eitaa logo
خانواده با نشاط ما
19.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
0 فایل
خانواده شاد هفت نفره ما با چهار تا دختر 👧🏻👧🏻👧🏻👧🏻 و یک پسر🧒 اینجا از خانواده شلوغ پلوغمون تجربیات خودم حرف می زنم 💖💖 اگه کارم داشتی @Banosiri_tabrz تبلیغات: @Admin_BaNeshat
مشاهده در ایتا
دانلود
☄آیا در روز عذاب متعلق به روح انسان است یا جسم او؟ 💥عذاب ها هم مي تواند روحي باشد و هم جسمي , همان گونه كه در دنيا بعضي از سختي ها و عذاب ها روحي و برخي ديگر جسمي و بدني اند. اما در هر حال احساس درد و عذاب جسمي (خواه مادي , يا مثالي و يا اخروي ) با وجود روح و همراه بودن با روح , معنا دارد. ⚡️اگر جسمي خواه مادي , يامثالي , روح با آن نباشد, احساس درد و عذاب نمي كند. اما اين كه بدن انسان در آخرت چگونه است , آيا عيناً بدن دنيايي است و هم چنين عذاب آن به چه نحو است , اختلاف است . 💫به صراحت از آيات استفاده مي شود كه انسان در آخرت , معاد جسماني و لذت و عذاب جسمي دارد. 🌿از جمله : براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت : چه كسى اين استخوان ها را زنده مى كند, در حالى كه پوسيده است , بگو: همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آفريد و او به هر مخلوقى آگاه است .(1) 🔥عذاب هاي جسماني دوزخيان در قيامت عبارت است از خوردني و نوشيدني و لباس ها و سايرعذاب هاي جسماني . در آتش سوزان وارد مي گردند. از چشمه اي فوق العاده داغ به آن ها مي نوشانند.(2) 🎋درخت زقوم غذاى گناهكاران است . همانند فلز گداخته در شكم ها مى جوشد, جوشانى همچون آب سوزان .(3) غم و اندوه جانكاه و حسرت بي پايان و تحقير و سرزنش فراوان , روحاني است كه جان دوزخيان را مي سوزاند. 🌹قرآن مي فرمايد: هر زمان اراده كنند از غم و اندوه هاى دوزخ خارج شوند, آن هارا به آن باز مى گردانند .(4) مي توانيد به كتاب پيام قرآن , ج 5 و 6 اثر آيت اللّه ناصر مكارم شيرازي مراجعه فرماييد. 📜1. يس (36) آيه 78و 79 حاقه (69)آيه 35ـ 37. 2. غاشيه (88)آيه 4ـ 7. 3. دخان (44) آيه 43ـ 46. 4. حج (2) آيه 22. .
✨آثـار نمـــاز در هنگام مـــرگ و بـــرزخ و چیـست⁉️ ❶✨.راحتی هنگام مرگ «پیامبر اکرم (ص) برای کسی که به اهمیت بدهد راحتی هنگام و رهایی از اخروی و نجات از 🔥 را ضمانت کردند.» ❷✨.«انس نماز با انسان در قبر پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «نماز در قبر به‌صورت شخصی نزد میت میآید و با او در قبرش انس میگیرد و ترس و اضطراب عالم برزخ را از او دور می سازد»✨ ❸✨.چراغ قبر و بستر میت پيامبر خدا ( صلی الله عليه و آله ) فرمودند: « نماز... ميانجي ميان نمازگزار و ، چراغ روشن كننده قبر، بستري زير پهلو هاي ميت، پاسخي براي پرسشهاي نكير و منكر، همدم در شادي و گرفتاري و باران رحمتي بر گور است تا روز ، نماز توشه مؤمنان در سفر دنيا به آخرت است»✨ ❹✨.دفع عذاب جهنم 🔥 نماز و رسیدن به پاداش‌های عظیم الهیو _نماز سبب ورود به جهنم است و امام صادق (ع) فرمودند: «برای رهایی از کافی است یک نماز انسان پذیرفته گردد»✨ ❺✨.مهریه حورالعین پيامبر خدا ( صلی الله عليه و آله ) فرمودند: « خیر دنیا و آخرت در نماز است و نماز مهريه است. »✨ .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .
☄آیا در روز عذاب متعلق به روح انسان است یا جسم او؟ 💥عذاب ها هم مي تواند روحي باشد و هم جسمي , همان گونه كه در دنيا بعضي از سختي ها و عذاب ها روحي و برخي ديگر جسمي و بدني اند. اما در هر حال احساس درد و عذاب جسمي (خواه مادي , يا مثالي و يا اخروي ) با وجود روح و همراه بودن با روح , معنا دارد. ⚡️اگر جسمي خواه مادي , يامثالي , روح با آن نباشد, احساس درد و عذاب نمي كند. اما اين كه بدن انسان در آخرت چگونه است , آيا عيناً بدن دنيايي است و هم چنين عذاب آن به چه نحو است , اختلاف است . 💫به صراحت از آيات استفاده مي شود كه انسان در آخرت , معاد جسماني و لذت و عذاب جسمي دارد. 🌿از جمله : براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت : چه كسى اين استخوان ها را زنده مى كند, در حالى كه پوسيده است , بگو: همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آفريد و او به هر مخلوقى آگاه است .(1) 🔥عذاب هاي جسماني دوزخيان در قيامت عبارت است از خوردني و نوشيدني و لباس ها و سايرعذاب هاي جسماني . در آتش سوزان وارد مي گردند. از چشمه اي فوق العاده داغ به آن ها مي نوشانند.(2) 🎋درخت زقوم غذاى گناهكاران است . همانند فلز گداخته در شكم ها مى جوشد, جوشانى همچون آب سوزان .(3) غم و اندوه جانكاه و حسرت بي پايان و تحقير و سرزنش فراوان , روحاني است كه جان دوزخيان را مي سوزاند. 🌹قرآن مي فرمايد: هر زمان اراده كنند از غم و اندوه هاى دوزخ خارج شوند, آن هارا به آن باز مى گردانند .(4) مي توانيد به كتاب پيام قرآن , ج 5 و 6 اثر آيت اللّه ناصر مكارم شيرازي مراجعه فرماييد. 📜1. يس (36) آيه 78و 79 حاقه (69)آيه 35ـ 37. 2. غاشيه (88)آيه 4ـ 7. 3. دخان (44) آيه 43ـ 46. 4. حج (2) آيه 22. ♡         ♡ ┏━━━━━━━━━♡┓ .
☄آیا در روز عذاب متعلق به روح انسان است یا جسم او؟ 💥عذاب ها هم مي تواند روحي باشد و هم جسمي , همان گونه كه در دنيا بعضي از سختي ها و عذاب ها روحي و برخي ديگر جسمي و بدني اند. اما در هر حال احساس درد و عذاب جسمي (خواه مادي , يا مثالي و يا اخروي ) با وجود روح و همراه بودن با روح , معنا دارد. ⚡️اگر جسمي خواه مادي , يامثالي , روح با آن نباشد, احساس درد و عذاب نمي كند. اما اين كه بدن انسان در آخرت چگونه است , آيا عيناً بدن دنيايي است و هم چنين عذاب آن به چه نحو است , اختلاف است . 💫به صراحت از آيات استفاده مي شود كه انسان در آخرت , معاد جسماني و لذت و عذاب جسمي دارد. 🌿از جمله : براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت : چه كسى اين استخوان ها را زنده مى كند, در حالى كه پوسيده است , بگو: همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آفريد و او به هر مخلوقى آگاه است .(1) 🔥عذاب هاي جسماني دوزخيان در قيامت عبارت است از خوردني و نوشيدني و لباس ها و سايرعذاب هاي جسماني . در آتش سوزان وارد مي گردند. از چشمه اي فوق العاده داغ به آن ها مي نوشانند.(2) 🎋درخت زقوم غذاى گناهكاران است . همانند فلز گداخته در شكم ها مى جوشد, جوشانى همچون آب سوزان .(3) غم و اندوه جانكاه و حسرت بي پايان و تحقير و سرزنش فراوان , روحاني است كه جان دوزخيان را مي سوزاند. 🌹قرآن مي فرمايد: هر زمان اراده كنند از غم و اندوه هاى دوزخ خارج شوند, آن هارا به آن باز مى گردانند .(4) مي توانيد به كتاب پيام قرآن , ج 5 و 6 اثر آيت اللّه ناصر مكارم شيرازي مراجعه فرماييد. 📜1. يس (36) آيه 78و 79 حاقه (69)آيه 35ـ 37. 2. غاشيه (88)آيه 4ـ 7. 3. دخان (44) آيه 43ـ 46. 4. حج (2) آيه 22. ┏━━━━━━━━━♡┓ .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
