🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#اعداد_زیبا
1و1و1یکتاپرستی
2و2و2دوستی و راستی
3و3و3 سیمای نیکان
4و4و4 چهره ی پاکان
5و5و5 پند امامان
6و6و6 نور شهیدان
7و7و7 هوش و دیانت
8و8و8 همیشه وحدت
9و9و9 نور قران
10و10 و10 درس حکیمان
🦋🌼🌸🦋👦
🔙30🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#بازی
#تعادل_و_توازن
راه رفتن روی چوب تعادل، لبه باغچه، لبه جوب و ...
چه قدر به بچه ها گفته ايد كه "اونجا راه نرو! اين راه صاف را برای من و شما ساختند"؟!!!
✅ كودک به هدايت فطرت و سائق رشدش روی لبه ها راه می رود؛ ما به او می گوييم "بی تربيت" چون نه ادب بازی را بلديم و نه اخلاق بازی را 😶
بعد هم به او فرمان می دهيم كه "بيا پايين"
#استاد_سلطانی
🦋🌼🌸🦋👦
🔙31🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#کلاسداری_و_اردو
به بسم الله ميخوانم خدا را زمشتي خاك آدم كرد مارا
مي گشايم زبان بنام خدا كه زنامش جهان شده بر پا
حمد بي حد به خالق يكتا قادرست وعليم وبي همتا
بنام آنكه گل را رنگ و بو داد زشبنم لاله ها را آبرو داد
بنام خداي جهان آفرين به اين آفرينش هزار آفرين
بنام آنكه دل كاشانة اوست چراغ هر كسي در خانةاوست
اي خدايي كه تويي بنده نواز ميكنم قفل دلم پيش تو باز
هر كجا ميروم و مي گــذرم ساية مهر تو باشد بــه ســرم
🦋🌼🌸🦋👦
🔙32🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#خدا_که_مهربانه
خدا که مهربانه به فکر بندگانه
برای خوشبختی مون گفته که قرآن بخون
قرآن کتاب زنده است جاویدان وپاینده است
قرآن کند آشکار سوال های بسیار
هرکس قرآن می خونه اینو باید بدونه
که هست کتاب قرآن کلام پاک یزدان
در آن کتاب نوشته مومن جاش تو بهشته
اگر می خوای بشی خوب قرآن یاد بگیر
🦋🌼🌸🦋👦
🔙33🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#بسم_الله
نام خدا بسم الله
مشکل گشا بسم الله
اوّل کار بسم الله
وقت غذا بسم الله
موقع خواب بسم الله
گفتار ما بسم الله
در هر کجا بسم الله
وقت دعا بسم الله
ورد زبان بسم الله
آرام جان بسم الله
الله اکبر
خدا چه با جمال است الله اکبر
با عزّت و جلال است لله اکبر
به به چه با کمال است الله اکبر
دانای هر سؤال است الله اکبر
در عقل و در خیال است الله اکبر
برتر زهر خیال است الله اکبر
جهان مثل نهال است الله اکبر
خدایش باغبان است الله اکبر
وجودش بی زوال است الله اکبر
در او بدی محال است الله اکبر
🦋🌼🌸🦋👦
🔙34🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#قــرآن
قرآن رو که میخونیم حرف میزنه خداوند
با آیه های قرآن میده به ماهزار پند
قصه داره آیه هاش قصه خوب وزیبا
قصه هایی که بوده قبل ازماتوی دنیا
قصه پیغمبرا آدمای خیلی خوب
قصه حضرت نوح که ساخت یک کشتی ازچوب
قصه خوب موسی که روز وشب دعاکرد
قصه خوب یوسف که بیرون اومد ازچاه
یوسفی که قشنگ بود خیلی قشنگترازماه
قرآن رویاد بگیریم سرکلاس قرآن
باخوندن قصه ها ش پندی بگیریم از آن
