باند پرواز 🕊
شهید «محمدرضا (اردشیر) احمدی» زمانی که عازم عملیات کربلای 5 بود، در دو رشتهی خوب دانشگاهی یعنی رشتهی کامپیوتر شهید بهشتی و رشتهی برق دانشگاه تهران پذیرفته شده بود. دقیقاً شب یلدا بود که رفت. روزهای آخر آذر یعنی روز بیست و هشتم، عکسی را که گرفته بود، به من نشان داد و گفت: «مادر! این هم از آخرین و خوشگلترین عکس من!»
#شهید_محمدرضا_احمدی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
بعد از شهادتش، یک روز به برادرش علی که اکثر اوقات خود را در مسجد میگذراند،🕌 گفتم: رفتی مسجد به بچههای مسجد بگو که برای گیلاسچینی باغ ما🍒، طبق برنامهی هر ساله، اگر مایل هستند بیایند. چند روز گذشت و خبری از آنها نشد.😔 یک شب که برای خواب آماده میشدم و برادر شهید هم در مسجد بود، بعد از خواندن دعا، به رختخواب رفتم و بیدار بودم و هنوز نخوابیده بودم که یک وقت در عالم بیداری دیدم یکی از در خانه وارد شد! اول فکر کردم پسرم علی است که از مسجد برگشته، دقت که کردم دیدم پسر شهیدم محمد است! 😳خواستم بلند شوم، گفتم محمدجان تو هستی؟ آمد و فوری شانهی من را گرفت و گفت: بله مامان، راحت باش و بلند نشو.
و بعد سوال کرد که مادر، بچههای مسجد جوابی ندادند؟ گفتم: نه هنوز. گفت: به آقا بگو به بچههای مسجد دیگر برای میوهچینی تکلیف نکند؛ آنها میخواهند بروند مسافرت، ولی خجالت میکشند که بگویند ما نمیآییم.😰 گفتم: راست میگویی؟ گفت: بله. فقط یادت نرود که چه گفتم.
او بلند شد و رفت. من هم پشت سر او تا نزدیک پلهها رفتم و دیدم دیگر نیست. برگشتم و یکی دو ساعت بعد مجدداً به رختخواب رفتم و در خواب بودم که اینبار به خوابم آمد و گفت: مادر!
علی را بگو که دوچرخهی حمید را نگیرد.🚴♂ این را گفت و باز هم رفت و دیگر خوابم نگرفت. علی آمد و به او گفتم: علی جان، قضیهی دوچرخه چیست که علی به خواب من آمده و مطرح کرده؟ تو که خوب میدانی هر اتفاقی بیفتد، این شهید، من را آگاه میکند. گفت: بله. حقیقتش من دوچرخهی سید حمید مبصری را گرفته بودم، میدان انقلاب یک ماشین با دوچرخهی من تصادف کرد و فقط خدا خواست که من زنده ماندم؛ ولی دوچرخهی حمید داغون شد. 🥺گفتم: علی جان، به مسجد که رفتی، از بچهها سوال کن که کجا میخواهید مسافرت بروید؟
گفت: قضیه چیست؟ گفتم: محمد به خوابم آمده که به علی بگو به بچهها دیگر نگوید که برای گیلاسچینی به باغ گیلاس بیایند؛ آنها قصد مسافرت دارند. سپس ایشان به مسجد میرود و سوال میکند و آنها هم میگویند که حقیقتش ما میخواهیم به مشهد برویم.😲
#شهید_محمدرضا_احمدی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
شهید «محمدرضا (اردشیر) احمدی» زمانی که عازم عملیات کربلای 5 بود، در دو رشتهی خوب دانشگاهی یعنی رشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما حتما ببینید ✅
🕊🌷شهیدی که در خواب برای مادرش شعر گفت!
🕊منم آن عاشق دیرینه عشق
به بزم عاشقان مأواگرفتم...
#شهید_محمدرضا_احمدی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حتماببینید 👌👌👌
📽 روایت بی تابی مادرشهید برای فرزند شهیدش و پاسخ زیبای پسرش در عالم خواب...
#شهید_محمدرضا_احمدی
#یا_حضرٺ_ام_البنیـن_س
#مادران_شهدا
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حتماببینید 👌👌👌
📽 روایت بی تابی مادرشهید برای فرزند شهیدش و پاسخ زیبای پسرش در عالم خواب...
#شهید_محمدرضا_احمدی
#یا_حضرٺ_ام_البنیـن_س
#مادران_شهدا
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz