eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
از شهدا به شما الو.........📞 صدامونو میشنوید!؟؟؟... قرارمون این نبود....😔 قرارمون بی_حجابی نبود... بی_غیرتی نبود.... قرار شد بعد از ماها « راهمون » رو ادامه بدید... اما دارید « راحت » ادامه میدید... چفیه هامون خونی شد تا چادرتون خاکی نشه... عکس ماها رو میبینید... ولی❌عکس ما عمل میکنید... ما شهید نشدیم که مرغ و میوه ارزون بشه... ما شهید شدیم که بی_حیایی ارزون نشه... حرف آخر : این رسمش نبود.... 😭😭😭
🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞 ‌سلام👋🏻📩 نقل و نباتاتون رو ارسال کنید...🗓🎀 ⊱•📝• انرژے⊰🖊 ⊱•🖋• پیشنهاد⊰🖊 ⊱•🖇• انتقاد⊰🖊 ⊱•💌• حرف‌دل⊰🖊 ⊱•📋• حرفی‌،سخنی⊰🖊 ⊱•🗳• درخواستی⊰🖊 🌻🚿 «⇣لینک ناشناسمون 😉🤗💌 https://harfeto.timefriend.net/16368004806810 🗞🍃 📮♥️ ♡ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ♡↑↑↑↑
⛔️ ❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: اعمال صالحه انسان، اعمال باقیه انسان، فانی نمی‌شود. بدانیم که طاعات، عبادات، مقرّبات، اینها یک چیزی نیست که به‌واسطه اینکه [مثلاً] این اتاق (دنیا) خراب شد، آنها هم از بین بروند؛ [یا اگر] این بدن از روح منفصل شد، آنها هم بروند. آنها باقی و ثابت هستند، بلکه یک صورت معنویه‌ای در آنجا (قیامت) از اینها، برای هر فرد، ظاهر خواهد شد. مبادا غفلت کنید! 📚 به‌سوی محبوب، ص١١٢ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اللهم عجل الولیک الفرج🎗 ┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄ @Banoyi_dameshgh ┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
~حیدࢪیون🍃
#هر_روز_یک_آیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
↻🎻🍊••|| اگَࢪمیخۅاهےعاشِقِ‌چیزۍشَوۍ باعَمَل‌وࢪَفٺاࢪعاشِق‌شو...☝️🏻♥️ مثلااگࢪمیخواهے عاشقِ‌حٌ‌ـسِین‌شَو؎؛ هَࢪرۅزدَࢪیِڪ‌ساعتِ‌ مَخصوص‌بِگـو : "صَلَّےاللّٰھٌ‌عَلَیْڪَ‌یـٰاابـٰاعَبدِاللّٰھ...💔" 🍊⃟🎻¦⇢ ✌️🏻 🍊⃟🎻¦⇢ ↠ @Banoyi_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~حیدࢪیون🍃
#رایحہ_ے_محراب #قسمت_یازدهم #عطر_مریم #بخش_پنجم حاج بابا پرسید:چہ خبرا محراب؟ رو بہ راهے؟! سر بلند ڪ
. مامان فهیم خندید:چقدم تو بے خبرے خالہ! لب هایش بہ لبخند باز شدند:نمیشہ ڪہ بے خبر بود! ریحانہ با شیطنت نگاهش ڪرد:اگہ فردا پس فردا خبرش نپیچید محراب از دسِ راستاے امامہ! لبخندش محزون شد:ما سیاهے لشڪر امامم نیستیم چہ برسہ دست راستش بودن! آخرین جرعہ ے چایم را ڪہ نوشیدم نگاهم را بہ حاج بابا و عموباقر دوختم. _بہ نظرتون با این شرایط اتفاق مهمے مے افتہ؟! گویے محراب منظورم را از نگاہ و لحن صدایم خواند ڪہ با حالت عجیبے بہ چشم هایم خیرہ شد و با اطمینان چشم هایش را بہ نشانہ ے "آره" بست و باز ڪرد! عمو باقر گفت:ان شاء اللہ ڪہ خیرہ! ظلم پایدار نمیمونہ عمو! خیلے وقتہ داریم زحمت میڪشیم و خون میدیم‌‌.این خوناے ریختہ شدہ ثمر میدہ. بے اجر و جواب نمیمونہ! زمزمہ ڪردم:ان شاء اللہ! انگشت هایم را در هم پیچیدم و بہ یڪے دو روز دیگر فڪر ڪردم،یڪے دو روز دیگرے ڪہ مهلتے ڪہ از اعتماد گرفتہ بودم تمام میشد. سر ڪہ بلند ڪردم با نگاہ ڪنجڪاو و پر از آشوب محراب رو بہ رو شدم. یڪ لحظہ ترسیدم ڪہ نڪند چشم هاے من هم صدا داشتہ باشند؟! مثل چشم هاے محراب... نڪند او هم صداے نگاہ مرا مے شنود؟! سریع نگاهم را دزدیدم و مشغول غذا خوردن شدم. بعد از افطار و نماز جماعت هفت نفرہ،منو ریحانہ در حیاط نشستیم و مشغول حل ڪردن جدول شدیم‌. بقیہ هم در پذیرایے راجع بہ اتفاقات و نماز عید فطر بحث مے ڪردند. چند دقیقہ ڪہ گذشت،محراب وارد حیاط شد و نگاهے بہ ما انداخت. سپس بہ سمت در حیاط رفت و خارج شد! زمزمہ ڪردم:بے ادب یہ خدافظے نڪرد! ریحانہ سر بلند ڪرد:شاید میخواد برگردہ. ڪمتر از دہ دقیقہ بعد،محراب بازگشت. مردد بہ سمتمان قدم برداشت و شال سبز رنگ در هم پیچدہ شدہ اے بہ سمتم گرفت. این شال را قبلا در خانہ ے شان دیدہ بودم،شال یڪے از دوستان نزدیڪ و سیدش بود ڪہ در زندان ساواڪ بہ شهادت رسیدہ بود. پرسشگر بہ صورتش خیرہ شدم ڪہ زمزمہ وار گفت:امانتیت! متعجب ابروهاے ڪمانے ام را بالا انداختم و پرسیدم:ڪدوم امانتے؟! _بگیر تا ڪسے نیومدہ! ریحانہ هم گیج بہ محراب نگاہ ڪرد و سپس رو بہ من گفت:باز ڪن ببینیم چیہ؟! شال را ڪہ از دستش گرفتم متوجہ شدم شے چوبے اے درونش جاے گرفتہ. ڪنجڪاو شال را روے پایم گذاشتم و خواستم بازش ڪنم ڪہ محراب سریع وارد خانہ شد! شال را ڪنار زدم و چشم هاے متعجبم روے قاب عڪسم نشست! همان قاب عڪسے ڪہ در آن موهایم صورتم را قاب گرفتہ بودند و لبخندم چال گونہ ام را بہ رخ مے ڪشید. همان قاب عڪسے ڪہ نقطہ ے توجهش چشم هایم بود! همان قاب عڪسے ڪہ اعتماد بہ عنوان غنیمت آن روز از خانہ ے مان برداشت... . ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے 🖤⃝⃡🖇️• ❥︎--᪥•༻🖤༺•᪥--❥︎ @Banoyi_dameshgh ❥︎--᪥•༻🖤༺•᪥--❥︎