eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
🧡💛🧡💛🧡💛🧡 ‌ ❣ امام سجاد (ع) می‌فرمایند: ‌ 🔴 گناهانى كه از دعا جلوگيرى مى كنند عبارت اند از: ❌ بد نيّتى، ❌ بدی و خباثتِ باطن، ❌ دو رويى و نِفاق با برادران، ❌ باور نداشتن به ، ❌ به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا آن كه وقتشان بگذرد، ❌ تقرّب نجستن به خداى عزّوجلّ با و صدقه، ❌ بد زبانى و زشتگويى. ‌ 📙 (معانى الأخبار، ص ۲۷۱) __________ ‌ ❤ ، بلا را دفع مى كند و مؤثرترين داروست؛ صدقه، قضاى حتمى را دفع مى كند و چيزى جز و صدقه درد و بيماری‌ها را از بين نمی‌برد! ‌ ❣ پیامبر خدا (ص) 🍃 ‌ 📙(بحار الأنوار: 96/137/71) ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀••┈••❈✿♥️✿❈••┈••❀ @Banoyi_dameshgh🔚 🖤 🖤
♨️رمز استجابت دعا 🔸خدا میداند، کسی مدت‌ها قبل به محضر حضرت تشرف پیدا کرده بود، حضرت قریب به این مضمون فرموده بودند: به دوستان ما بگو مرا فراموش نکنید. من شما را فراموش نمی‌کنم، فرج من نزدیک شده است دعا کنید بَداء حاصل نشود. هر موقع خواستيد كنيد اول برای فرج امام زمان دعا کنید و بعد حاجتتان را از خدا بخواهید. اول دعا کردن به سبب می‌شود که دعاهای بعدی هم مستجاب شود. 🖋آیت الله ناصری دولت آبادی
3.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ برای سلامتی امام زمان عجل الله چه فایده ای داره⁉️ استادرائفی پور🎤 🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عج صلوات بفرست 🌸 ‌‌‌‌
خاص شب لیلة الرغائب📿🌺 امشب تا فردا شب هرکه 133 مرتبه ذکر یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین ، را جهت بر طرف شدن مشکلات بخواند ردخور ندارد. به هرکسی که دوست داری بفرست چون در طول سال فقط سه روز این ذکر رامیشه گفت . التماس دعا لطفا کسى رو بى نصيب نذاريد🙏🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✍️ گوشی را روی زمین پرت کرد و فقط می‌کردم خاموش کرده باشد تا دیگر مصطفی ناله‌هایم را نشنود. نمی‌دانستم باز صورتم را شناختند یا همین صدای مصطفی برای مدرک جرم‌مان کافی بود که بی‌امان سرم عربده می‌کشید و بین هر عربده با لگد یا دسته اسلحه به سر و شانه من و این پیرزن می‌کوبید. دندان‌هایم را روی هم فشار می‌دادم، لب‌هایم را قفل هم کرده بودم تا دیگر ناله‌ام از گلو بالا نیاید و بیش از این عذاب نکشد، ولی لگد آخر را طوری به قفسه سینه‌ام کوبید که دلم از حال رفت، از ضرب لگدش کمرم در دیوار خرد شد و ناله‌ام در همان سینه شکست. با نگاه بی‌حالم دنبال مادر مصطفی می‌گشتم و دیدم یکی بازویش را گرفته و دنبال خودش می‌کشد. پیرزن دیگر ناله‌ای هم برایش نمانده بود که با نفس ضعیفی فقط را صدا می‌زد. کنج این خانه در گردابی از درد دست و پا می‌زدم که با دستان کثیفش ساعدم را کشید و بی‌رحمانه از جا بلندم کرد. بدنم طوری سِر شده بود که فقط دنبالش کشیده می‌شدم و خدا را به همه (علیهم-السلام) قسم می‌دادم پای مصطفی و ابوالفضل را به این مسلخ نکشاند. از فشار انگشتان درشتش دستم بی‌حس شده بود، دعا می‌کردم زودتر خلاصم کند و پیش از آنکه ابوالفضل به خانه برسد، از اینجا بروند تا دیگر حنجر برادرم زیر خنجرشان نیفتد. خیال می‌کردم می‌خواهند ما را از خانه بیرون ببرند و نمی‌دانستم برای زجرکش کردن زنان وحشی‌گری را به نهایت رسانده‌اند که از راه‌پله باریک خانه ما را مثل جنازه‌ای بالا می‌کشیدند. مادر مصطفی مقابلم روی پله زمین خورد و همچنان او را می‌کشیدند که با صورت و تمام بدنش روی هر پله کوبیده می‌شد و به گمانم دیگر جانی به تنش نبود که نفسی هم نمی‌زد. ردّ از گوشه دهانم تا روی شال سپیدم جاری بود، هنوز عطر دستان مصطفی روی صورتم مانده بود و نمی‌توانستم تصور کنم از دیدن جنازه‌ام چه زجری می‌کشد که این قطره اشک نه از درد و ترس که به همسرم از گوشه چشمم چکید. به بام خانه رسیده بودیم و تازه از آنجا دیدم محشر شده است. دود انفجار انتحاریِ دقایقی پیش هنوز در آسمان بالا می‌رفت و صدای تیراندازی و جیغ زنان از خانه‌های اطراف شنیده می‌شد. چشمم روی آشوب کوچه‌های اطراف می‌چرخید و می‌دیدم حرم (علیهاالسلام) بین دود و آتش گرفتار شده که فریاد حیوان گوشم را کر کرد. مادر مصطفی را تا لب بام برده بود، پیرزن تمام تنش می‌لرزید و او نعره می‌کشید تا بگوید مردان این خانه کجا هستند و می‌شنیدم او به جای جواب، را می‌خواند که قلبم از هم پاره شد. می‌دانستم نباید لب از لب باز کنم تا نفهمند و تنها با ضجه‌هایم التماس می‌کردم او را رها کنند. مقابل پایشان به زمین افتاده بودم، با هر دو دستم به تن سنگ زمین چنگ انداخته و طوری جیغ می‌زدم که گلویم خراش افتاد و طعم را در دهانم حس می‌کردم. از شدت گریه پلک‌هایم در هم فرو رفته بود و با همین چشمان کورم دیدم دو نفرشان شانه‌های مادر مصطفی را گرفتند و از لبه بام پرتش کردند که دیگر اختیار زبانم از دستم رفت و با همان نایی که به گلویم نمانده بوده، رو به گنبد ضجه زدم :«!» با دستانم خودم را روی زمین تا لب بام کشاندم، به دیوار چنگ انداختم تا کف کوچه را ببینم و پیش از آنکه پیکر غرق به خون مادر مصطفی را ببینم چند نفری طوری از پشت شانه‌ام را کشیدند که حس کردم کتفم از جا کنده شد. با همین یک کلمه، ایرانی و بودنم را با هم فهمیده بودند و نمی‌دانستند با این غنیمت قیمتی چه کنند که دورم له له می‌زدند. بین پاها و پوتین‌هایشان در خودم مچاله شده و همچنان (علیهاالسلام) را با ناله صدا می‌زدم، دلم می‌خواست زودتر جانم را بگیرند و آن‌ها تازه طعمه ابوجعده را پیدا کرده بودند که دوباره عکسی را در موبایل به هم نشان می‌دادند و یکی خرناس کشید :«ابوجعده چقدر براش میده؟» و دیگری اعتراض کرد :«برا چی بدیمش دست ابوجعده؟ می‌دونی میشه باهاش چندتا مبادله کرد؟» و او برای تحویل من به ابوجعده کیسه دوخته بود که اعتراض رفیقش را به تمسخر گرفت :«بابام اسیره یا برادرم که فکر مبادله باشم؟ خودش می‌دونه با اون ۴۸ تا ایرانی چجوری آدماشو مبادله کنه!» به سمت صورتم خم شد، چانه‌ام خیسِ اشک و خون شده بود و از ترس و غصه می‌لرزید که نیشخندی نشانم داد و تحقیرم کرد :«فکر نمی‌کردم جاسوس زن داشته باشه!»... ✍️نویسنده: @Banoyi_dameshgh
