#رفیق_خوشبخت_ما
#پارت_دوازدهم
●این طوری بی حساب می شویم
سربازی در مهدیۀ لشکر ثارالله در مراسم رسمی و سخنرانی، ادب را رعایت نکرده بود و بد نشسته بود و صحبت میکرد.سردار
سلیمانی بعد از جلسه او را صدا کرد و با وجود اینکه فرمانده لشکر،
بود و میتوانست اضاف هخدمت برای آن سرباز معیین کند...،
به او گفت:
برادرم، عزیزم، جلسۀ رسمی بود و سخنران از تهران
داشتیم که مؤدب ننشستی و نظم را رعایت نکردی
و حالا که این کار را کردی، جزء۳۰ قرآن را اگر حفظ کردی و آمدی و سؤال کردم و حفظ بودی، بی حساب میوشویم؛ در غیر این صورت، با شما برخورد انضباطی میکنم.
🗣سردار حسنی سعدی، همرزم شهید
❤️باب سوم: معرفت
َ
می گفت هرکس از خدا بترسد، خدا همه چیز را از او می ترساند.
آن قــدر حضور خدا برایش پررنگ بود که در نامه ای به یکی از یــارانــش چنین گفت: 《بـــرادر خوبم، اجــازه نــده در هر شرایطی
هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.》
انسان در ایــن مرحله در اثــر مراقبت نفس و مواظبت بر خلقی و بشری خویش فانی شده وغرق در حضرت حق می شود و به《ولایت معنوی》نائل می آید.