باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_صد_و_چهاردهم ✍ خدا وقتی بنده اش رو دوست داشته باشه ؛ دوست داره ا
#دلنوشته
#صبرانه_ای_از_عشق
#قسمت_صد_و_پانزدهم
✍ روح زوایایِ عمیق و وسیعی دارد که
برای رشد و به تکامل رسیدن ؛ نیاز
به حرکت مستمر در غمهای قلبِ
فاطمهیعلی دارد؛تابا نگاهِ_مادرانه،
زوایای روحش؛ در لطافت اشک های
اطمینان بخشِ فاطمه و حزن روح ،
با او همراه شود و با نگاهِ او تمام
وسعتش را به محضر آن قلبی که
خیلی زیبا علی را میدید، بسپارد ..
روح نیاز به اضطراب فاطمه دارد
تا وسیع شود .. 🌙✨♥️
✨ ما خواب بودیم او میجنگید ...
ما خواب بودیم اورا شهید کردند...
ما خواب بودیم انتقام گرفتند...
باز ماخواب بودیم او را به خاک سپردند...
چه سرّی داری سردارها
با سحرگاهان🌙✨♥️
تمام اينستاگرام پرشده بود از عکس سرداردلها،تلویزیون و همه جا بوی خوش شهادتش پیچیده بود،آنقدر تعجب کرده بودم که از دیدن فالورهاي قرتی خودم جاخورده بودم!حتی آنها هم از شهادت سردار دلشان به درد آمده بود!دو شک بودم که سردار سلیمانی چگونه انسانی است؟پای ماهواره یک چیزی می گفتند و پای صفحه مجازي وتلویزیون داخلی چیز ديگر!باخودم گفتم باید من این شهید را بشناسم ومحکش بزنم!بسم الله!این شما و این من و این زندگی ما!ببین حاجی! از دیدن مشکلات وزندگی من،نترسي!فقط نگاه کن ببین من با چه چنگ ودنداني نگهش داشتم!اینها میگویند شما اربا ارباع شده ای و این قطعا از شهيدگونه زندگی کردنتان بوده!کمکم کنید لطفا!
من چه می دانستم این حاجی عزیز ما،با خون خودش معجزه ها خواهد کرد!روزی که ميخواستندحاج قاسم راتشييع کنند ،من در به در دنبال خانه بودم!مامان راضیه بانگهبان برج بغلی،همشهری بود واز اوجستجوکرده بود او هم یک خانه را معرفی کرد که صاحب خانه داشت تخلیه ميکردتابرود به منزل ویلایی جدیدش و این آپارتمان را میخواست اجاره دهد!وقتی گرفتم تا خانه راببينم! باربد گفته بود هر خانه ای راپسنديدي من هم می پسندم،سخت نگيرتازود تمامش کنیم وبرويم!چشمي گفته بودم و راهی شده بودم!مرد میانسالی در رابازکرد!درون آشپزخانه زنی زیبا باچادرمعمولي رو گرفته بود ودخترنوجواني باچادرزيباي مشکی مرانظاره گربود!پسری مشغول آماده شدن به مدرسه بود ودر وديوارتازه باچند قسمت کنده شده به چشم میخورد کابينتها وکمدديواري ها هم به روزبودندوکاملا نورگيربود و روشن،فقط یک نقاشی کوچولو میخواست،سرویسها هم فرنگی و کابینت شده بودند ولی اگر قبلا بود من عمرا این خانه راميپسنديدم،لابی ورودی واسانسورها حرف نداشت اماخانه نیازبه نقاشی داشت!درهمین افکار بودم که حزن صاحبخانه را لمس کردم و نگاهم افتاد به عکس حاج قاسم که کنار حضرت آقا توی قاب بدجور جذبم کرده بود!انگارتوي ذهنم از حاج قاسم پیام دریافت کردم!مادرهمسرم که مراميشناخت،گفت برویم جای دیگر،گفتم:نه من این خانه راپسنديدم!باتعجب پرسید:این خونه روميخاي بگيري؟اين که گچ دروديوارش کنده شده؟گفتم:ايرادي نداره!
قرارباهمسرصاحبخانه گذاشتم تاباربد هم بياید ببیند!
باربد که آمد بخاطر پسندمن چیزی نگفت ولی او هم تعجب کرده بود به صاحب خانه گفت که من خودم با هزینه خودم اجازه دارم رنگ کنم؟صاحب خانه قبول نکرد و گفت که هزینه اضافی است!وقرارشد هفته ی بعد تخلیه کند!به خانه آمدیم و باربد گفت که چقدر درآن خانه حس خوب داشتم وبا تمام در وديوارگچي اش حالا متوجه شدم چرا قبول کردی حتما تو هم این حس را داشتی؟گفتم برای این که وقتی عکسای چندنفری رو تو خونه شون دیدم واحساس کردم اینا کارشون درسته وازخداخواستم هرچی خیره قسمتم کنه نه چیز دیگه ای فقط خیر بیاد تو زندگی مون!باربد چشمانش برق میزد و داشت اشک می ریخت دوباره سراغ بساط دود و گوشی و اينستاو روضه و.....او دیگر یقین کرده بود که علنا جز خدا حامی وپناهي ندارد وخداهمه چیز را از او خواهد گرفت مادامیکه نيتش این باشد که دیگران اورا کفایت کنند درحالی که خدا با تمام رحمتش داشت پله به پله نور می ساخت و اولیاء ش چه واسطه گری می کردند،پول ماشین رابه عنوان ودیعه مسکن دادیم و مقداری از آن رابرای خرج خانه گذاشتیم...دلم پیش حاج قاسم بود،او که بود؟ به راستی که بود که مغناطیس وجود پر جذبه اش مرا میکشید و ميبرد!
ادامه دارد...
⭕️کپی به هیچ وجه جایز نیست ❌
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بار چندم است کفن باز میکنم؟
دارم به این بهانه تو را ناز میکنم
پلکی، تبسمی، نفسی یا شکایتی
باشد بخواب فاطمه هر طور راحتی😭
#خدانگهدار_زهرای_علی❤️🔥
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
سَرچشمهی غمهای عالم فاطمیهست
غوغا شده در عرش اعظم، فاطمیهست
زهرای مرضیه اگر «اُم الحُسین» است
پس ریشهی ماه محرم #فاطمیهست
صلی الله علیک یا مولای
یااباعبدالله الحسین (ع)
و صلیاللهعلیکیا مولاتی
یا فاطمه الزهرا(س)🖤
شب تون فاطمی ✨
راهتون حسینی ✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
.
مجلس ختم گرفتیم برایت زهرا
روضه ات را حسنت خواند، حسینت غش کرد😭
#شام_غریبان_فاطمه 🖤🥀
#امان_از_دل_علی_مظلوم
.
.
غُسلَش داد و کـفَنَش کـرد
آنگاه نِشَست
و تنـها بَرایَش گِریـست.
بَعد آرام دَرونِ کـَفَن گُفت:
‹ زَهرا، مَنم عَلی...›🥀
دیگر درب نبود که می سوخت
جگر حسن بود و قلب علی😭
#شام_غریبان_فاطمه 🖤🥀
#امان_از_دل_علی_مظلوم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
.
چه گذشت بر دل مولای مظلوم مان
چه گذشت بر دل یتیمان زهرا ..😭
شاید همین ساعت بود..
که آستین به دهان گرفته اشک می ریختند و ضجه اش را آسمانیان می زدند😭
چه شبی است امشب در خانه ی مولا ...
بچه ها بی مادر شدند
و
پدرمان تنهای تنهاشد...
فاطمه اش رفت ..
و تنها پناه دلتنگی هایش چاه های مدینه شد ..💔
و بر این غربت تا ابد باید گریست😭😭
.
.
صلی الله علیک یا اول مظلوم یا امیرالمؤمنین
صلیاللهعلیک ایتها الصدیقه الشهیده
آجرک الله یا صاحب الزمان 🖤
.
.
هم دست فرج کبود شد از هجرت،
هم پهلوی انتظار بشکسته بیا! ...
آقا جان بحق مادرت زهرا بیا!🥀
الهی بفاطمه الزهرا
عجل لولیک الفرج 🤲
در شام غریبان حضرت مادر
برای سلامتی قلب مولاجانمان مهدی عجل الله
همه با هم بخوانیم :
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
⭕️غم مصیبت امشب بسیار بر قلب نازنین امام زمان مون سخت و سنگینه
برای سلامتی امام زمان مون صدقه فراموش نشه ⭕️
.
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا بیا گل زهرا عزاے مادر توست
صفاے فاطمیہ از صفاے مادر توست
بیا ڪه با تن خونین ، هنوز منتظر است
ڪه انتقام تو تنها دواے مادر توست
صبحتون مهدوی💚
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
همهجا رفتم و خوردم به در بسته ، حسین
فقط آخر که رسیدم به تو راهم دادی
خیر دنیای منی آخرتم هم با توست
به همه خیر رساندی و به ما هم دادی
صبحتون حسینی❤️✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" یا فاطمة الزهرا "
🎙 اعلام رمز عملیات توسط
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#فرمانده_لشکر۴۱ثارالله
۱۷روز تاپرواز خونین #حاج_قاسم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبا ترین مداحی فاطمیه🖤
همہ مدیون تو هستند الهے مـادر
سایہاٺ ڪم نشود ازسر این نوڪرها
من از این سوختنٺ پاے علے فهمیدم
فاطمہ هسٺ فقط یاور بےیاورها
#یا_صدیقه_الشهیده🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
هركس روي زمين است،
به بركت وجود حضرت صديّقه كبری
فاطمه زهراء سلام الله عليها میباشد.
اگر ميخواهيد ببينيد از چشم خدا
افتاده ايد يا خير،
به خودتان مراجعه كنيد!
اگر هنوز در دل خود نسبت به
حضرت زهراء سلام الله عليها محبت داريد،
پس بدانيد كه از چشم خدا نيفتاده ايد!
ترك گناهان موجب ميشود اين محبت
بيشتر گردد.
- استادفاطمینیا(ره)
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
📌 حضرت زهرا (س) و سید شهیدان اهل قلم
🔹️ همیشه برایمان سوال است که چرا آثار شهید آوینی ماندگار شد؟
◇ چرا بعد ۳۵ سال از پایان یافتن حماسه دفاع مقدس، صدای شهید آوینی ما به به سوی شهدا سوق میدهد؟
◇ همیشه میپرسیم؛ چرا آوینی در فکه آسمانی شد و به صف شهدای مظلوم خاک های گرم جنوب پیوست؟
◇ همه این سوالات را در یک عبارت میتوان خلاصه کرد که آوینی آمده بود که مظلومیت جنگ رابرای تاریخ به تصویر بکشد .
◇ شهدا فرزندان حضرت زهرا"س" بودند و مرتضی در آثارش آنها را منتقم خون مادر معرفی کرد.
◇ یوسفعلی میر شکاک را همه می شناسیم و در خاطراتش مینویسد: یکبار سر چند قسمت از مطالب نشریه سوره، نامه تندی به سید نوشتم که یعنی من رفتم.
◇ حالم خیلی خراب بود و حسابی شاکی بودم. پلک که روی هم گذاشتم حضرت زهرا (س) را در عالم رویا دیدم و شروع به شکایت از سید کردم. ایشان فرمودند: « با پسـر من چکار داری؟ »
🔹 اما من باز هم از دست حوزه و سید نالیدم؛ باز ایشان فرمودند:
« با پسـر من چکار داری؟ »
◇ بار سوم که این جمله را از زبان خانم شنیدم از خواب پریدم؛ وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود.
🔻 مدتی گذشت؛ تا اینکه نامه سید به دستم رسید: «یوسف جان! دوستت دارم! هر جا می خواهی بروی برو .. ولی بدان برای من پارتی بازی شده و اجدادم هوایم را دارند.»
📚 کتاب آوینی / نشر یا زهرا (س)
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#کلام_شهید
اگر گلوله هایمان تمام شد و شمشیرهایمان شکست، مشت هایمام که سالم است، سینه هامان که ستبر است، قلب هایمان که پر خون است، آنقدر خون می دهیم تا #خصم_کافر در خون ما غرق شود...
#شهید_جعفر_نجفی_آشتیانی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
16.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حتماببینید 👌👌👌
🎥 ویدیو بینظیر “حواس پرتی بزرگ”💙
👌نذار نداشتن فانتزی بازیای اینستاگرام حواستو از اینکه یه خونه و زندگی باصفا داری پرت کنه...
👌نذار نداشتن وسایل لوکس حواستو از اینکه صدای بازی بچه ات هنوز تو خونه میاد پرت کنه...
👌نذار اینکه همسرت یه شغل معمولی داره حواست رو از اینکه داره تمام تلاشش رو برای رفاه ات میکنه پرت کنه...
👌نذار اینکه دانشگاه نرفتی حواست رو از اینکه کلی استعداد داری پرت کنه
👌نذار اینکه تا حالا سفر خارجی نرفتی حواست رو از داشتن رفقا و دورهمی های صمیمی پرت کنه
👌نذار اینکه زیاد مانکن نیستی حواست رو از اینکه مادر مهربونی هستی پرت کنه
👌نذار اینکه نتونستی عمل زیبایی انجام بدی حواستو از اینکه همین الانشم برای خیلیا عزیزی پرت کنه ...
👈دنیا مثل یه بازار خیلی شلوغه...مواظب باش وقتی گرم دیدن ویترین مغازه ها هستی کیف دلخوشیات رو نزنن..
🕊 @BandeParvaz
.
همونجایی که
میزنی تو دهن نَفْسِت
و به گناه نه میگی
دقیقا همونجا ،
داری رشد می کنی !!
مطمئن باش 💯
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#تلنگرانه
گیرتوگناهاتنیست!
گیرتو کارایخوبیه...
کهانجاممیدی...
ولے نمیگی"خدایابهخاطرتو"...!
اخلاصیعنی:↓🌿
خدایافقطتوببینحتیملائکههمنه (:
#استادپناهیـان✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
دلمشھادتمیخواهدمردنراڪههمهبلدن،
مندلمازاینتابوتهامیخواهد...!
ازهمینهاکہبویۍعشقمیدهد،
بالایدستانعاشقان💔:)!
#شهیدانه🕊
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
این شبها
با قلبی محزون و
نوایی غریب میگفت:
امَّا حُزنِى فَسَرمَدٌ وَ امَّا لَيلِى فَمُسَهَّد...
دیگر شبها،
خواب در چشم من راه ندارد...
اَندوه من هميشگىست...
#مولاعلی(ع)
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
حق او با گریھۍ تنھا نمیگردد ادا
پیرڪن مارا خدایا در عزاۍ فاطمھ..💔
#فاطمیه🖤🥀
وقتی هوای روضه ما باز مادری ست
حال و هوای گریه ما جور دیگری ست
مداح و روضهخوان و سخنران و چای ریز
کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری ست
شاهان روزگار به ما غبطه میخورند
این نوکری خودش بهخدا عین سروری ست
این اشکها نشان دل بیقرار ماست
عالم بداند اینکه دل شیعه مادری ست
✍وحید محمدی
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_صد_و_پانزدهم ✍ روح زوایایِ عمیق و وسیعی دارد که برای رشد و به تک
#دلنوشته
#صبرانه_ای_از_عشق
#قسمت_صد_و_شانزدهم
✍ محبت مادری
▪️هرچه که شما نگاه میکنید، در طول دوران دفاع مقدس، اسم مبارک حضرت زهرا از همهی نامهای مطهر و مبارک دیگر بیشتر مطرح است، بیشتر آورده میشود. حاج قاسم سلیمانی از توجه حضرت زهرا(س) در جبهههای جنگ به رزمندهها میگوید: «هر وقت در سختیهای جنگ فشارها بر ما حادث میشد، پناهگاهی جز مادرمان حضرت زهرا نداشتیم»
#فاطمیه
