| هَارِبٌ مِنْكَ إلَيْكَ.. |
از تو به سوی خودت فراری ام :)🌿
-
⇦•○●بوے پلاڪ●○•
دنیا چہ زیباست
وقتۍ کہ جلال ملکوتۍ خدا را
در صورت محبوب میبینم
و از وجود او بہ خدا ایمان میآورم..:)
#شهیدمصطفیچمران
#گمنام
چـاݪ می افتــد کــنار گونه اٺ👀
وقتی تبسم میکنی ...♡
نامسلمان!!!
شہر را این چالہ ڪافر کردھ است🤭🌱
#رایحه
•••بوی پلاک•••
#قسمت_پانزدهم
.
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
.
.
.
بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..بزار درست تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد.. -نه پدر جان...منظور این نبود
.
مامان:پس چی؟!
.
-نمیدونم چه جوری بگم...راستش...راستش میخوام چادر بزارم
.
پدر : چی گفتی؟! درست شنیدم؟!چادر؟!
.
مامان: این چه حرفیه دخترم.. تو الان باید فکر درس و تحصیلت باشی نه این چیزها
.
-بابا: معلوم نیست باز تو اون دانشگاه چی به خردشون دادن که مخشو پوچ کردن.
.
-هیچی به خدا...من خودم تصمیم گرفتم
.
بابا: میخوای با آبروی چند ساله ی من بازی کنی؟!؟همین مونده از فردا بگن تنها دختر تهرانی چادری شده
.
-مامان: اصلا حرفشم نزن دخترم...دختر خاله هات چی میگن..
.
-مگه من برا اونا زندگی میکنم؟!
.
-میگم حرفشو نزن
.
.
با خودم گفتم اینجور که معلومه اینا کلا مخالف هستن و دیگه چیزی نگفتم
.
نمیدونستم چیکار کنم.کاملا گیج شده بودم و ناراحت از یه طرف نمیتونستم تو روی پدر و مادر وایسم از یه طرف نمیخواستم حالا که میتونم به اقا سید نزدیک بشم این فرصتو از دست بدم
.
ولی اخه خانوادم رو نمیتونم راضی کنم
یهو یه فکری به ذهنم زد.اصلا به بهانه همین میرم با آقا سید حرف میزنم
شاید اجازه بده بدون چادر برم پایگاه.
.بالاخره فرمانده هست دیگه
.
فردا که رفتم دانشگاه مستقیم رفتم سمت دفتر آقا سید:
.
تق تق
.
-بله بفرمایید
.
-سلام
.
-سلام...خواهرم شرمنده ولی اینجا دفتر برادرانه.. گفته بودم که اگه کاری دارید با زهرا خانم هماهنگ کنید.
.
-نه اخه با خودتون کار دارم
.
-با من؟!؟ چه کاری؟!
.
-راستیتش به من پیشنهاد شده که مسئول انسانی خواهران بشم ولی یه مشکلی دارم
.
چه خوب.چه مشکلی؟!
.
-اینکه اینکه خانوادم اجازه نمیدن چادری بشم میشه اجازه بدین بدون چادر بیام پایگاه؟!
.
-راستیتش دست من نیست ولی یه سوال؟!شما فقط به خاطر پایگاه اومدن و این مسولیت میخواستین چادر بزارین؟!
.
-اره دیگه
.
-خواهرم ،چادر خیلی حرمت داره ها...خیلی...چادر لباس فرم نیست که خواهر...بلکه لباس مادر ماست...میدونید چه قدر خون برای همین چادر ریخته شده؟؟چند تا جوون پرپر شدن؟!چادر گذاشتن عشق میخواد نه اجازه.
.
ولی همینکه شما تا اینجا تصمیم به گذاشتنش گرفتین خیلی خوبه ولی به نظرم هنوز دلتون کامل باهاش نیست.
.
من قول میدم اون مسئولیت روبه کسی ندن و شما هم قول بدین و پوششتون رو با مطالعه و اطمینان قلبی انتخاب کنین نه به خاطرحرف مردم.
.
#ادامه_دارد
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
هدایت شده از مَجْمَع مُدِیرٰانِ اِیتٰا (اِیرٰان قَوِیٖ)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
📽 چه کسی میتواند به حال فقرا برسد ⁉️
#دولت_مردمی🇮🇷
#ایران_قوی🇮🇷
.
فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
. 📽 چه کسی میتواند به حال فقرا برسد ⁉️ #دولت_مردمی🇮🇷 #ایران_قوی🇮🇷 .
این پیام تبلیغات نیست!
و ڪار تشکیلاییِ جمعی از مدیـران ایتا
جهت معرفی نامزد اصلح و تلاش براے
#مشارکت_حداکثرے ست...🇮🇷🇮🇷🇮🇷
غبارِ اندۅھ انتظـٰار تۅ را . .
تنھٰا بارانـے از حضۅرت لازم است . .🌱•.
﴿سلـٰامٌعلـےآلیاسین♥️﴾
#اللھمعجللولیڪالفرج✨
⇦•○●بوے پلاڪ●○•
یاحَضرَت ِحَق🌻✨
+ رفیق؟؟
بهامام زمانتصبحبخیرگفتی؟!
+ بیا باهم یه سلام بدیم به اقا
دستتو بزار رو سینه ات🙂✋🏻
یه لبخند از اون خوشگلاش بزن حالا بلند یه سلام بده به مهدی فاطمه(عج💚
السلام علیڪ یا اباصالح المهدی عج الله🌷
#انرژیبگیریم😍...
#امامزمانی
#اللّهُمَّعجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
#دلتنگتوامحضرتبارانکجایی... 🦋
#الــتماسِ دعــایِ فــرج💚🍃
#خادم_المهدی
@BOYE_PELAK
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
مناونقدربزرگشدمکهازیارایشماباشم؟!
#پیشنهاددانلود👌🏿
⇦•○●بوے پلاڪ●○•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• • • 🌙
[ #امامحسین{علیهالسلام} ]
[ 📽 #استورۍ | #STORY ]
[🎙#ڪربلایۍمحمدحسینپویانفر ]
🔊| بھ هـواۍ زیـارت تو میشینم ڪنج هیئت تو...!
#السلامعلیڪیاحسینبنعلے♥️
⇦•○●بوے پلاڪ●○•
🌸دوشنبه تون بی نظیر
🌿سبدسبد گل مهر تقدیم
🌸وجودتان
🌿یه دنیاعشق و وفا
🌸نثار قلب پر مهرتان
🌿ولبخندوشادی هدیه رخسارتان
#خادم_الشهدا_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_مهدویت🎞
🔴من فقط یک نوکرم کار خودم را میکنم...
♻️اگه میخوای جز یاران امام زمان باشی😍
این حدیث امام صادق علیه السلام رو بخون و عمل کن✋🏻
➖➖➖➖➖➖➖
#خادم_الشهدا_59
گُفتَم↡
دِگَر قَـلبم شوقِ شَهادت نَدارد...🥀
گُفت↡
مُراقِبِ نِگاهَت باش
| اَلعَینِ بَریدُ القَلبــــ |•°
چشـم پیامرسان دل است...♥️
#شهادتاتفاقےنیست
#مقدمهسازےمیخاد...
⇦•○●بوے پلاڪ●○•
رجبعلی خیاط🌱:
«حدِ کمال انسان
این است که به خدا برسد؛
یعنی مظهر صفات حق شود
سعی کنید صفات خدایی در شما زنده شود
او کریم است، شماهم کریم باشید
او رحیم است، شماهم رحیم باشید
او ستار است، شماهم ستار باشید ..»
#دوخط_منبر
#رایحه
•••بوی پلاک•••
#قسمت_شانزدهم
.
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
. .
من قول میدم اون مسئولیت رو به کسی ندن و شما هم قول بدین و پوششتون رو با مطالعه و اطمینان قلبی انتخاب کنین...اول از همه خودتون تصمیمتون رو قلبی بگیرین. .
-درسته...ولی میدونید اخه کسی نیست کمکم کنه خانوادم هم که راضی نمیشن اصلا...مادرم که میگه چادر چیه و با همین مانتو حجابتو بگیر و اصلا میگن چادر رو اینا خودشون در آوردن ...شما کسی رو پیشنهاد نمیکنید که بتونم ازش بپرسم و کمک بگیرم و بتونه تو انتخاب چادر بهم یقین بده؟!
.
-چه کسی میخواید بهتر از خدا؟!
.
-منظورم کسی هست که بتونم ازش سوال بپرسم و جوابمو بده
.
-از خود خدا بپرسید..قرآن بخونید..
.
-اما من عربی بلد نیستم
.
-فارسی بلدین که؟! از خدا کمک بخواین...نیت کنین و یه صفحه رو باز کنین و معنیشو بخونین...حتما راهی جلو پاتون میزاره...البته اگه بهش معتقد باشین
.
-باشه ممنون
.
گیج شده بودم...نمیدونستم چی میگه.
اخه تو خونه ما قرآن یه کتاب دعا بود فقط ...نه یه کتابی که بشه ازش کمک گرفت
.
رفتم خونه و همش تو فکر حرفاش بودم...راستیتش رو بخواین با حرفهای امروزش بیشتر جذبش شدم
اخر شب رفتم قرآن خونمون رو از وسط وسطای کتاب خونمون پیدا کردم و اروم بردم تو اطاق.
.
قرآن رو تو دستم گرفتم و گفتم:
خدایا من نمیدونم الان چی باید بگم و چیکار کنم آداب این چیزها هم بلد نیستم...ولی خودت میدونی که من تا حالا گناه بزرگی نکردم خودت میدونی که درسته بی چادر بودم ولی بی بند و بار نبودم خودت میدونی که همیشه دوستت داشتم خدایا تو دوراهی قرار گرفتم. کمکم کن...خواهش میکنم ازت
.
یه بسم الله گرفتم و قرآنو باز کردم .
سوره نسا اومد ولی از معنی اون صفحه چیزی سر در نیاوردم... گفتم خدایا واضح تر بگو بهم.. و قرآن رو دوباره باز کردم
سوره نور اومد که تو معنیش نوشته بود:
.
ای پیامبر به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو گیرند (از نگاه هوس آلوده) و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را به جز آن مقدار كه نمایان است، آشكار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینهی خود افكنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود
.
باز هم شکی که داشتم تو چادری شدن برطرف نشد
گفتم خدایا واضح تر من خنگ تر از این حرفاما و قرآن رو دوباره باز کردم.
اینبار سوره احزاب اومد
.
معنی اون صفحه رو خوندم تا رسیدم به ایه 59 .
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا»
.
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابهای خود را بر بدن خویش فرو افكنند این كار برای آن كه مورد آزار قرار نگیرند بهتر است.
.
جلباب؟!؟!؟!
.
جلباب دیگه چیه؟!
.
.
سریع گوشیم رو برداشتم و سرچ کردم جلباب...
.
دیدم جلباب در زبان عربی به پارچه ی سرتاسری میگن که از سر تا پا رو میگیره و پارچه ای که زنان روی لباسهای خود میپوشند...
.
اشک تو چشمام حلقه زد...
.
گفتم ریحانه یعنی خدا واضح تر بهت بگه دوست داره توی چادر ببینتت؟!
.
تصمیمم رو گرفتم..
.
من باید چادری بشم..
.
#ادامه_دارد... .
.
🔴قسمت قرآن باز کردن و اینا برگرفته از یه ماجرای حقیقی بود و اتفاق افتاده برای یه خانمی...
#سید_مهدی_بنی_هاشمی