی جز ما نمیتواند آن نان را بخورد ! دو مروارید را به قیمت گزافی فروخت و قرضش را پرداخت و وضع مالی اش بسیار خوب شد .... . 📚 بحارالأنوار ٫ جلد 46 ٫ صفحه 20 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌
34.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭐️مهارت های زندگی ⭐️ 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw
❇️ 🌹شهید مجید عسگری جمکرانی ✨همسر شهید نقل می‌کنند: هربار که قرآن می‌خواند، دفترچه‌ای از جیبش در می‌آورد و درون آن یادداشتی می‌کرد؛ به این کارش عادت کرده بودم؛ با خدا عهد کرده بود هر روز قرآن بخواند. ✨بعد از شهادتش که وسایلش را برایم آوردند، قرآنش هم درون جیبش بود؛ قرآن را که باز کردم دیدم لای قرآن کاغذی است که درونش یادداشت کرده از آیه چند تا چند قرائت کرده است؛ آیه‌های یادداشت‌شده را که شمردم، دیدم هر روز ۱۴ آیه قرائت می‌کرده است؛ آخرین علامت ✔️ برای روزی بود که به شهــادت رسیده بود؛ آری، او تا شهادت به عهدش وفا کرده بود. 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎈اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎈 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw
🌛الهے در سکوت شب ذهنمان را آرام کن و ما را در پناه خودت به دور از هیاهوی این جهان بدار الهے شبمان را با یادت بخیر کن⭐️ 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw
هر صبح ! پلکهایت؛ فصل جدیدی از زندگی را ورق میزند سطر اول همیشه این است : خدا همیشه با ماست صبح دل انگیزتان بخیر 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw
خدایا : کدام پل در کجای جهان شکسته است.. که هیچ کس به مقصدش نمی رسد...؟ فقیر به دنبال پول و شادی ثروتمند... ثروتمند در حسرت آرامش زندگی فقیر .... کودک به دنبال آزادی بزرگتر.... بزرگتر در حسرت سادگی کودک.... پیر در حسرت جوانی.... جوان در پی تجربه سالمند.... او در حسرت زندگی من.... من در حسرت زندگی او.... کدام پل شکسته است.. که هیچ کس به خانه اش نمیرسن 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw
لوبیا سبزرو پاک کرده به حلقه های 1_2میلیمتری خرد میکنیم و میشوریم و با تصف استکان اب بخار پز میکنیم. _پیاز رو نگینی خرد کرده با گوشت چرخ کرده تفت میدیم و لوبیا بخار پز شده رو بهش اضافه میکنیم فلفل و نمک و زعفران و ادویه میزنیم. _سیب زمینی و هویج و فلفل دلمه قرمز و سبز و نگینی نیم سانتی میکنیم و و سرخشون میکنیم و در اخر زرشک رو باهاشون تفت میدیممقداری از این مواد رو با لوبیا قاطی و بقیه رو با2تا زرده تخم مرغ قاطی میکنیم برای روی کوکو. _کمی که مواد لوبیامون خنک شد بسته به مقدارش 2_3قاشق ارد یا پودر نون باکت و تخم مرغ رو قاطیش میکنیم.تو تابه که روغن ریختیم و داغ شده میریزیم و با پشت قاشق فشردش میکنیم.در تابه رو 2دقیقه میزاریم بعد مواد رویی که همون سیب زمینی و...بود رو میریزیم روش.و در تابه رو میزاریم تا حسابی بپزه. _این کوکو نیاز به برگردوندن نداره. _دقت کنین کوکو لوبیا زود میسوزه. _چون چشمی درست کردم همیشه مقدار مواد دستم نیس. 🍃🌸🆔🍃🌸با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 با ما همراه باشید در تلگرام👇 https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw 👩‍🍳