🦋🌼🌸🦋👦
🔙35🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#جشن_قرآن
آن روز زنگ آخر خانم معلم ما
با یک خبر، حسابی خوشحال کرد ما را
توی کلاس آمد لبخند روی لب داشت
ما را نگاه می کرد ماژیک را که برداشت
آمد کنار تخته شکلی کشید زیبا
از یک کتاب و کم کم کامل نمود آن را
زیرش کشید پایه مانند ضربدر بود
پرسید تا بگوییم اسم کتاب را زود
ما هم جواب دادیم: هست این سوال آسان
توی کلاس پیچید نام قشنگ «قرآن»
روی لب معلم لبخند دلنشین بود
گفت: آفرین عزیزان! منظور من همین بود
آن هدیه ی خداوند بر مردم مسلمان
قرآن که آشنایید با چند سوره از آن
یک مژده دارم امروز ای بچه های خوش رو
امسال «جشن قرآن» ما می رویم به اردو
یک شنبه صبح، آغاز گردید اردوی ما
از مدرسه به سمت کوه کنار دریا
یک دشت سبز و زیبا نزدیک کوه دیدیم
روئیده بود آن جا گلهای رنگ وارنگ
بر شاخه ها شکوفه با برگهای خوش رنگ
بسیار با صفا بود آن کوه و دشت و دریا
با حرف های خوب خانم معلم ما
می گفت: ای عزیزان پروردگار دانا
با لطف و مهربانی بهر هدایت ما
خیلی کند محبت کرده عطا فراوان
از بهترین آن ها باشد کتاب قرآن
این آیه ها که انگار بر بال یک فرشته
با نام «جبرئیل» از سوی خدا نوشته
با دست او به تدریچ
بر حضرت محمّد صلی الله علیه و آله
در مدتی حدود بیست و سه سال آمد
هر آیه که می آمد می کرد او تلاوت
تا با عمل به آنها انسان شود هدایت
بر قلب نازنینش البته کُلِّ قرآن
یک بار هم شبِ قدر نازل شده عزیزان
با احترام بسیار خوب است یک مسلمان
اول وضو بگیرد در وقت خواندن آن
آن وقت رو به قبله آن را کند قرائت
با صوت و لحن زیبا آهسته و به دقت
🦋🌼🌸🦋👦
🔙36🔜
#بازی
#دکتر_اکتشاف
بازی فکری برای کودکان ۶ ساله و بالاتر که پیشنهاد میشود :
در این بازی فکری ،دکتر اکتشاف در آزمایشگاه خود مشغول آزمایش می باشد.
او باید هرچه سریع تر مواد شیمیایی خیلی خطرناکی را با استفاده از لوله های آزمایشگاهی با هم ترکیب کند.
آیا شما دوست دارید در این کار مهم به دکتر اکتشاف کمک کنید؟
برای اینکار باید سریعتر از سایر بازیکنان توپ های رنگی را داخل لوله های آزمایشگاهی جابجا کنید تا ترتیب توپ ها همان چیزی شود که در کارت های بازی تصویرش وجود دارد.
در این صورت شما یک دستیار ویژه برای دکتر خواهید بود و برنده می شوید.
دکتر اکتشاف یک نمونه جذاب بازی فکری برای کودکان ۶ ساله است و ازجمله مهارتهایی که با انجام بازی دکتر اکتشاف افزایش مییابد، میتوان به هماهنگی چشم و دست، سرعت عمل، قدرت تطبیق و آموزش حل مسئله به کودک اشاره کرد.
🌼🌸👦
🔙37🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#داستان
#قشنگترین_شب_دنیا
بسته ویژه شب قدر
🌸آموزش مفاهیم سوره قدر به کودکان به روش قصه گویی
🌻پیامبر عزیز ما در حال نماز خواندن بودند. شب بود و همه جا تاریک تاریک. ستارههای زیادی در آن شب زیبا در حال چشمک زدن بودند.آن شب شبی زیبا و آرام بود. اصلا با شبهای دیگر فرق میکرد.
🌻در آن هنگام فرشته مهربان خدا، منتظر شد تا پیامبر عزیز ما نمازشان را تمام کنند. بعد از آن به پیامبر(ص)سلام کرد و گفت:ای پیامبر خدا!خداوند مهربان از من خواسته تا همه حرفهایش را برای شما یکجا بگویم.
🌻پیامبر هم که همیشه از شنیدن حرف های خدا خوشحال می شد ،این بار وقتی شنید قرار است همه حرفهای خدای عزیز و مهربان یکجا برای او گفته شود، خوشحال شد و با دقت گوش کرد. بله در آن شب زیبا حرفهای خدا ،که در قرآن آمده یک جا بر پیامبر خواندهشد.
🌻آن شب زیبا و نورانی و آن شب قشنگ و پرستاره که در آن قرآن بر پیامبر نازل شد، #شب_قدر نام گرفت.
🌻در آن شب تمام فرشته ها به زمین میآیند. آدمهای خوب در شب قدر که یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است تا سحر بیدار میمانند،دعا میکنند، قرآن میخوانند و با خدای مهربان حرف میزنند. فرشته ها هم در شب قدر به دستور خدا سلامتی و شادی را به آدمهای خوب هدیه میدهند. شب قدر به اندازه ای بزرگ و مهم است که خداوند در سورهای به نام قدر گفته که آن شب از هزار شب بالاتر و برتر است.
🌻اما سالها بعد در یکی از شبهای قدر، مرد بسیار بدجنس ، که تحمل یک انسان بزرگ و مهربان را نداشت تصمیم گرفت کار بسیار نادرستی را انجام بدهد. اویک مرد آسمانی مهربان را به نام حضرت علی ع را در مسجد شهید کرد. ما هم هرسال در شب قدر بیدار می مانیم،دعا میکنیم ،نماز و قرآن میخوانیم و راه و یاد حضرت علی (ع) را گرامی میداریم.
🦋🌼🌸🦋👦
🔙39🔜
🦋🌼🌸🦋👦
☺ ☺ ☺ ☺ ☺
#بازی_جملات_سخت_تکراری
این جمله رو اگه ۲ بار هم بتونی بگی هنر کردی!:
چه ژست زشتی
☺ ☺ ☺ ☺ ☺
۳ بار تکرار کن:
دل به دلت دله این دله دل مرده بده بده دل که بد آورده
☺ ☺ ☺ ☺ ☺
۵ بار سریع بگو:
سه دزد رفتن به بز دزدی ُ یه دزد یه بز دزدید ُ یه دزد دو بز دزدید
🦋🌼🌸🦋👦
🔙40🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#اصول_دین
ما مسلمانیم
پیرو قرآن
مانند گلیم
توی گلستان
پنج تا پرنده
توی باغ داریم
بیا آنها را
باهم بشماریم
این پرنده ها
اصول دینند
همه خوش آواز
همه رنگینند
یک پرنده هست
به نام توحید
می شود آن را
در همه جا دید
دومی عدل است
سوم نبوت
اما چهارم
باشد امامت
پنجم معاد است
روز خوب ما
روز امتحان
در پیش خدا
🦋🌼🌸🦋👦
🔙41🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#بازی
#همکاری
یک وسیلهی سنگین با خودتان به کلاس بیاورید. مطمئن باشید که بلند کردن آن وسیله برای یک کودک تقریباً غیر ممکن باشد. وقتی همهی کودکان جمع شدند از یک نفر خواهش کنید که آن وسیله را به شما بدهد. کودک با سختی میتواند آن را کمی حرکت دهد. وانمود کنید که از این اتفاق خیلی تعجب کردهاید. از کودک بخواهید بنشیند. کودک دیگری را صدا بزنید. همینطور به ترتیب تک تک، همه بچهها را صدا بزنید.
