26.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حتماببینید و بهره ببرید✅
🏴 رسیدیم به عزای حضرت مادر😭
💔تنهایی گوش بدید حال و هواتون عوض میشه💔
التماس دعا
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_تسلیت 🖤🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🏴🕊
▪️این دعای
حضرت زهرا سلاماللهعلیها
را زیاد تکرار کنیم
▪️ خدایا مرا خرج کاری کن
که مرا بخاطرش آفریدی
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_تسلیت 🖤🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
به پشت پیراهن نوشتند:
می رویم تا انتقامِ
سیلی مادر بگیریم . .🖤🥀!'
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
⭕️ سال 62 یا 63 بچههای #سپاه که دم درب #ریاست_جمهوری بودند گفتند یک پیرزنی از #اراک آمده و میگوید من حضرت #آقا را میخواهم ببینم. من رفتم گفتم بفرمایید #مادر! کاری داری شما؟ گفت که والله هر چی دارم و ندارم برداشتم آوردم بدهم به آقا برای #جبهه. من رفتم خدمت حضرت آقا و عرض کردم این طور شده است. گفتند سریع بگویید بیاید داخل. رفتم او را آوردم داخل. یک زیلو، یک سجادة نماز، یک #انگشتر یا #النگو - در حدّ همین چند قلم بود که - به حضرت آقا داد و گفت من دیگر امیدی به زنده بودن ندارم. همینها را دارم از مال دنیا و آمدم اینها را از طریق شما به جبههها بدهم و به این وسیله دِین خودم را ادا کرده باشم.
.
حالتی در آقا به وجود آمده بود که اصلاً وصفناپذیر بود. عظمت این زن را میدید که از اراک راه افتاده آمده و هر آنچه دارد و ندارد برای جبههها میدهد. او بعد مورد تفقد حضرت آقا قرار گرفت و تشکر کردند. بعد از اینکه آن پیرزن رفت، آقا یکی از کارمندان دفتر را صدا کردند و گفتند بروید آدرسش را بگیرد و در حدّ ممکن نیازهای اولیهاش را برطرف کنید. آن سجاده را آقا تا زمانی که در ریاست جمهوری بودند به عنوان سجادة خودشان حفظ کردند. البته چندین برابر پول آن را آقا به حساب جبهه واریز کردند، یعنی در واقع آن را خریدند. بعد فرمودند که بقیهاش هم در موزه باید باشد.🇮🇷
.
#خاطره
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر فلسطین، در روزی که میخندد...
سلام بر لحظه ی بوسه زدن، بر دست پدر...
سلام بر اشک های حلقه زده در چشم مادران...
سلام بر شوق چشم های کودکان...
و قسم به پرچم های برافراشتهی مقاومت...
که فلسطین، آزاد خواهد شد...
#فلسطین
#پیروزی_قدس_نزدیک_است
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🔰درس ۵۰ روزه غزه برای شبهروشنفکران ایرانی!
•| مردم غزه به شبه روشنفکران ایرانی که بر خلاف ادعایشان، به مفهومی بنام وطن، تعهد ندارند، با صدای بلند و البته به شکل تراژیک میگوید؛
جان و مال و عزیزانمان را میدهیم فرزندانمان را به آغوش خاک میسپاریم، در خرابهها زیست میکنیم، بدون غذا و آب میمانیم اما #مهاجرت نمیکنیم، میمانیم و میسازیم
و درس دیگری را آموزش میدهد؛
عامل مصیبت های ما جبهه عبری - عربی و غربی است، نه جبههی مقاومت! بنابراین هر چه فریاد داریم بر سر دشمن میزنیم نه خودی!
#فلسطین
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨قوی ترین مظلوم✨
وقتی دلم می گیره،
این صدارو گوش می کنم💚🌹
#مظلوم_مقتدر
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
گاهی از #خیال من گذر میکنی…
بعد #اشک میشوی…
رد پاهایت خط میشود
روی گونه ی من
چقدر خوبه که هستی
چقدر خوبه که
#یادت
#عطرحضورت
همیشه با منه❤
#شهید_محمد رضا_تورجی زاده
دلسوخته حضرت زهرا سلام الله علیها
سردار شهید تورجی زاده
هدیه به روح مطهرشون صلوات 🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
خط مقدم
کارها گره خورده بود
خیلی از بچهها پرپر شده بودند
خیلی مجروح شده بودند.
