eitaa logo
خانواده با نشاط ما ❤️
23.8هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
0 فایل
آسیه‌ام ، متولد شهریور❤ مامانِ چهار دختر و یه پسر 🚫راضی نیستم کسیکه میشناستم و مطالب کانالُ ببینه اگه کارم داشتی: @Banosiri_tabrz تبلیغات🍓 https://eitaa.com/joinchat/3230729202C320c071bd9 🌱محصولات = @SonaGal
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم: دارم‌‌ازاسترس‌‌می‌میرم گفت‌:یہ‌ذڪربهت‌میگم‌‌هربارگیرڪردی ‌بگو،من‌خیلےقبولش‌دارم: گره‌ی‌ڪار ِ‌منم‌همین‌بازڪرد💔 (آخہ‌خودشم‌بہ‌سختـےاجازه‌ی‌خروج‌گرفت) گفتم: باشہ‌داداش‌بگو، گفت: تسبیح‌داری؟ گفتم: آره،گفت:بگو " الهےبالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"...💔 حتمـاسہ‌سـالہ‌‌ی‌ارباب‌نظرمی‌ڪنہ، منتظرتم‌وقطع‌ڪردمـ.. چشمموبستم‌‌شروع‌ڪردم: الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها ۱۰تا‌نگفتم‌ڪہ‌یهوگفتن: این‌‌پنج‌نفـرآخرین‌لیستہ، بقیہ‌اش‌فـردا💔، توجہ‌نڪردم‌همینجور‌ذڪرمی‌گفتم ڪہ‌یهواسمم‌روخوندن،بغضم‌ترڪید باگریہ‌رفتم‌سمت‌خونہ‌حاضر‌شم، وقتی‌حسین‌رودیدم‌گفتم:درست‌شد😭چ💔، اشڪ‌توچشمش‌حلقہ‌زد‌وگفت: "الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"... .
گفتم: دارم‌‌ازاسترس‌‌می‌میرم گفت‌:یہ‌ذڪربهت‌میگم‌‌هربارگیرڪردی ‌بگو،من‌خیلےقبولش‌دارم: گره‌ی‌ڪار ِ‌منم‌همین‌بازڪرد💔 (آخہ‌خودشم‌بہ‌سختـےاجازه‌ی‌خروج‌گرفت) گفتم: باشہ‌داداش‌بگو، گفت: تسبیح‌داری؟ گفتم: آره،گفت:بگو " الهےبالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"...💔 حتمـاسہ‌سـالہ‌‌ی‌ارباب‌نظرمی‌ڪنہ، منتظرتم‌وقطع‌ڪردمـ.. چشمموبستم‌‌شروع‌ڪردم: الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها ۱۰تا‌نگفتم‌ڪہ‌یهوگفتن: این‌‌پنج‌نفـرآخرین‌لیستہ، بقیہ‌اش‌فـردا💔، توجہ‌نڪردم‌همینجور‌ذڪرمی‌گفتم ڪہ‌یهواسمم‌روخوندن،بغضم‌ترڪید باگریہ‌رفتم‌سمت‌خونہ‌حاضر‌شم، وقتی‌حسین‌رودیدم‌گفتم:درست‌شد😭چ💔، اشڪ‌توچشمش‌حلقہ‌زد‌وگفت: "الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"... .
گفتم: دارم‌‌ازاسترس‌‌می‌میرم گفت‌:یہ‌ذڪربهت‌میگم‌‌هربارگیرڪردی ‌بگو،من‌خیلےقبولش‌دارم: گره‌ی‌ڪار ِ‌منم‌همین‌بازڪرد💔 (آخہ‌خودشم‌بہ‌سختـےاجازه‌ی‌خروج‌گرفت) گفتم: باشہ‌داداش‌بگو، گفت: تسبیح‌داری؟ گفتم: آره،گفت:بگو " الهےبالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"...💔 حتمـاسہ‌سـالہ‌‌ی‌ارباب‌نظرمی‌ڪنہ، منتظرتم‌وقطع‌ڪردمـ.. چشمموبستم‌‌شروع‌ڪردم: الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها ۱۰تا‌نگفتم‌ڪہ‌یهوگفتن: این‌‌پنج‌نفـرآخرین‌لیستہ، بقیہ‌اش‌فـردا💔، توجہ‌نڪردم‌همینجور‌ذڪرمی‌گفتم ڪہ‌یهواسمم‌روخوندن،بغضم‌ترڪید باگریہ‌رفتم‌سمت‌خونہ‌حاضر‌شم، وقتی‌حسین‌رودیدم‌گفتم:درست‌شد😭چ💔، اشڪ‌توچشمش‌حلقہ‌زد‌وگفت: "الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"... .
گفتم: دارم‌‌ازاسترس‌‌می‌میرم گفت‌:یہ‌ذڪربهت‌میگم‌‌هربارگیرڪردی ‌بگو،من‌خیلےقبولش‌دارم: گره‌ی‌ڪار ِ‌منم‌همین‌بازڪرد💔 (آخہ‌خودشم‌بہ‌سختـےاجازه‌ی‌خروج‌گرفت) گفتم: باشہ‌داداش‌بگو، گفت: تسبیح‌داری؟ گفتم: آره،گفت:بگو " الهےبالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"...💔 حتمـاسہ‌سـالہ‌‌ی‌ارباب‌نظرمی‌ڪنہ، منتظرتم‌وقطع‌ڪردمـ.. چشمموبستم‌‌شروع‌ڪردم: الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها ۱۰تا‌نگفتم‌ڪہ‌یهوگفتن: این‌‌پنج‌نفـرآخرین‌لیستہ، بقیہ‌اش‌فـردا💔، توجہ‌نڪردم‌همینجور‌ذڪرمی‌گفتم ڪہ‌یهواسمم‌روخوندن،بغضم‌ترڪید باگریہ‌رفتم‌سمت‌خونہ‌حاضر‌شم، وقتی‌حسین‌رودیدم‌گفتم:درست‌شد😭چ💔، اشڪ‌توچشمش‌حلقہ‌زد‌وگفت: "الهی‌بالرقیہ‌سلام‌الله‌علیها"... .