eitaa logo
✿♡به رنگـــــ خــدا♡✿
1.6هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
14.1هزار ویدیو
68 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال بــه رنــگ خــ💙ــدا🌱 @B_rang_khodaa #تلنگر❗ شیطان میگه: همین یڪ بار #گناه ڪن،بعدش دیگه •••| وَلَا تَحْزَنَ ،وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ |•• (قصص/١٣) شکستگی های دلم رانگه داشته ام، تو ترمیمشان ڪنی :)❤🍃 لفت نده ✓بی صداکن
مشاهده در ایتا
دانلود
1_403633131.mp3
3.22M
🍃🇮🇷ایرانِ‌زیبا🇮🇷🍃 🍃🌸🎼آوای زیبای محلی بی بی مریم بختیاری. 🍃🌸تقدیم به تموم هموطنای بزرگوار تیره ها واقوام لر بختیاری. @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️کلیپ ویژه 🌿 آیا ما رو جزو ۳۱۳ نفر یار اصلی حساب میکنند؟! 👤 استاد پناهیان @B_rang_khodaa
📛حرکت BBC گونه خبرگزاری فارس علیه دکتر محمد! 🔹به تیتر خبرگزاری فارس دقت کنید جوری متن را تیتر کرده است گویا دکتر محمد مثلا بخاطر تخلف مالی از فرماندهی قرارگاه بیرون گذاشته شده است! و نکته‌ی جالب‌تر پست مربوط را نیز سنجاق کرده است! این برای چندیمن بار است که خبرگزاری فارس از این دست اقدامات را علیه دکتر محمد انجام میدهد! 🔹آقای سردار جوانی! دکتر محمد سه بار استعفای خود را تقدیم فرمانده‌ سپاه کرده بودند و در این راستا هیچ تخلفی صورت نگرفته است بلکه تاخیر در پذیرش استعفاء باعث بوجود آمدن این شاعبه شده است! @B_rang_khodaa
خدایاشروع سخن نام توست وجودم به هرلحظه آرام توست دل ازنام ویادت بگیرد قرار خوشم چونکه باشی مرا درکنار @B_rang_khodaa
سلام امام زمانم 🍃 با تو ای حضرت آقا به خداخوشبختم با توام با تو و بی چون و چراخوشبختم عشق یعنی همه جا نام شما را ببرم اینچنین است که من در همه جاخوشبختم @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺ســـلام 🌿صبحتون بخیر 🌺 روزتــون 🌿پراز موفقیـت 🌺صبح باشکوه ترین 🌿لحظه ی زندگیست 🌺یک نفس عمیق بکش 🌿و با امید به خدا 🌺گامهایت را محکم بردار 🌿و بهترین روز زندگیت را بساز @B_rang_khodaa
از خـدا برای تک تکتون🌸 اینگونه آرزو کردم امروزتان پرازآرامش🌸 دلتـون پراز شـادی خونتون پراز عـشق 🌸 عشقتون پرازصداقت سفره تـون پراز بـرکت🌸 زندگيتون پراز صمیمیت و عاقبت تـون پرازخوشبختی🌸 🌸🍃 @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📘حکایت آموزنده روزی در دُر گرانبهای پادشاه لکه سیاهی مشاهده شد هر کاری درباریان کردند نتوانستد رفع لکه کنند هر جایی وزیرمراجعه کرد کسی علت را نتوانست پیدا کندتا مرد فقیری گفت من میدانم چرا دُر سیاه شده پس مرد فقیر را پیش پادشاه بردند او به پادشاه گفت در دُر گرانبهای شما کرمی هست که دارد از آن میخورد پادشاه به اوذخندید و گفت ای مردک مگر میشود در دُر کرم زندگی کند ولی مرد فقیر گفت ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد پادشاه گفت اگر نبود گردنت را میزنم و مرد بیچاره پذیرفت وقتی دُر را شکافتند دیدند کرمی زیر قسمت سیاهی رنگ وجود دارد پادشاه از دانایی مرد فقیر خوشش آمد و دستور داد او را در گوشه ای از آشپزخانه جا دهند و مقداری از پس مانده غذاها نیز به او دادند روز بعد پادشاه سوار بر اسب شد و رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظرت تو چیست مرد فقیر گفت بهترین در تند دویدن هست ولی یه ایرادی نیز دارد پادشاه گفت چه ایرادی؟ فقیر گفت در اوج دویدن اگر هم باشد وقتی رودخانه را دید به درون رودخانه میپرد پادشاه باورش نشد و برای امتحان اسب و صحت ادعای مرد فقیر سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشتکه اسب سریع خودش را درون آب انداخت پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و یک شب دیگر نیز او را در محل قبلی با پس مانده غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند وقتی نزد پادشاه آمد پادشاه از او سوال کرد ای مرد دیگر چه میدانی مرد که به شدت میترسید با ترس گفت میدانم که تو شاهزاده نیستی پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیت وا داشت و پادشاه نزد مادرش رفت و گفت ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت حقیقت دارد پسرم چون من و شاه بی بهره از داشتن بچه بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم و بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست ولی این مرتبه برای چگونگی پی بردن به این وقایع بود و به مرد فقر گفت چطور آن دُر و اسب و شاهزاده نبودن مرا فهمیدی؟ مرد فقیر گفت دُر را از آنجایی که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمیرود را فهمیدم و اسب را چون پاهایش پشمی بود و کُلک داشتند فهمیدم که این اسب در زمان کُره ای چون اسب ها و گاومیش ها یک جا چرامیکردن با گاومیشی اُنس گرفته و از شیر گاومیش خورده بود و به همین خاطر از آب خوشش می آید سپس پادشاه گفت اصالت مرا چگونه فهمیدی، مرد فقیر گفت موضوع اسب و دُر که برایت مهم بودند را گفته بودم ولی تو دو شب مرا در گوشه ای از آشپز خانه جا دادی و پاداشی به من ندادی و این کار دور از کرامت یک شاهزاده بودو من هم فهمیدم تو شاهزاده نیستی....!! *آری اکثر خصایص ذاتی است *یعنی در خون طرف باید باشد اصالت به ریشه است هیچگاه آدم کوچک بزرگ نمی شود وبرعکس هیچوقت بزرگی کوچک نمی شود *نه هر گرسنه ای فقیر است! *ونه هر بزرگی بزرگوار! @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهـید ابراهــیم هــادی 🌷 همیشه آیه‌‌ی «وَ جَعَلْنا» را زمزمه می ڪرد ‌گفتـــم: آقا ابراهیم این آیه برای محافــــظت در مقابـل دشمـنه اینجا ڪه دشمن نیست! نـگاه معنا داری ڪرد و گفت: دشمنی بزرگتر از شــیطان هم وجـــود دارد؟!!!! @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اینجاایران است اینجا صاحب دارد اینجا آرامش برقرار است اینجا ما می میریم برای اماممان اینجا به کوری«ایالت عیش»ولایت عشق است @B_rang_khodaa
چه زيباست صبح، وقتی روی لب‌هايمان ذكر مهربانی به شكوفه می‌نشيند و با مهرورزی، روزمان آغاز میشود خدايا... روز‌‌مان را سرشار از آرامش بفرما @B_rang_khodaa
سلام صبحتون بخیر روزتون به زیبایی گـل بـه صافی هـوا بـه روشنی آب بـه زلالـی قلبهای مـهربونتون و بـه پـاکی خـداونـد بلنـد مرتبه زندگیتون پر از خیرو برکت @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیم به 🌺🍃 دوستان گل🌸🍃 روزگارتان سپید🌼🍃 روزهایتان شاد شاد🌺🍃 آسمانتان بی غبار🌼🍃 سهم چشمانتان بهار🌸🍃 "قلبتان ازهرغصّه بدور"🌺🍃 روز وروزگارتون بخیر و نیکی🌼🍃 @B_rang_khodaa
از جدال با کسی که قدردان محبت های تو نیست بپرهیز اینکه تصور کنی روزی میتوانی او را متوجه اشتباهش سازی درست مثل آب کردن کوه یخ با " ها " است .. چاره ای نیست! باران هم باشی برای کاسه های وارونه کاری نمیشه کرد 👤استاد قمشه ای @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراسم دانش آموختگی دانشگاه امام حسین (ع) بود فرماندهان نظامی ایستاده بودند. حضرت آقا از پله ها رفتند بالا و روی جایگاه آمدند ... فرماندهان، فرمانده کل قوا را که دیدند احترام نظامی گذاشتند احترام حاجی اما جور دیگر بود و با همه فرق داشت ... یک دست به احترام معمول، کنار سر گذاشته بود یک دست هم روی سینه؛ میدانستم ... هیچ کار حاجی بی حکمت نیست پرسیدم: حاجی، عرف نظامی اینه که برای احترام دست رو کنار سر میزارن! این دست که روی سینه گذاشتی دیگه قضیه ش چیه ...؟! گفت: حس کردم آقا نگرانه دست گذاشتم رو سینم، تا بگم: حاج قاسم فدات بشه آقای من .. @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا