eitaa logo
فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
256 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
88 فایل
"بــسم‌اللهـ‌النور✨" خدا گفت تو ریحانه خلقتی . . .✨🙂 کنارهم‌جمع‌شدیم تاحماسه‌ای‌بزرگ‌خلق‌کنیم حماسه‌ای‌ازجنس‌دختـــران😍✨ #فرشتگان_سرزمین_من جهت ارتباط با ما👇 @Zah7482
مشاهده در ایتا
دانلود
با همه گرم میگرفت و زود صمیمی میشد ... جای خودش را توی دل بچه رزمنده ها جا کرده بود. وقتی نبود جای خالی اش زیاد حس میشد انگار بچه ها گم کرده ای داشتند و بی تاب آمدنش بودند .... خبره که میدادند آقا مهدی برگشته دیگر کسی نمی ماند همه بدو میرفتند سمتش. میدویدند دنبالش تا روی دست بلندش کنند. از آنجا به بعد دیگر اختیارش دست خودش نبود. گیر افتاده بود، دست بچه ها مدام شعار میدادند: فرمانده آزاده ... بالاخره یک جوری خودش را از چنگ و بال نیرو ها در میاورد. مینشست گوشه ای دور از چشم بقیه، با خودش زمزمه می کرد و اشک میریخت ... خودش را سرزنش می کرد و به نفسش تشر میزد که: مهدی! فکر نکنی کسی شدی که اینها این قدر خاطرت رو میخوان. نه، اشتباه نکن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجی هایی ... و همینطور میگفت و اشک میریخت ...🙃🍂 نام شهید: مهدی زین الدین تاریخ تولد: 1338 محل تولد: تهران محل شهادت: جاده بانه سردشت، توسط ضد انقلاب تاریخ شهادت: سال 1363 مزار: گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم 🍃🕊 ... @BOYE_PELAK
نگاهم که به صورتش افتاد مثل همیشه خنده مهمان لبانش بود. چشمانش باز بود انگار او هم دلش برای من تنگ شده بود ... و میخواست برای آخرین بار، یک دل سیر نگاهم کند. نمی توانستم دل بکنم دستم را روی قلبش گذاشتم نگاهم به نگاهش گره خورد و جانم به جانش ... قرارهای دو نفرمان از جلوی چشمانم گذر می کرد. روضه های دو نفره را به یاد آوردم دوستت دارم هارا مرور کردم و یک لحظه فهمیدم، همه لحظاتم تویی ... یادت هست گفتم تو شهید شوی من دلم برایت تنگ میشود و تو بحث را عوض کردی ...؟! یادت هست گفتم بدون تو نمیتوانم، نفس بکشم ؟ یادت هست قدم زدن های گلزار شهدای مان را ؟ یادت هست آخرین دیدار مدام میگفتی مواظب خودت باش ... بدون تو چگونه میشود مواظب خود بود؟ مهدی مرا هم ببر. همه فکر ها را در گوشه ذهنم پنهان کردم و آهسته زیر لب خواندم: ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت ...💔 نام شهید: مهدی علی دوست تاریخ تولد: 1365.5.25 محل شهادت: حلب سوریه، منطقه شقیده، عملیات محرم تاریخ شهادت: 1394.7.25 مزار: گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم 🍃🕊 ... @BOYE_PELAK
هر پدری آرزوی دامادی پسرش را دارد؛ من هم مستثنی نبودم، از این آرزو بهش گفتم: بابا جون چرا ازدواج نمیکنی؟! خب توهم مثل بقیه ازدواج کن، دیر میشه ها ... گفت: چشم، ان شاءالله هر وقت جنگ تموم شد و برگشتیم، ازدواج میکنم. ول کنش نبودم؛ هر بار می آمد، موضوع ازدواج را پیش می کشیدم و می گفتم: دلم میخواد تا زندم دامادیت رو ببینم. امّا یک کلام بیشتر جواب نمیداد، حالا زوده پیش خودم فکر می کردم ... شاید مشکل انتخاب دارد به شوخی گفتم: اگه توی انتخاب دختر مشکل داری، به دخترایی که از مدرسه بیرون میان نگاه کن. هر کدوم رو پسندیدی بگو برات بریم خاستگاری! با شنیدن این حرف، عرق سرد روی پیشانی اش نشست. سرش را پایین انداخت و گفت: چشمی که بخاد به دختر مردم نگاه کنه با انگشت بیرون میارم و زیر پا له ش میکنم :))"✨ 📚 @BOYE_PELAK