حاجی بیقرار بود
اما به رو نمیاورد
خیلی ها داشتند باور می کردند
اینجا آخرشه !
یه وضعی شده بود عجیب
تو این گیر و دار حاجی اومد
بی سیم چی رو صدا زد ...
حاجی گفت: هر جور شده با بیسیم
تورجیزاده رو پیدا کن
خلاصه تورجی ر پیدا کردن
حاجی بی سیم رو گرفت
با حالت بغض و گریه
از پشت بی سیم گفت:
تورجی چند خط
#روضهحضرتزهرا برام بخون
تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد
که دیدم حاج حسین خرازی
از هوش رفت ... !
صدا رو روی تمام بی سیمها
انداخته بودن.
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد
وقتی به خودمون اومدیم
دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگن
خط رو گرفته بودن
عراقی ها رو تار و مار کردن.
تورجی خونده بود :
در بین آن دیوار و در
زهرا صدا می زد پدر
دنبال حیدر می دوید
ازپهلویش خون میچکید
زهرای من،زهرای من... !
#فاطمیه
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
.
شهدای ما این نگرانی و دلواپسی برای شیعه را از مادر سادات حضرت صدیقه فاطمه (س) آموخته بودند، شما به زندگی و سیره این شهدا که نگاه میکنید متوجه میشوید چقدر برای این انقلاب با تأثی از حضرت فاطمه زهرا (س) شبها اشک ریختند و روزها جنگیدند.
#حاج_حسین_یکتا
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حتماببینید 👌👌👌
📹 بیسیمت روشن باشه؛
📌 هر جا دیدی شیطون از گوشه خاکریز دلت اومد تو، بساط روضه رو به پا کن...
#حاج_حسین_یکتا
#شهیدانه
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
"لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ..."
در مسیـر عشـق از خیلـی چیـزهـا بـایـد گـذشـت ...!(:💔
_آلعمران_۹۲🌱
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
.
فاطمه در هر گناهی آبرویم را خرید
طفلِ بازیگوش را مادر وساطت میکند ...
#فاطمیه 🥀
.
.
♨️ ضمن عرض سلام و آرزوی قبولی عزاداری های شما عزیزان
به اطلاع شما خوبان منتظرداستان شبانه مون می رسونیم
که پارت جدید
امشب با ساعتی تاخیر ارسال خواهد شد
عذر خواهی ما را بپذیرید🙏
.
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_نود_پنجم ✍انسان چون سیستم و کارخانهی هدایت قلب را جدی نمیگیرد،
#دلنوشته
#صبرانه_ای_از_عشق
#قسمت_نود_ششم
به گُل نگاه کنید و
با تسبیح برای قلبِ
امام زمان روضه بخوانید ..
🌹🌹🌹
✍خب حالا اسباب و اثاثیه بسته شده بود وخیلی از وسایل شکستنی ودکوري رابا پژو ی اسپرت تور باربد بردیم و مابقی اسبابهای خانه را با دوتا خاور بردیم اما کلی وسایل اضافه داشتیم که آنها را بخشیدیم و مابقی را کنار خیابان گذاشتیم تا هرکس نيازداشت،ببرد!وقتی خرده ریزه هاراباماشين میبردیم،با صحنه های جدیدی روبرو بودم!زنان این ساختمان ۸طبقه به شدت کنجکاو وجستجوگر بودند!ازصبح تا شام،مشغول تجسس در زندگی دیگران بودند وتوی راه پله ها خاله بازی میکردند،ساعت دوشب باسيني چای ازهم توی پله ها پذیرایی میکردند!خانه رابا مامان راضیه و باربد تمیزکرديم و حسابی طلبیدیم!کارگرها کلی ریخت وپاش کرده بودند و خاک و رنگ رد پایش هنوز به چشم می آمد!پرده هارانصب کردیم تاديد نداشته باشد و محفوظ باشیم!همسایه روبرويي ما نبود و خانه اجاره رفته بود وبعدهافهميدم خانه مجردي است!هر روز افراد جدیدی درحال رفت وآمد بودند واينهارا از باربد شنيدم!همسايه روبرو ی ضربدری ما ،شايدبگويم هر۵دقيقه در را باز میکرد واز لای در سرک میکشید تا آمار وسایل را دربیاورد!از اوخوشم نمی آمد وباروحياتم در تضاد بود وبرای همین خواستم از اول طوری رفتار کنم که احساس راحتی بامن را نداشته باشد،تازه از برخورد اولش هم خاطره ی خوشی نداشتم!روزهاي جدید شروع شد و باربد دوباره باتيپهاي خفن داشت دل زنهای اینجا راميببرد!گاهی به هوای شستن ماشین میرفت پایین ومن اتفاقی می فهمیدم زن همسایه پایین خانه نشسته وبه هوای بچه اش با همسر من خوش و بش میکند و وقتی. برسام را میدید حول میشد و گاهی هم با وجود برسام ،گفتگو ادامه پيداميککرد!برسام که کلاس هفتم بود می آمد و ميگفت:مامان این خانومه چرا انقدر با بابا راحته!