☄آیا در روز عذاب متعلق به روح انسان است یا جسم او؟ 💥عذاب ها هم مي تواند روحي باشد و هم جسمي , همان گونه كه در دنيا بعضي از سختي ها و عذاب ها روحي و برخي ديگر جسمي و بدني اند. اما در هر حال احساس درد و عذاب جسمي (خواه مادي , يا مثالي و يا اخروي ) با وجود روح و همراه بودن با روح , معنا دارد. ⚡️اگر جسمي خواه مادي , يامثالي , روح با آن نباشد, احساس درد و عذاب نمي كند. اما اين كه بدن انسان در آخرت چگونه است , آيا عيناً بدن دنيايي است و هم چنين عذاب آن به چه نحو است , اختلاف است . 💫به صراحت از آيات استفاده مي شود كه انسان در آخرت , معاد جسماني و لذت و عذاب جسمي دارد. 🌿از جمله : براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت : چه كسى اين استخوان ها را زنده مى كند, در حالى كه پوسيده است , بگو: همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آفريد و او به هر مخلوقى آگاه است .(1) 🔥عذاب هاي جسماني دوزخيان در قيامت عبارت است از خوردني و نوشيدني و لباس ها و سايرعذاب هاي جسماني . در آتش سوزان وارد مي گردند. از چشمه اي فوق العاده داغ به آن ها مي نوشانند.(2) 🎋درخت زقوم غذاى گناهكاران است . همانند فلز گداخته در شكم ها مى جوشد, جوشانى همچون آب سوزان .(3) غم و اندوه جانكاه و حسرت بي پايان و تحقير و سرزنش فراوان , روحاني است كه جان دوزخيان را مي سوزاند. 🌹قرآن مي فرمايد: هر زمان اراده كنند از غم و اندوه هاى دوزخ خارج شوند, آن هارا به آن باز مى گردانند .(4) مي توانيد به كتاب پيام قرآن , ج 5 و 6 اثر آيت اللّه ناصر مكارم شيرازي مراجعه فرماييد. 📜1. يس (36) آيه 78و 79 حاقه (69)آيه 35ـ 37. 2. غاشيه (88)آيه 4ـ 7. 3. دخان (44) آيه 43ـ 46. 4. حج (2) آيه 22. .
☄آیا در روز عذاب متعلق به روح انسان است یا جسم او؟ 💥عذاب ها هم مي تواند روحي باشد و هم جسمي , همان گونه كه در دنيا بعضي از سختي ها و عذاب ها روحي و برخي ديگر جسمي و بدني اند. اما در هر حال احساس درد و عذاب جسمي (خواه مادي , يا مثالي و يا اخروي ) با وجود روح و همراه بودن با روح , معنا دارد. ⚡️اگر جسمي خواه مادي , يامثالي , روح با آن نباشد, احساس درد و عذاب نمي كند. اما اين كه بدن انسان در آخرت چگونه است , آيا عيناً بدن دنيايي است و هم چنين عذاب آن به چه نحو است , اختلاف است . 💫به صراحت از آيات استفاده مي شود كه انسان در آخرت , معاد جسماني و لذت و عذاب جسمي دارد. 🌿از جمله : براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت : چه كسى اين استخوان ها را زنده مى كند, در حالى كه پوسيده است , بگو: همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آفريد و او به هر مخلوقى آگاه است .(1) 🔥عذاب هاي جسماني دوزخيان در قيامت عبارت است از خوردني و نوشيدني و لباس ها و سايرعذاب هاي جسماني . در آتش سوزان وارد مي گردند. از چشمه اي فوق العاده داغ به آن ها مي نوشانند.(2) 🎋درخت زقوم غذاى گناهكاران است . همانند فلز گداخته در شكم ها مى جوشد, جوشانى همچون آب سوزان .(3) غم و اندوه جانكاه و حسرت بي پايان و تحقير و سرزنش فراوان , روحاني است كه جان دوزخيان را مي سوزاند. 🌹قرآن مي فرمايد: هر زمان اراده كنند از غم و اندوه هاى دوزخ خارج شوند, آن هارا به آن باز مى گردانند .(4) مي توانيد به كتاب پيام قرآن , ج 5 و 6 اثر آيت اللّه ناصر مكارم شيرازي مراجعه فرماييد. 📜1. يس (36) آيه 78و 79 حاقه (69)آيه 35ـ 37. 2. غاشيه (88)آيه 4ـ 7. 3. دخان (44) آيه 43ـ 46. 4. حج (2) آيه 22. .
🌸سوره نبا (آیه ۳۸ الی ۴۰) 🦋يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَآئِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَقَالَ صَوَابًا (نباء📚٣٨) روزی كه «» و «» در یك صف می‌ایستند و هیچ یك، جز به اذن خداوند ، سخن نمی‌گویند، و (آنگاه كه می‌گویند) درست می‌گویند! 🦋ذَٰلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شَآءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ مَآبًا (نباء📚٣٩) آن روز است؛ هر كس بخواهد راهی به سوی برمی‌گزیند! 🔥إِنَّآ أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا (نباء📚٤٠) و ما شما را از عذاب بیم دادیم! این در روزی خواهد بود كه آنچه را از قبل با خود فرستاده می‌بیند، و می‌گوید: «ای كاش بودم (و گرفتار عذاب نمی‌شدم)! .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .