خسته از مدرسه بر میگشت، وقتی می گفتم خسته نباشی، دستانم را می بوسيد و در آغوشم می گرفت و می گفت:
مامان خیلی دوستت دارم شما از صبح تا حالا زحمت كشيديد، من كه كاری نكردم، از حالا به بعد نوبت منه شما بريد استراحت كنيد!
#شهیده_راضیه_کشاورز
https://eitaa.com/BandeParvaz