خب حالاکه فکرم مشغول صحبتهای آیت الله سید....بود که در قم به من متذکر شده بود که خوابتان نشان ازسيره ی حضرت مادر است،اسم مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها ورد زبان شهدا وسربند روی پیشانی شان بود ومن از شهيد برجسته ای کمک خواسته بودم که ارادت فراوانی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشتند،کلا سراغ هرشهیدي می رفتم می رسیدم به محضر مبارک مادرسادات!بايد دق الباب می کردم ودر میزدم!پشت درخانه ی باکرامتشان نشسته بودم اما گدا بايستي تمنا کند و صاحب خانه،کرم! با اوضاع بدی که من داشتم باید در را محکم تر میزدم و بیشتر مسرّ میشدم!اما ظاهرا میرفتم وبرميگشتم!ديگر باید بایک واسطه ی با آبرو میرفتم جلو! بعد از یک ماه از شهادت حاج قاسم ما به خانه ی جديدرفتيم و وقتی وسایل خانه راچيدم،اثری از دیوارهای کنده شده نبود وباپرده ومبل و ....پوشیده شده بود!کارگرها میز غذاخوری را شکستند و مدام معذرت خواهی میکردند و باربد هیچ خرده ای به انهانگرفته بود اما من کفری شده بودم و مدام غرميزدم حالا چه کنم؟بعدساعتي بی خیال شدم و مشغول رسیدگی به امور منزل شدم!باربد تمام میل پرده ها را سرانجام داد و من سریع زيرپرده ها و پرده ها را زدم،مادرم برای تولدم این بار گفته بود هرچیزی که نیاز داری بخر،ومن پرده ی جدید گيپور قبلی را که کوچکتر بود کنارگذاشتم و پارچه ی گيپورجديد ترو بزرگتر ده متري برای منزل جدید خریدم و دوختم!خیلی دقیق پيليسه اش کردم و نظم چشمگیری به پذیرایی دادم،رفتم سراغ گوشی تا ببینم در فضای مجازی چه خبر است که چشمم خورد به شهیدمدافع حرمی که تازه به شهادت رسيده بود!یک چیز جالبی در موردش خواندم وجذبش شدم وبی هوا عکسش رااستوري کردم و اسمش را هشتگ زدم! بعد رفتم سراغ کارم،فردای آن روز مامان راضیه امدوگفت که میخواهد برای تخت برسام روتختی جديدبخرد و باربد اجازه دهد که من با اوبروم،فردا شد ومن با مامان راضیه راهی شدم ولی این بار پالتوی بلندی پوشیدم و سعی کردم موهایم را پنهان کنم،هرازگاهی موهایم به بیرون از روسری موهرم ،سرک می کشید و نمیدانم چرا دلم نمی خواست موهایم بیرون باشد!خريدکه تمام شد،توی تاکسی به حاج قاسم و فرمانده ی قدر ومخلصش فکر میکردم و برایشان داشتم ذکر می گفتم که راننده تاکسی نگه داشت ومامان راضیه گفت :...جان پیاده میشی ؟
به خودم آمدم و راهی خانه شديم،مادر داشت از من می پرسید که باربد هنوزهم مشغول ...است؟ من بین فکر فرمانده و سردار،سری به حرف های مادر زدم و گفتم متأسفانه،بله!خداخودش کمک کنه!پولی گذاشت توی دستم و گفت که برای توجیبی برسام کناربگذارم!تشکري کردم وبرایامواتش طلب آمرزش کردم،دیگر بالانيامدورفت،من هم رفتم سراغ آسانسور وکليد طبقه مان رافشردم!چه زیبا بود خانم توی آینه و چقدر دراين قاب آینه آسانسور،شکننده به نظر می آمد اما چاره ای نداشت،باید راهی خانه میشد!زنگ در را زدم و دخترم در را باز کرد و متعجب دیدم که سجاده ی مردانه ای که توی کشو گذاشته بودم زیر نور خورشید دارد میدرخشد! مخمل آبی با نوارهای قيطوني اش داشت دلم را گرم نوروزيبايي اش میکرد،آن طرف تر مردی مشغول تعمیر غذاخوری شکسته ام بود!بله!آن مرد؛همسرم بودکه داشت بعد نماز😳،به امور منزل رسیدگی ميکرد😳
و این معجزه ها ادامه دارد ...
❌کپی به هیچ وجه جایز نیست ❌
.