آیا کسی میتواند آن وسیله سنگین را حمل کند؟
از بچهها بخواهید، فکر کنند که چه کار کنند؟
آیا بچهها میتوانند به این نتیجه برسند که از طریق همکاری، آن وسیله را حمل کنند؟
توجه بچهها را به مسئله همکاری جلب کنید و این که آنها موفق شدند با همکاری آن وسیلهی سنگین را حرکت دهند.
با کودکان دربارهی اینکه چگونه همکاری کردند، گفت و گو کنید. سپس فکر کنید که چه وسیلههایی را در کلاس میتوانند با همکاری یکدیگر حرکت دهند. انواع وسیلهها را امتحان کنید. مانند: میز، کمد،صندلی و …
حتی میتوانید تجربه کنید که هر وسیله را با همکاری چند نفر میتوان حرکت داد.
آیا برای حرکت دادن میز، شش نفر کافی است؟
آیا برای حرکت دادن صندلی به همکاری نیاز است؟
از کودکان بپرسید در چه کارهای دیگری همکاری آدمها را دیدهاند و آیا خودشان در کاری همکاری کردهاند؟
آیا در خانه تا به حال همکاری داشتهاند؟
اعضای خانواده در چه نوع کارهایی با هم همکاری میکنند؟
به کودکان فرصت بدهید تا به طور مفصل دربارهی همکاری با هم گفت و گو کنند. (برای تمام کردن این بخش عجله نکنید.)
آیا کودکی هست که تا به حال به همکاری دیگران نیاز نداشته است؟ صبر کنید و بشنوید کودکان چه نظرهایی میدهند.
همه ما به همکاری نیازمندیم. کسی نمیتواند بگوید و یا ادعا کند که هرگز به همکاری نیاز نداشته است.
در بعضی از کارها ممکن است ما به همکاری نیاز نداشته باشیم، ولی در بیشتر برنامهها و فعالیتها ما به همکاری نیاز داریم.
🦋🌼🌸🦋👦
🔙44🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#ماه_مهربون
🌺تقدیم به روزهدارهای کوچولو
🎥نماهنگ ماه مهربون
🎤با صدای محمدطاها فرد گنجی
🎼و با همخوانی گروه سرود وصال
🎹تنظیم: امید رهبران
🎬شاعر و کارگردان: محسن رضوانی
🌼🌸👦
🔙45🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#سطل_آشغال
من سطل آشغال هستم
توی کلاس نشستم
آشغال دارین بریزین
منتظر تو هستم
آی بچههای نازنین
توی کلاس توی حیاط
هر وقت که آشغال داشتین
تو شکمم بریزین
دور و برم نریزین
🦋🌼🌸🦋👦
🔙46🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#بهداشت_شهر
این است شعار بهداشت
باید سلامتی داشت
شهری که خانه ماست
برای نسل فرداست
زندگی ما باید
سالم باشه همیشه
شهری که آلوده شد
زندگی مشکل میشه
آرامش از ما دوره
وقتی صدا و دوده
وقتی هوا تمیزه
کسی مریض نمیشه
تمیزی و نظافت
سلامتی میاره
زندگی سالم باشه
شهری که پاکی داره
باید تو شهر خود دید
سلامتی و بهداشت
🦋🌼🌸🦋👦
🔙47🔜
🌼🌸👦
#داستان
#مسواک
دندانم را مسواک میزنم
سار گفت:مامان جون!مرا به پارک نمی بری؟
مادر گفت:اول صبحانه ات را بخور،بعد هم دندان هایت رامسواک بزن تا به پارک برویم
سارا پارک رفتن را خیلی دوست داشت، دلش می خواست زودتربه پارک برود
برای همین صبحانه اش را خورد، اما تنبلی کرد ومسواک نزد
سارادر پارک بازی می کردکه یک دفعه گفت: وای دندانم!مامان دندانم درد می کند
مادرسارا دندان او را نگاه کرد و گفت:ای وای! دندانت کرم خورده وسیاه شده!
سارا پرسید: دندانم چه جوری کرم خورده؟چرا درد می کند؟
مادرش گفت:حیوان های کوچولویی به اسم باکتری،دندان را می خورند و خراب می کنند
آن وقت دندان،درد میگیرد
سارا پرسید:این باکتری ها از کجا می آیند؟چطوری توی دهان ما می آیند؟
مادر گفت:بعد از اینکه غذا می خوریم، اگر مسواک نزنیم، ذره های کوچولوی غذا به دندان های ما می چسبند.
آن وقت دندان سیاه می شود ودرد می گیرد
سارا گفت: مامان جون، چطوری این باکتری ها را از روی دندانهایم جدا کنم؟ چه کار کنم که دندانهایم خراب نشود؟
مادرش گفت: اگر همیشه بعد ازغذا مسواک بزنی، این باکتری ها از بین می روند و دندانها خراب نمی شوند
سارا گفت: مامان جون!برگردیم به خانه، می خواهم مسواک بزنم
مادرش گفت: چی شد؟مگر مسواک نزده بودی؟
سارا گفت:نه مامان جون!ببخشید، من مسواک نزده بودم،ولی از این به بعد مرتب مسواک می زنم
مادر سارا گفت: آفرین دختر خوبم! الان می رویم، دندان هایت رامسواک بزن
سارا با خودش گفت:اول دندان های بالا را مسواک می زنم،بعد دندان های پایین را
سارا دهانش را باز تر کردتادندان های عقبی راخوب مسواک بزند
🌼🌸👦
🔙48🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#داستان
#قشنگترین_شب_دنیا
بسته ویژه شب قدر
🌸آموزش مفاهیم سوره قدر به کودکان به روش قصه گویی
🌻پیامبر عزیز ما در حال نماز خواندن بودند. شب بود و همه جا تاریک تاریک. ستارههای زیادی در آن شب زیبا در حال چشمک زدن بودند.آن شب شبی زیبا و آرام بود. اصلا با شبهای دیگر فرق میکرد.
🌻در آن هنگام فرشته مهربان خدا، منتظر شد تا پیامبر عزیز ما نمازشان را تمام کنند. بعد از آن به پیامبر(ص)سلام کرد و گفت:ای پیامبر خدا!خداوند مهربان از من خواسته تا همه حرفهایش را برای شما یکجا بگویم.
🌻پیامبر هم که همیشه از شنیدن حرف های خدا خوشحال می شد ،این بار وقتی شنید قرار است همه حرفهای خدای عزیز و مهربان یکجا برای او گفته شود، خوشحال شد و با دقت گوش کرد. بله در آن شب زیبا حرفهای خدا ،که در قرآن آمده یک جا بر پیامبر خواندهشد.
🌻آن شب زیبا و نورانی و آن شب قشنگ و پرستاره که در آن قرآن بر پیامبر نازل شد، #شب_قدر نام گرفت.
🌻در آن شب تمام فرشته ها به زمین میآیند. آدمهای خوب در شب قدر که یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است تا سحر بیدار میمانند،دعا میکنند، قرآن میخوانند و با خدای مهربان حرف میزنند. فرشته ها هم در شب قدر به دستور خدا سلامتی و شادی را به آدمهای خوب هدیه میدهند. شب قدر به اندازه ای بزرگ و مهم است که خداوند در سورهای به نام قدر گفته که آن شب از هزار شب بالاتر و برتر است.
🌻اما سالها بعد در یکی از شبهای قدر، مرد بسیار بدجنس ، که تحمل یک انسان بزرگ و مهربان را نداشت تصمیم گرفت کار بسیار نادرستی را انجام بدهد. اویک مرد آسمانی مهربان را به نام حضرت علی ع را در مسجد شهید کرد. ما هم هرسال در شب قدر بیدار می مانیم،دعا میکنیم ،نماز و قرآن میخوانیم و راه و یاد حضرت علی (ع) را گرامی میداریم.
🦋🌼🌸🦋👦
🔙49🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#بازی
#قصه_گفتن
✅ با کمک هم یک قصه بگویید.
🔴 یکی از فعالیتها برای پرورش ذهن خلاق و افزایش تفکر منطقی در کودکان این هست که شما قصه ای را شروع کنید.
سپس در یک جای حساس آن را قطع کرده و از کودک بخواهید تا آن را ادامه دهد .
سپس او در جایی که دوست دارد، داستان را قطع می کند و شما باید بقیه داستان را بسازید.
⏪ بد نیست که بعد از پایان یافتن داستانتان ، با کمک یکدیگر آن را در دفتر یادداشتی بنویسید تا یادگاری خوبی از این داستان برای روزهای بزرگسالی اش باشد.
🦋🌼🌸🦋👦
🔙50🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#داستان
#عموی_مهربان(محرم)
داستان کودکانه محرم برای کودکان دختر و پسر
ک
عمو سعید من یک ورزشکار قوی است. من او را خیلی دوست دارم. یک روز به او گفتم تو بهترین عموی دنیا هستی. عمو سعید کمی فکر کرد و گفت :نه من بهترین عموی دنیا نیستم ولی بهترین عموی دنیا را می شناسم.
گفتم خوب او کیست؟
عمو سعید گفت بهترین عموی دنیا حضرت عباس علیه السلام است.
گفتم چرا او بهترین عموی دنیاست؟
عمو سعید گفت: خوب قضیه اش مفصل است.
گفتم مفصل باشد خواهش می کنم برایم تعریف کنید.
عمو سعید گفت: در کربلا، کاروان امام حسین به وسیله دشمنان محاصره شده بود. دشمنان سنگدل نمی گذاشتند که امام و یارانش از آب رودخانه ی فرات استفاده کنند. قحطی آب، خیلی زود همه ی اهل حرم را تشنه کرد. بیشتر از همه، بچه ها تشنه شده بودند. اما بچه های امام حسین می دانستند که عموی شجاعشان می تواند از میان محاصره کنندگان عبور کند و برایشان آب بیاورد. چون عموی آنها یک فرمانده ی بسیار قدرتمند و یک شمشیر زن ماهر بود. وقتی تشنگی شدید شد، حضرت عباس به دستور امام حسین، همراه بیست نفر دیگر به سمت گوشه ای از رودخانه ی فرات حمله کرد. او با شجاعت و مهارت زیادی مشغول جنگیدن با سربازان یزید شد و حواسشان را پرت کرد تا دوستانش بتوانند مشکها را پر از آب کنند. مشکها که پر شد همگی توانستند از دست سربازهای یزید فرار کنند و آب را برای اهل حرم بیاورند. بچه هایی که جلوی خیمه ها ایستاده بودند دیدند عمو در حالیکه مشک آب روی دوشش گرفته ،به سمت آنها می آید. بچه ها از پیروزی عمو خوشحال شدند. من از حرفهای عمو سعید خوشم آمد و ذوق کردم اما عمو سعید با ناراحتی گفت: روز عاشورا اتفاق دیگری افتاد. آن روز این عموی مهربان دیگر نتوانست بچه ها را خوشحال کند. او با مشک آب به سمت رودخانه رفت اما بعضی از سربازان، پشت درختها پنهان شده بودند و از پشت سر و از پهلو ،به او حمله کردند و او را تیرباران کردند. عمو عباس با وجود اینکه از دستهایش خون می ریخت، مشک آب را به دندانش گرفته بود و سعی می کرد هر طوری شده مشک آب را به خیمه ها برساند. اما دشمنان، او را محاصره کردند و مشکش را پاره کردند و خودش را هم به شهادت رساندند. عمو سعید، آخر قصه را در حالی برایم تعریف کرد که اشک می ریخت. من هم آن روز برای بهترین عموی دنیا گریه کردم.
🦋🌼🌸🦋👦
🔙52🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#داستان
#نماز_خواندن_خوابیده
حمید روی تخت بیمارستان بود. ملافهی سفیدی سرش کشیده بود و آروم آروم اشک میریخت. دو روز بود که از عمل او میگذشت. حمید حوصلهاش حسابی سر رفته بود. او یک غصهی بزرگ دیگه هم داشت. او فکر میکرد در اتاق بیمارستان نمیتونه نماز بخونه. دلش برای مسجد، بچههای مسجد و تکبیر گفتن در نماز جماعت تنگ شده بود. یهدفعه صدای در اومد. نگاه حمید به آقای سبحانی، روحانی مسجد، افتاد. او با دوستان حمید به عیادتش اومده بودند. آنها با حمید سلام و احوالپرسی کردند. آقای سبحانی دست حمید رو در دست گرفت و برای شفاش دعا کرد و بچهها آمین گفتند. آقای سبحانی گفت: «حمیدجان! چیزی احتیاج نداری؟» حمید گفت: «نه. فقط از این ناراحتم که نمیتونم از روی تخت بلند شم و نماز بخونم.»
آقای سبحانی گفت: «میتونی تیمّم بگیری و نشسته و حتی خوابیده نماز بخونی.» حمید گفت: «خوابیده؟» آقای سبحانی رسالهی کوچکی رو که همراه آورده بود، باز کرد و گفت: «بگیر، خودت بخون.»
🦋🌼🌸🦋👦
🔙53🔜
🦋🌼🌸🦋👦
#داستان
#احترام_به_پدر_و_مادر
✋سلام بچههای گلم
وقت قصه شب شده.
قصه امشبمون در مورد احترام به پدر و مادر هست.
بچه های گلم؛می دونید دو تا نعمت بزرگ که خدا به ما داده و ما هم باید قدر این نعمتهاش و بدونیم چیه؟ آفرین👏 به شما ؛ کاملا درسته ؛پدر و مادر 👨👨👦
دوستان عزیر ! می دونید احترام به پدر و مادر 👨👨👦 اون قدر مهمه که خداوند در قرآن به احترام گذاشتن به اونها تاکید کرده!
یکی از فرمانهای بسیار مهمّ خداوند به همه ی بندگان که از راههای سعادت و خوشبختی انسانها در دنیا و آخرته، مهربانی به پدر و مادر👨👨👦 ( مخصوصاً مادر ) 🙍و دوری از اذیّت و آزار اونهاست.احسان به پدر و مادر👨👨👦 ، با هدف قدردانی از زحماتی که برای فرزندان👨👨👧👦 خود کشیده اند در واقع تشکّر و سپاس از خدای مهربونه و به همین دلیل نیکی به والدین👨👨👦 در سرنوشت انسان تأثیر به سزائی داره.
خدا بعد از نماز خوندن سر وقت، مهربونی با پدر و مادر 👨👨👦رو خیلی خیلی دوست داره و اونو به ما سفارش کرده . ما نه تنها حق نداریم به اونا حرف زشت بزنیم ، حتی اجازه نداریم صدامون رو از صدای پدر و مادر بلندتر بکنیم . ما موقع راه رفتن جلوتر از اونا راه 🚶نمیریم . و با اخم😟 هم نگاهشون نمیکنیم . ما حتی پدر یا مادرمون👨👨👦 رو هم، به اسم نباید صدا بزنیم بلکه باید با ادب باشیم و به حرفشون گوش👂 بدیم که اگه کسی حرفشون رو گوش 👂نده، یه گناه خیلی خیلی بزرگ کرده و خدا از دستش ناراحتِ میشه.
🦋🌼🌸🦋👦
🔙54🔜