🕋 اعمال اولین ( شب ۱۹ رمضان ) 🕌 کردن 🕌 ۲رکعت 🕌 ۱۰۰مرتبه گفتن این أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ 🕌 ۱۰۰مرتبه تکرار این اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ 🕌 به سر گرفتن و دعای مخصوص آن را خواندن 🕌 دعای مشهور 🕌 دعاهای وارد شده در مفاتیح الجنان 🕌 ۱۰۰ رکعت نماز شبهای قدر 🕌 بیداری و این شب با اذکاری چون استغفار و و ... 💐 🕌 علیه السلام 😭 که از اعمال ویژه شبهای قدر است. امام زمان 🕊
[‏یَـا رَب عَنْ قَبِیحِ مـَا عِنْدَنَـا بِجَمِیلِ مَا عِنْدَكَ به زیبایـی آنچه نزد توست از زشتـی آنچـه کـه نزدماست در‌گذر🌱] | 📿| | 📖🌸| ³¹³____________________________ 🌻|| @Banoyi_dameshgh •|
~حیدࢪیون🍃
 🌹: 🌿خدایا نگذار نقاب و بر چهره مان افتد و در این هنگامه جنگ حسین ع را تنها گذاریم . اینها از یزدید بدترند و جایگاهشان اسفل سافلین است و بس ... ماذا وجدک من فقدک و ماذا فقد من وجدک . چه یافت آنکسی که تو را گم کرد و چه گم کرد انکس که تو را یافت . ( قسمتی از مناجات امام حسین علیه السلام ) 🌷بدلیل اینکه هر مسلمانی باید ای داشته باشد من نیز تصمیم گرفتن این متن را بعنوان وصیت نامه بنویسم و آخرین حرف های خود را برای دوستان و خانواده و تمام بنویسم . از شما عاشقان شهادت می خواهم که 1⃣ راه این به خون خفته را ادامه دهید . 2⃣ هیچ گاه از سرد نشوید . همیشه سخن را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید . 3⃣ چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت. همیشه به باشید . تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد . 4⃣ را فراموش نکنید و برای همیشه کنید و در عج باشید مادر جان تو که از بدو تولد همیشه پرستار و غمخوار من بودی حال که وصیت نامه مرا می خوانی خوشحال باش که از امتحان خدا سربلند بیرون امده ای و هرگزدر نبود من ناراحت نشو ❤️ ٬ زیرا که من در پیشگاه خدای خود روزی می خورم و چه چیزی از این بهتر است که تشنه ای به آب برسد و عاشقی به معشوق .❤️ مادر جان می دانم که برای رساندن من به این مرحله از زندگی زحمات بسیار کشیده ای و به همین دلیل تو را به رنج های حضرت زینب سلام الله علیها قسم می دهم مرا کن و مرا بفرما . در آخر از همه شما خواهران و برادران عزیزم و تمام دوستانم تقاضا می کنم که مرا حلال کنند و اگر من باعث ناراحتی شده ام مرا ببخشید . شما را به خون جوشان حسین علیه السام قسمتان می دهم برای را فراموش نکنید . خواهر کوچک شما 🍂 زینب کمایی.
✍استاد پـــناهیان: اگر اهل نـــماز باشیم قدر را خواهیم دانست درنماز باید بسیار مودبانه در محضر پروردگار عالــم بایستیم و اذکار مخـصوصی را بر زبان جاری کنیم ولی در دعـا ما را آزاد گذاشته‌اند که‌هرچه میخواهد دل تنگت بگو کسی که اهل است از آزادی به خـــوبی استفاده می‌ کند. 🤲🌺