🔺یک سال پیش در چنین روزی...
دیدار شهید رئیسی با خانوادهی شهدای مدافع امنیت #مشهد مقدس💔
جـــبـــران نـــمـــیـــشــوی...😔
#شهید_جمهور | #رئیسی_عزیز
#شهید_دانیال_رضازاده
هدیه محضر همه شهدا صلوات 🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
⭕️پیکر شهید #نیلفروشان سهشنبه در تهران و پنجشنبه در اصفهان تشییع و خاکسپاری میشود🥀🥀
▪️مراسم وداع، تشییع و خاکسپاری سردار رشید اسلام سرلشکر شهید پاسدار #شهید_عباس_نیلفروشان مستشار عالی جمهوری اسلامی ایران در لبنان اعلام شد.
▪️روز دوشنبه ۲۳ مهرماه پس از انتقال پیکر مطهر شهید، مراسم تشییع و طواف در شهرهای #نجف، #کربلا و #مشهد برگزار میشود.
▪️روز سهشنبه ۲۴ مهرماه ساعت ۹ صبح مراسم تشییع در میدان امام حسین(ع) #تهران برگزار خواهد شد.
▪️مراسم وداع در روز چهارشنبه ۲۵ مهرماه در اصفهان و مراسم تشییع و خاکسپاری روز پنجشنبه ۲۶ مهرماه در #گلستان_شهدا #اصفهان برگزار خواهد شد.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز چهارشنبه و رور زیارتی آقا امام رضا باشه و پیکرت را ببرند برای آخرین بار زیارت و طواف حرم امام رئوف.. 😭
اللهم ارزقنا🤲💔
تصاویری از مراسم تشییع پیکر #شهید_نیلفروشان در #مشهد
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
خندید و گفت:
(دیدی بالاخره به دلـــ❤️ ــت نشستم!)
زبانم بند آمده بود😅 ، من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش میگذاشتم و تحویلش میدادم لال شده بودم.
خودش جواب خودش را داد:
(رفتم #مشهد یه دهه متوسل شدم حالا که بله نمی گی امام رضا از توی دلم بیرونت کنه😢 ، پاکِ پاک که دیگه به یادت نیوفتم.
نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست، خیر کنن و بهتون بدن نظرم عوض شد😍 دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیـر بشی!)
حالا فهمیدم الکی نبود که یه دفعه نظرم عوض شد انگار دست امام علیه السلام بود و دل من☺️ 😍 ...
📚 گزیده ای از کتاب_قصه_دلبری زندگی نامه شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر
#شهید_محمدحسین_محمدخانی #شهید_مدافع_حرم
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
رضا سگ باز!!!
🟡 یه لات بود تو #مشهد...
هم سگ خرید و فروش می کرد،
هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید
یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“
داره تعقیبش میکنه.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“
- رضا گفت: بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
- چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن.
(فحشای رکیک!)
اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت:
بله عزیزم!
چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا؟
چه اتفاقی افتاده؟
- رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
- رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيدهای، چیزی؟!!
- شهید چمران: چرا؟!
- رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!!
- شهید چمران: اشتباه فکر می کنی!!!!
یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی میکردی ولی اون بهت خوبی میکرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....!
تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد!....
رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمیرفت، زار زار گریه میکرد!
تو گریه هاش میگفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود.
رفت وضو گرفت.
سرِ نماز،
موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز،
صدای سوت خمپاره اومد.
پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......!
(فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)
یه توبه و نماز واقعی........
(به نقل از کتاب خاطرات #شهید_مصطفی_چمران)
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🔆به همان برف که بر گنبد تو بوسه زده
بی قرار است دلم صحن و سرا میخواهد
#امام_رضا #مشهد
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
2.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اذن زیارتے بدهید
ای امام عشق
حالمان به جان مادرتان
روبھ راه نیست…💔
#سحرهشتم و ایوان طلایت عشق است
کاظمین و حرم و شاه و گدایت عشق است
به جوادت قسم ارباب دلم تنگ شده
#مشهد و صحن و رواق و نگاهت عشق است
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🍃 چه آرزوهای قشنگی میکردند و چقد زیبا اجابت میشد ...😢
💟 #حاج_احمد آرزو کرده بود :
"بدست شقی ترین انسانهای روی زمین یعنی #اسرائیلی ها کشته بشم "
و حالا دست آنهاست ...
💟#حاج_همت از خدا خواسته بود:
"مثل مولایم #حسین بدون سر وارد بهشت شوم"
ترکش خمپاره سرش را برد...
💟#شهید_برونسی همیشه میگفت:
"دوست دارم مثل #حضرت_زهرا گمنام باشم"
سالها پیکرش مفقود بود ..
💟#آقا_مهدی_باکری میگفت :
"بدنم حتی یک وجب از خاک زمین را اشغال نکنه"
آب دجله اورا برای همیشه برد...
💟حاج آقا #ابوترابی در مسیر پیاده روی مشهد میگفت :
"آرزو دارم در جاده عشق (#مشهد)از دنیا بروم"
تو همون مسیر خدا بردش و روز شهادت #امام_رضادر جوار امام رضا دفن شد .
#حاج_حسین_یکتا میگفت:
میخاستن
میشد...
میخوایم
نمیشه..
چه کار کردیم با این دل ها ...😔
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
خندید و گفت:
(دیدی بالاخره به دلـــ❤️ ــت نشستم!)
زبانم بند آمده بود😅 ، من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش میگذاشتم و تحویلش میدادم لال شده بودم.
خودش جواب خودش را داد:
(رفتم #مشهد یه دهه متوسل شدم حالا که بله نمی گی امام رضا از توی دلم بیرونت کنه😢 ، پاکِ پاک که دیگه به یادت نیوفتم.
نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست، خیر کنن و بهتون بدن نظرم عوض شد😍 دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیـر بشی!)
حالا فهمیدم الکی نبود که یه دفعه نظرم عوض شد انگار دست امام علیه السلام بود و دل من☺️ 😍 ...
📚 گزیده ای از کتاب #قصه_دلبری زندگی نامه شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
. می گوید: "از کنار #سقاخانه تکان نخوردم، به آقا گفتم تا حاجتم را ندهی وارد حرمت نمی شوم. آقا را به
.
.
مادر شهید #علیرضاشهبازی به گذشته برمی گردد به سال 1355 و تولد علیرضا. «بالاخره آقا علی بن موسی الرضا (ع) به حرفهایم گوش داد و با وجود این که گناهکار بودم حاجتم را داد. چهل روز بعد از تولد علیرضا پسرم را به #پابوسی آقا آوردم. بازهم مثل قبل کنار #سقاخانه ایستادم و از امام هشتم بابت عنایتش تشکر کردم.
مادرش می گوید: رضا همیشه تولد و شهادت حضرت را به #مشهد می رفت گویی #مشهدالرضا(ع) نقطه اتصال علیرضا با خدا بود..
با وجود این که چند سال از #شهادت علیرضا شهبازی می گذرد اما هنوز هم #چهارشنبه شبها که می شود خواب به چشمان مادرش نمی آید.
منتظر است تا هوا روشن شود تا او به مزار فرزند شهیدش بیاید. می گوید: «چهارشنبه شب ها خواب به چشمانم نمی آید. از شوق این که فردا بر مزار علیرضا می آیم سر از پا نمی شناسم. در هر شرایطی باید پنج شنبه ها را با علیرضا باشم، برف، باران، سرما و گرما هم هیچ تاثیری در برنامه ام ندارد اینجا که می آیم انگار وارد بهشت شده ام. اینجا هستم تا حاج آقا پدر، علیرضا بیاید دنبالم و باهم برگردیم منزل.»
بازهم در صحبت هایش به امام رضا(ع) برمی گردد و به شهادت علیرضا..
_بعد از این که علیرضا شهید شد درست بعد از چهل روز باز هم به سرقرارم با آقا رفتم. #مشهد،# حرم، #سقاخانه..
بازهم ایستادم اما این بار دیگر چیزی از آقا نمی خواستم. تنها برای تشکر آمده بودم.
گفتم یا امام رضا(ع) راضی ام به رضای خدا که خوب رضایی به من داده، باایمان و نمونه و به بهترین راه هم او را برد..🕊❤️🩹
.
.
آنقدر بی کسی که تنت را کشان کشان
دادند روی بام به دستان آسمان
اما برای اینکه نسوزد تنت ببین
از #مشهد آمدند تمام کبوتران🕊🕊🕊
السلام علیک یا مظلوم یا "جوادالائمه"
🏴 شهادت مظلومانه ی پاره ی تن امام رضا ، جوان آل الله، جواد الائمه علیه السلام تسلیت باد🖤🥀
#شهادت_جوادالائمه_تسلیت_باد💔
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
@BandeParvaz 1_5194070043.mp3
زمان:
حجم:
14.79M
💠 نوآهنگ| آغوش گرم
این بار گُنه حال مرا بد کرده
انگار که ارباب مرا رد کرده
یا رب دل من پیش #حسین است ولی
بد جور دلم هوای #مشهد کرده
🎙 #محمدحسین_بابائی
#جامانده #اربعین
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz