#معرفی_کتاب
#نخل_و_نارنج
📚نخل و نارنج نوشته وحید یامینپور، پژوهشگر و نویسنده معاصر ایرانی درباره زندگی شیخ مرتضی انصاری، مرجع تقلید بزرگ شیعیان در عصر قاجار است.
شیخ مرتضی انصاری از مراجع بزرگ تقلید و فقهای تاثیرگذار ایرانی بود که در سال ۱۲۱۴ در دزفول متولد شد و در سال ۱۲۸۱ در نجف درگذشت. او شاگردان زیادی تربیت کرد که ادامهدهنده راهش بودند از جمله این شاگردان میتوان به میرزا محمدحسن شیرازی اشاره کرد که فرمان تحریم تنباکو را در عصر ناصری صادر کرد و مردم را به مقاومت علیه قراردادهای ننگین با بیگانه فراخواند. امام خمینی (ره) نیز از شاگردان مکتب شیخ مرتضی انصاری است که توانست با مبارزات و رهبری حکیمانهاش انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند.
📝 درباره کتاب نخل و نارنج
✨یامینپور در این کتاب زندگی و زمانه شیخ مرتضی انصاری را در قالب داستانی روایت کرده است. نویسنده در این رمان، به جز زندگی شیخ انصاری و تاریخ علمای شیعه به موضوعات دیگر از جمله جنگهای ایران و روس، حضور انگلستان در ایران و دوران امپراتوری عثمانی پرداخته است.
📌خواندن کتاب نخل و نارنج را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
✨علاقهمندان به تاریخ معاصر و سرگذشت بزرگان دینی را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.😌
🥳دوستان کتابخوان این کتاب در کتابخانه موجود است🤓
#نویسنده : #وحید_یامین_پور
#انتشارات : #کتاب_جمکران
#قیمت_۳۵۰۰۰
#تعداد_صفحات_229
#کتابخانه_محله_باقریه
#واحد_گفتمان_سازی
#پایگاه_معصومیه
🆔@Bagheria_Neighborhood_Library
#بخشی_از_کتاب_قیدار
«در قرآن، اسم بعضی پیامبران آمده است؛ اسم بعضی غیرِ پیامبران هم، چه صالح و چه طالح آمده است ، این صلحا عاشق حضرت باری هستند، اما حضرتِ حق، بعضی را خودش هم عاشق است، عاشقی خدا توفیر دارد با عاشقی ما... خدا عاشقی است که حتا دوست ندارد، اسم معشوفش را کسی بداند، به او میگوید، رجل! همین، مرد! همین ،می فرماید و جاء من اقصی المدینة رجل یسعی ،جای دیگر می فرماید و جاء رجل من اقصی المدینة یسعی، یعنی این دو تا رجل با هم فرق می کنند ، یکی میاد موسای نبی را نجات می دهد، قوم بنی اسرائیل را در اصل نشان می دهد، دیگری هم قومی را از عذاب نجات می دهد، اسم ش چیست؟ اسمشان چیست؟ نمی دانیم، رجل است...»
«حکم دسته، مال کسی است که به پخی نترسد و به چشمم ببیند صحرای عاشورا را و پاکار تیغ باشد،حمن هیأت تو سیاهی و خاموشی است؛ که اگر کسی خواست شبانه بزند به صحرا و گم گور شود، من هنوز تو تهران ِ به این بزرگی مردی را ندیده ام که بشود حکم دسته تو گوشش خواند! حق؟!»
«آدمی که یکبار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد هم پشیمان شده باشد، مطمئن تر است از آدمی که تا به حال پاشش نلغزیده، این حرف سنگین است،خودم هم می دانم.
خطا نکرده، تازه وقتی خطا کرد و از کارتن آکبند در آمد، فلزش معلوم می شود، اما فلز خطا کرده رو است، روشن است…
مثلِ کف دست، کج و معوج خطش پیداست.
از آدم بی خطا می ترسم، از آدم دو خطا دوری می کنم، اما پای آدم تک خطا می ایستم…!»
#نویسنده: #رضا_امیرخانی
#کتابخانه_محله_باقریه
#پایگاه_معصومیه
#واحد_گفتمان_سازی
#تهیه_و_تنظیم_سمانه_سلیم_آبادی
@Bagheria_Neighborhood_Library