وقتي دید به هم ریختم موضوع را عوض کرد،فکرم درگیر شده بود و از طرفی هرچه بیخیال میشدم ،بدتر ميکرد!باربد دوباره افتاده بود با سامان دور دور!ومن ازترس سکته داشتم میکردم!بخصوص روزی که باربد بایک پیشنهاد تپل به خانه آمد!سامان خواسته بود اوراننده اش شود!دعوای شدیدی کردیم وقطعاهمسايه هاشنيدند !بايدمنصرفش میکردم!چرا؟چون سامان خودش پژو داشت ولی چرا باید به باربدپيشنهاد میداد؟هدفش فروش و پخش مواد باماشين ماو همسر من بود!این یکی را ديگرکوتااه نیامدم و چندمااه بر سرش جنگيدم!حتي سامان آنقدر،وقیح بود که اسلحه کلت کمری داشت و یک جوررايي داشت کار به تهدید میکشید،مواد فروش بزرگی آمار باربد را گرفته بودواو را محک زده بود و مطمئن که شده بود. باربد. را به آشپزخانه زیرزمینی شان در تهران برده بود!انجا شیشه تولید میکردند و با چه کیفیت پایین ومرگباري مواد تهیه ميکردند!تازه چقدر باربد خودش را لارج نشان داده بود که اورا به عنوان خانواده ی مایه دار( سیاوش)حساب آورده بودند و برای بردنش به آشپزخانه زیرزمینی چشمانش را بسته بودند!ياحسين! این چه بازی جدیدی بود!خدارحم کند!
ادامه دارد...
❌کپی به هیچ وجه جایز نیست ❌
♨️همراهان قدیمی مون می دونید
برای دوستان تازه واردمون میگم
که
این دلنوشته های شبانه داستان جذاب و پر از فراز و نشیب زندگی یکی از اعضای خوب کانال مون هست که زحمت می کشند و برامون ارسال می کنند
حتما قسمت های قبلی را بخونید و با ادامه ی داستان در شب های آینده با ما همراه باشید 🙏
لطفا هر گونه نظر و پیشنهادتون را با نویسنده ی داستان
در لینک ناشناس مون در میان بگذارید✍
https://harfeto.timefriend.net/16839138673523
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاطمیه دیده بان کربلاست ...
صلی الله علیک
یا اباعبدالله الحسین
و
صلیاللهعلیکِ یا بنت رسول الله
یا فاطمه الزهرا 🖤🥀
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
مولا جانم
▪️گمان میکنم آن روزهای آخر،
میان وصیتهای پنهانی مادر،
آن زمان که علی گوشش را کنار بستر فاطمه میگذاشته،
یا آن هنگام که فاطمه زیر لب با مولایش نجوا میکرده...
صحبت از تو بوده است..
شاید از آرزوی دیدار تو میگفته
یا از اینکه چقدر چشم انتظارِ توست!
یا از آنکه
تنها با آمدن تو دلش شاد میشود
هرچه بوده من فکر میکنم ذکر لبهای مادر در واپسین روزها تنها تو بودی...
تو که آخرین امیدش در این دنیایی!
تو که عزیزکردهی زهرایی!
مهدی جان! مادر مگر غیر از ظهورِ تو چه میخواهد؟!💔🥀
بحق فاطمه ی مظلومه
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
نگاه رحمتت بر ماست؛ میدانم که میآیی
ز اشک دوستان پیداست؛ میدانم که میآیی
گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا
تو تنها و علی تنهاست میدانم که می آیی...
صبحتون مهدوی💚💫
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
واجبِ شرعیِ عشقست سلامِ سرِ صبح
السلام ای همه ی عشق و مسلمانی من
دادم از دور به تو سلامی و اشکم ریختم
السلام ای همه ی سرمایه و دارایی من
صبحتون حسینی♥️🌤
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz