فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#سفرهای_علمی (قسمت هفتم)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 477 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#کلیپ_کاردستی
باورتون میشه با کش میشه یه همچین کار هایی انجام داد؟؟؟😊👌
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 478 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#شعر
#جمعه_انتظار
بی شک زمین و آسمان ،از ما بلاگردان شود
گر یاد مهدی غریب، بر قلب ما مهمان شود
با یاد آن والا مقام ، از برکت نامش یقین
سختی این دورانِ غم،بر عالمین آسان شود
اما گرفتاریم و دور، از یاد و نام آن کریم
باید که احوال همه،در غیبتش نالان شود
در بین امواج بلا ، دور از امام بر حقیم
کشتی بدون ناخدا ، ویرانه در طوفان شود
راه نجات ما فقط ، دوری ز غیر مهدی است
تنها ولیّ شیعیان ، باید که او سلطان شود
تنها امام نور اوست،از نار و آتش خسته ایم
گمراهی دلهای ما ، با لطف او درمان شود
با یک نگاه حیدری ، ظلمت به پایان می رسد
قلبِ تمام عاشقان، آکنده از ایمان شود
او حق مطلق باشد و غیرش همان طاغوت محض
حق آید و طاغوت هم،ویران و سرگردان شود
تنها قیام عاشقان ، روز ظهور مهدی است
روزی که کاخِ ظالمان، با خاکها یکسان شود
دیدم احادیث ظهور ،بشنو ز من این راز را
خواندم علمدار حسین،فرمانده ی ایران شود
(عبدِکریم)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 479 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#داستان
⭐️🌈 حجاب من 🌈⭐️
دل و جرئت پیدا کردم و رفتم توی کوچه. لبهی چادرم را سفت زیر گلویم گرفتم و راه افتادم طرفِ خانهی مادربزرگم «ننهخانم». ناگهان یک نفر داد زد: «یک دختر چادری آنجاست!»
من پا به فرار گذاشتم؛ اما دوتا اَمنیه به سرعت به من رسیدند. یکی از آنها چادرم را از سرم کشید و گفت: «مگر نمیدانی به دستور شاه کسی نباید چادر سر کند.»
چارقدم را سفت گرفته بودم و میلرزیدم. میخواستم بگویم که من دختر آقای بخشدار هستم که رئیس امینهها رسید و گفت: «اینکه دختر آقای بخشداره... چرا چادر به سرت است دخترم؟» با ترس گفتم: «خب نمیخواهم بیحجاب باشم. گناه دارد.»
رئیس خندید و گفت: «چون دختر آقای بخشدار هستی این دفعه میبخشمت؛ اما اگر دفعهی بعد چادر سرت باشد تنبیه میشوی.» چادرم را گرفتم و با گریه به خانه رفتم. شب ماجرا را به آقاجانم گفتم. آقاجان گفت: «از دست من کاری ساخته نیست دخترم. این دستور رضاشاه است که زنهای ایرانی باید بدون چادر باشند. بهتر است تو هم مثل مادرت و خیلی از زنهای دیگر از خانه بیرون نیایی تا ببینیم چه میشود...»
نوهی گلم، ساراجان! این حکایت برای خیلی از زنان و دختران زمان رضاشاه اتفاق افتاده است. شاید آنها گرفتار امنیهها شدهاند و کتک هم خوردهاند؛ اما دستور خدا و پیامبر را کنار نگذاشتهاند. حالا تو برایم بگو که چهطوری به حجاب علاقهمند شدی؟
مادربزرگت، فخرالسادات
آن روز...
وقتی پا به حیاط گذاشتید توی بغلتان پریدم. مثل همیشه بوی دشت و صحرا میدادید. شما برایم یک چادر زیبا دوخته بودید. چادری که پارچهاش را از کربلا آورده بودید. من تازه به تکلیف رسیده بودم و نُه سالم بود. آن را به سرم انداختید و گفتید: «جشن تکلیفت مبارک نوهی خوشگلم!»
من یک دنیا خوشحال شدم. مامان صورتم را بوسید من احساس غرور کردم و از آن به بعد خودم را یک خانم عاقل و دانا دیدم. خدا هم در همهی کارها کمکم کرد.
من به خوبی به آن چادر عادت نداشتم؛ اما نمازم را میخواندم. روزه هم میگرفتم. سال بعد، روزی ما و شما به یک عروسی دعوت شدیم. پیش از رفتن، من چادرم را سر کردم و نماز خواندم. توی عروسی، جلوی داماد کمی از موهایم پیدا بود. شما صورتم را بوسیدید و گفتید: «سارای گلم، تو که به آن خوبی سرِ نماز حجاب داشتی، فقط برای خدا موهایت را پوشانده بودی؟ اما حالا برای بندههای خدا مثل این آقاداماد که نامحرم است نمیخواهی خودت را بپوشانی تا خدا دوستت داشته باشد؟»
من به فکر فرو رفتم. فوری موهایم را پوشاندم و از آن به بعد تصمیم گرفتم حجابم کامل باشد. مثلِ حضرت زهرا (س). حالا میخواستم به شما بگویم که آن حرف خوب شما خیلی روی من اثر داشت و من همیشه دعایتان میکنم.
خیلی دوستت دارم، سارا
1. در زمان رضاشاه به مأموران پلیس، اَمنیه میگفتند.
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 480 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#شعر
#کلیپ
#امام_زمان_علیه_السلام
با "محبت" آمدی، صید کمندم کرده ای
با همین ترفند ساده، پایبندم کرده ای
بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود
در میان عاشقانت ارجمندم کرده ای
بار سنگین گناهانم ذلیلم کرده بود
با نگاه رحمت خود سربلندم کرده ای
در پناه گرم آغوشت مرا جا داده ای
در پناه خود مصون از هر گزندم کرده ای
بیشتر از دیگران دارم صدایت می زنم
بیشتر از دیگران چون دردمندم کرده ای
راستش این است آقاجان اگر می خواهی ام
چون محب مادرت بودم، پسندم کرده ای
تا قیامت روزی ام از خوان زهرا می رسد
شاکرت هستم که بر او مستمندم کرده ای
(محمدجوادشیرازی)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 481 🔜
36.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#کلیپ_خلاقیت
#کاردستی
#اوریگامی_خرگوش
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 482 🔜
34.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#کارتون_پهلوانان(پوریای ولی: قسمت هفتم)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 483 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#کارتون_جعبه_کاردستی (قسمت هفتم : جوجه تیغی)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙484 🔜
يارب2.mp3
5.72M
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#صوتی
#تواشیح
#یا_رب_نور_ربی
👌بسیار جذاب😍
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙485 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#کارتون_ماجراهای_کوشا(قسمت هفتم)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 486 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#داستان
#خدا_خوب_گوش_میدهد ✨🕋✨
رهبر عزیزمان فرمودهاند: «سلامت معنوی را با توجه به خدا، نماز، دعا، توسل و یاد شهدا تأمین کنید.»
امروز گریه کردم. امروز خیلی ناراحت بودم. امروز از دوتا اتفاقی که در خانه افتاده بود، غصه خوردم.
میخواستم با خدا حرف بزنم. به خدا همهی حرفهایم را بگویم.
میخواستم همهی حرفهایم را از اولِ اولش تا آخرِ آخرش را به خدا بگویم.
نمیدانستم چهطوری باید با خدا حرف بزنم تا از حرفهایم خوشش بیاید.
یادم افتاد که بعضی وقتها مامان از روی یک کتاب دعا میخواند. اسمش هم یک ذره سخت است. مَ فا تیح اَل جَ نان..
مَفاتیحُالجنان
این کتاب همیشه روی طاقچه کنار قرآن بود. سراغش رفتم. کتاب را باز کردم.
فهرست را نگاه کردم. دعاهای مختلفی داشت. ورق زدم. ورق زدم. از روی معنی دعاها فهمیدم که برای هر حرف و دردودلی یک دعا وجود دارد. برای روزها و هفتهها، برای حرفهای عاشقانه با خدا، برای وقتهایی که فقیر میشوی، برای وقتهایی که از خدا خیلی کمک میخواهی...
معنی دعاها قشنگ بود. معنی دعاها به حرفهای دل من نزدیک بود. با همهی دعاها میتوانستم با خدا قشنگ حرف بزنم.
با بعضی دعاها میتوانستم از امامان و شهدا بخواهم که دربارهی من، درباره غصههایم پیش خدا دعایم کنند...
سجادهام را پهن کردم. تسبیح آبیام را دستم گرفتم. با دانه دانهی تسبیح، خدا را صدا زدم. با دانه دانهی تسبیح آبی، آسمان شدم. پرندهها در آسمان من پرواز کردند.
به صدای من گوش دادند.
دعای توسل را شروع کردم به خواندن.
اشکهایم ریخت... دلم آرام شد.
وقتی دلم آرام شد فهمیدم که خدا از من خوشش آمده...
فهمیدم که امامان با خدا دربارهی من حرف زدهاند و خدا خوبِ خوب گوش داده است...
کتاب مفاتیحالجنان را به پرندههای دلم سپردم تا همیشه آسمان دلم آبی بماند.
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 487 🔜