-࿓𓄹•.__
بچه که بودم خیلی شیطون بودم.
بابامم دستِ بزنش خیلی خوب بود!
هروقت یه شیطنتی میکردم کمربندشو باز میکرد و یه دل سیر کتکم میزد!
کتکه رو که میخوردم و تموم میشد،
بغضمو قورت میدادم، نگاش میکردم و
درحالی که تموم سعیمو میکردم اشکام
سرازیر نشن، میگفتم: "هیچم درد نداشت!"
بعدم بدو بدو میرفتم تو اتاقم تا کسی
اشکامو نبینه.
دروغ چرا، رفتنت کم از درد کمربند بابام نبود!
ولی میدونی چیه؟ "هیچم درد نداشت!(؛
-#علیرضانژادصالحی|𝓮𝓲𝓽𝓪𝓪.𝓬𝓸𝓶.𝓫𝓪𝓪𝓿𝓪𝓷•𔗨