#روایتی_جالب
#زن_دوم و صیغه ای #شوهرم
بدبختی و شروع مشکلات من روزی شروع شد که همکار شوهرم از شوهرش طلاق گرفت و روابطش رو با شوهره من بیشتر کرد،هر جا می فهمید شوهر من حضور داره آرایشش را پررنگتر میکرد و مخصوصا خودنماییش بیشتر میشد.
شوهرم هم حسابی هوایی شده بود و روابطش با من روز به روز سردتر میشد.
یه روز به من زنگ زد و گفت شما زن خوش سلیقه ای هستی،اول متوجه منظورش نشدم بعد پرسیدم چطور؟؟
ولی حرف عجیبی زد و گفت سلیقتون تو انتخاب رنگ روتختیتون فوق العاده بود.
دنیا دور سرم چرخید،حالم بد شد.شب وقتی شوهرم اومد خونه بهش گفتم این خانم چی میگه،از کجا رنگ روتختی منو می دونست.
اولش گفت به من چه ولی مثل کسی که دیگه هیچ عشقی تو چشماش نباشه گفت.
نرگس من همکارم را صیغه کردم و میخوام باهاش ازدواج کنم چند بار هم باهاش بودم و از تو خواهش میکنم اگر میتونی با این وضعیت سازش کنی بساز وگرنه توافقی طلاق بگیرم.
اسم طلاق را که آورد تمام بدنم شروع به لرزش کرد،هیچ چاره ای نداشتم که به خاطر پسرم بسازم و بسوزم.
یکماه به همین شکل گذشت و شوهرم در هفته دو شب با بی میلی با ما بود و پنج شب خونه نمی اومد.
شبهای که میومد خونه دائم سرش تو گوشی بود و بی محلی به من و پسرم میکرد.
اون خانم کاملا شوهرم را به تسلط خودش درآورده بود.
دائم با شوهرم دعوا داشتیم،یواش یواش دست بزن پیدا کرد و جلوی پسر شش سالم منو میزد.
پسرم گریه میکرد و از شدت گریه بیحال میشد.
اعتماد به نفسم از بین رفت و خودم را یه زن ضعیف میدیدم،فقط و فقط به خاطر پسرم می سوختم و می ساختم.
بعد از گذشت چهار ماه شوهرم دیگه نمیومد خونه و هر دفعه یه پول مختصری برامون می فرستاد،به غرورم توهین شده بود.
تصمیم گرفتم از طلاق نترسم و رفتم و دادخواست مهریه کردم و شوهرم که از خداش بود مخالفتی نکرد و طلاق ما خیلی زود رقم خورد .
نتیجه اخلاقی:
تفکر «سوختن و ساختن» یا اینکه میشنویم بعضی خانمها میگویند «چارهای جز تحمل ندارم» همگی باورهای غلطی هستند.
بسیاری خانمها میگویند «اگر طلاق بگیرم، آینده فرزندانم خراب میشود»، «خواستگاری خواهرم به هم میخورد» یا «خانواده من طلاق را به هیچ دلیلی نمیپذیرند» خود را به خاطر دیگران قربانی میکنند اما این تفکر بسیار غلط است.
بچهها بیش از هر چیز دیگری به آرامش نیاز دارند و اگر قرار باشد فرزند در محیطی پر از خشم، فریاد و خشونت باشد و هرروز شاهد دعوای والدین و کتک خوردن مادر باشد و گاهی خودش هم مورد خشونت (کلامی یا فیزیکی) قرار بگیرد، آسیب میبیند.
چه بسا مادری که مدام مورد خشونت قرار میگیرد، خود دچار جابجایی خشونت شود و خشمش را سر فرزندانش خالی کند؛ پس بچهها از هر دو طرف در معرض خشونت قرار میگیرند و آسیب بیشتری میبینند.
او فکر میکند نمیتواند بدون همسرش زندگی کند.ولی این یک باور اشتباهه
در این جور زندگی ها بهتره از بین بد و بدتر بد انتخاب بشه.
#زن_دوم و صیغه ای #شوهرم
به امید فردای بهتر
❄️خانه ی بهشتی بانوان☃
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_میباشد!