هدایت شده از آشپزی مدرن👩🏻🍳
بارداری سختی داشتم همین موضوع بهونه شد تا مادرشوهرم بیاد خونه ام ازم مراقب من باشه...
هر روز دم #اذان غروب بوی خیلی بدی تو خونه ام میاومد وقتی متعجب از #مادرشوهرم میپرسیدم میگفت #اسپند دود کردم که چشم نخوری ..منم ساده باور میکردم و هر شب از بوی #تعفن که از زیر تختم اومد بیدار میشدم ولی هر چی نگاه کردم چیزی ندیدم ایقدر بوی بد بود که #حالت تهوع گرفت رفتم پرده رو زدم کنار پنچره باز کنم که #نور ماه تابید تو اتاق دیدم مادرشوهرم ...https://eitaa.com/joinchat/1139606798C4861552013