eitaa logo
اخبار داغ سلبریتی ها
98.8هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
32.7هزار ویدیو
58 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @Khandehpak @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @farzandbano @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @sotikodak @didanii تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
. ♻️ داستان شنیدنی پدر یکی از بازیگران سینما وقتی خردسال بودم،‌ بی‌حجابی شده بود و مادرم هنوز چادر سیاه به سر می‌کرد. مادرم از این چادرهایی که کمربند داشت، سر می‌کرد و بسیار هم قوی بود و سرپنجه‌های بسیار قدرتمندی داشت. تفرش که می‌رفتیم، مادرم شاخ گاو را می‌گرفت و روی گرده گاو می‌پرید! الان که من این گاوبازها را می‌بینم، می‌گویم که مادرم گاوبازی بلد بود. وی این قدر قوی بود که فرش را با یک دست می‌گرفت و تکان می‌داد! وقتی مادرم دستم را می‌گرفت تا مرا به مدرسه ببرد، هیچ قدرتی نمی‌توانست از دستش فرار کند. روزی داشتیم با مادرم از گذرخان به طرف خانه‌مان در کوچه حرم می‌رفتیم و اداره پدرم هم برِ خیابان ارم، نزدیکی‌های کوچه ارگ بود. عزیزالله بیک که پاسبان محله بود،‌ آمد که چادر مادرم را بردارد، هرچه کرد بکشد، نتوانست چون گرفته بود. من هم همراهش بودم و آن زمان خیلی خُرد بودم. در طول خیابان، جدال این زن غریبه چادرسیاه با این پاسبان سرخ‌موی وحشتناک، تا آنجا که اداره پدرم بود،‌ جریان داشت. کاسب، رهگذر و ... هم بودند، ولی جوانمردی نبود که بیاید مادرم را از دست این غول بیابانی نجات دهد! من هم پیوسته یک طرف چادر مادرم را گرفته بودم و مثلاً می‌خواستم کمک کنم که پاسبان نتواند بکشد. خلاصه به کوچه ارگ رسیدیم و کسی به پدرم خبر داد. آنجا بود که چادر را از سر مادرم کشیده بود و پنجه‌های مادرم توی چادر بود و آن هم پاره شد! همین‌طور قسمت زیادی از چادر لوله شده بود و نمی‌توانست آن را بکشد. در همین حال پدرم رسید و به طرف عزیزالله بیک حمله کرد. او به پدرم گفت: «آقا، من را از نان خوردن می‌اندازند، چه خاکی به سرم بکنم؟» مادرم را از چنگ او درآورد و به خانه برد. پدرم می‌گفت که ممکن است به رئیس شهربانی گزارش داده باشند و مرا از کار بیکار کنند. من این صحنه را در چندین منظومه‌ام توصیف کرده‌ام و غربت مادرم در آن لحظه، هرگز از خاطرم محو نمی‌شود. آن زمان مسیر جدال مادرم با پاسبان، برایم بسیار طولانی بود ولی حالا که از همان مسیر رد می‌شوم، می‌بینم یک راه چند دقیقه‌ای است! این مسیر برای من در عالم خردسالی، یک سال طول کشید تا سایه حمایت پدرم آمد و ما را از دست این غول بیابانی نجات داد. ده‌ها خاطره این‌جوری در خاطرم مانده است و به همین دلیل مجموعه‌ای از اضطراب‌ها شده‌ام. من این قصه را در کنگره بازار که در تبریز برگزار شد، تعریف کردم. کنگره‌ای تشکیل داده بودند (خارجی‌ها هم بودند و ترجمه می‌کردند) که من در آنجا دو قصه از زمان رضا شاه نقل کردم که بعضی‌ها دوست نداشتند بشنوند. یکی از آن قصه‌ها، همین موردی بود که عرض کردم. گفتم: «من نمی‌دانم این مسلمان‌ها در شهر قم کجا بودند و چه می‌کردند؟ مادرم فریاد می‌کشید و جدال می‌کرد و مثل یک ببر سوزن‌خورده می‌غرید، ولی هیچ کس از دکانش بیرون نیامد!» در ضمن طبقات دیگری هم (نمی‌خواهم اسم آنها را بگویم) در حال عبور بودند ولی کاری نکردند. کتابخانه ملی کتاب «شاعر مشتعل؛ خاطرات مظاهر مصفا» را در 232 صفحه و در 200 نسخه منتشر کرده است. پ‌ن: مظاهر مصفا پدر علی مصفا همسر لیلا حاتمی است. اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
اخبار داغ سلبریتی ها
. ♻️ داستان شنیدنی پدر یکی از بازیگران سینما وقتی خردسال بودم،‌ بی‌حجابی شده بود و مادرم هنوز چادر
پ.ن این پیام که خونده میشه نکته داره صحبت از کشف حجاب رضاخانی بود صحبت از کشف حجاب پدربزرگ ربع پهلویه که اینروزا دارن بهش وکالت میدن بیاد ایرانو ازاد کنه بیاد زن زندگی ازاد راه بندازه به نوه رضاخان قلدر میگن نوک تیز انقلابشون هنوز خیلیا از اون دوران بکش بکش چادر خاطره ها دارن بعد تیر و ترکه رضا قلدر میخواد بیاد تو ایران ملت ایرانو ازاد کنه هنوز ملت ایران اون بانویی که ۸ سال به خاطر همین بکش بکش چادر زنان و دنبال زنان مردم گذاشتن و ترکه خوردن زنان ایرانی به اسم ازادی وادا اطوار فرنگ بازی از خونه پا نذاشت بیرون که به احترام این زن مکرمه و پاک دامن موقع تشیع جنازه ش امام زمان عج اومد کنار جنازه ش هنوز جای خیلی زخم های تیر و ترکه پهلوی خوب نشده که یک سری ساده لوح سلبریتیو اپوزیسیون میخوان دوباره بندازنش به جون مملکت یک نکته دیگه این داستان سکوت مسلمون ها در برابر ظلم بود که مشهود بود داستانی که اینروزا قشنگ با گوشت و پوست حس کردیم خیلیا که میتونستن از دکان هاشون بیان بیرون به داد مظلوم برسن نیومدن چپیدن تو دکان ها خیلیا میتونستن از مشاغلشون بیان بیرون به داد مظلوم برسن نیومدن بیشتر فرو رفتن تو روز مرگیهاشون خیلی از خواص از زبان و قلم و دست وعلم و هنرشون ذره ای در حمایت از مظلوم و غرش بر سر ظالم استفاده نکردن این داستان داستان این روزای خیلیاست این داستان کشف حجاب دختر مسلمونیه که بدست بچه مسلمونای دیگه چنان دل ترکاند که تا ابد اضطراب و دلهره اون صحنه رو فراموش نخواهد کرد اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
برنامه‌های دهه فجری تلویزیون ▪️از حضور «شهباز» تا ویژه‌های جشنواره فیلم فجر 🔹تلویزیون در کنار برنامه‌های ویژه در ایام دهه فجر، شروع یک سریال جدید امنیتی و برنامه «هفت» را به طور ویژه پیگیری می‌کند. 📝 جزئیات این برنامه‌ها را اینجا بخوانید اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
در یکی از سفرهای فرح به سوئیس و هنگام اسکی بازی، دو اسکی باز بدلیل از دست دادن تعادل به سمت فرح میروند، یکی از محافظان گارد شاهنشاهی خودش رو حائل میکنه بین فرح و اسکی بازها تا فرح آسیب نبینه اما پای محافظ میشکنه، فرح که شاهد صحنه بوده بی اعتنا به اون محافظ به اسکی بازیش ادامه میده، مسئول سوئیسی پیست دلش برای اون محافظ میسوزه؛ میبردش بیمارستان، یک روز از این قضیه میگذره فرح سوال میکنه اون یارو خره چی شد!؟ همراهان فرح میپرسن کدوم خره!؟ فرح میگه همون گاردی که دیروز مثل خر افتاد تو برف!!! ✍️کتاب محافظ شاه، ص۲۰۶ علی شهبازی محافظ شاه تا لحظه مرگ لیاقت این سلطنت طلبانه یه عوضی مثل فرحه :) اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه دقيقه در قيامت 01.(1).mp3
8.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه اول * پای ثابت میز محاسبه در برزخ! * اگر میخواهی شهید شوی..... * چه چیز در برزخ معطلمان میکند؟! * چشم برزخی؛ خوب یا بد؟ * عالم شگفت انگیز خیال * کتابی که از تجربه نزدیک به مرگ حاصل شد! * برنجی که از برزخ آمد! * چگونه اعمال، صورتهای برزخی را ماندگار میکند؟ * محاکمه شوخی در محاسبه اعمال * با عینک فلسفه، به هستی بنگریم! * پرواز روح همان مرگ است؟ 📅98/07/06 ⏰مدت زمان ۳۰:۲۹ ❗️برای دریافت مجموع جلسات سه دقیقه در قیامت، از طریق لینک زیر اقدام نمایید. https://aminikhaah.ir/?p=508 🔔 @Aminikhaah_Media اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅❅📀🖥📀❅┅┅ @BaSELEBRTY
استوری نوید محمد زاده درباره تحریم جشنواره پ.ن گفته چند سال قبل پرهیز داشته از اومدن به جشنواره فجر حالا عکسای پرهیزش از جشنواره رو میزنم همه حد و حدود پرهیزات اقای محمد زاده رو بببینید پرهیز داشته فقط اومده سیمرغشو گرفته و عکساشم گرفته و اغوش گرفتن زنشم منتشر کرده و رفته پرهیز داشته با لباس چروک اومده بی احترامی کنه به جشنواره تا پرهیزش قبول شه😁 پرهیز داشته با رودروایسی جایزه شو گرفته گفته یادتون باشه من پرهیز داشتم بزور بهم دادید خودتون خخخ پرهیز داشته با لباس جنگی و پرچم المان اومده جشنواره تا بی حرمتی کنه به جشنواره 😁 فقط اونجا که تو جشنواره زنشو اغوش میکشه نمیدونم از پرهیز بود یا ناپرهیزی😂😂😂😂 جماعت فراموشکارن اینا. نمیگن من الان دروغ میگم عکسام همه جا ریخته دروغم لو میره اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅❅📀🖥📀❅┅┅ @BaSELEBRTY