جمعه صبح
چای و نانِ خوشبوی تازه از تنور در آمده
قالبی پنیر تبریزی
کمی مربای بهار نارنج
و یک دنیا دلتنگی...
صبحهای جمعه
بدون تو عذابی دو چندان است
با هر لقمه دنیایی ازدلتنگی را قورت میدهم
نداشتنت در تمامِ وجودم منتشر میشود
و هر چه دارم #تو میشود...
#من
#تو
#عشق
#مذهبیها_عاشق_ترند
#باران
@Baraaaaaaan
میخواهم
هر صبح که پنجره
را باز میکنی
آن درخت روبرو #من باشم
فصل تازه من باشم
آفتاب من باشم
اِستکان چای من باشم
و هر پرندهای
که نان از انگشتان
تو♥️میگیرد
و صبح بخیر میگوید...
#بسم_الله_العشق
@Baraaaaaan
هُـــوَالـعِـشـق❥
مـن از "خـودم" به "خـودت" متـواری ام... بـزرگـوارا مرا به مِهر بی انتهایت پنـاه بـده... #و_تو_مهر
فقط #تو باشی و #من،
جمکران، دو رکعت عشق
از این جماعت و این ازدحام بیزارم...
•نوید نیّری
@Baraaaaaan
دیروز نزدیک غروب،
باز دیدمت که غمزده بودی و در خود.
#من هرگز ضرورت اندوه را انکار نمیکنم!!!
چرا که میدانم هیچ چیز مثل اندوه، روح را تصفیه نمیکند و الماس عاطفه را صیقل نمیدهد؛
#امّا مِیدان دادن به آن را نیز هرگز نمیپذیرم؛
چرا که غم حریص است و بیشتر خواه و مرز ناپذیر،
هر قدر که به غم میدان بدهی ، میدان میطلبد ، و باز هم بیشتر ، و بیشتر…
هر قدر در برابرش کوتاه بیایی ، قد میکشد، سلطه میطلبد، و له میکند…
غم ، هرگز عقب نمینشیند مگر آن که به عقب برانی اش ، نمیگریزد مگر آن که بگریزانی اش ، آرام نمیگیرد مگر آن که بی رحمانه سر کوبش کنی…
غم، هر گز از تهاجم خسته نمیشود.
و چون پیش آمد و تمامی روح را گرفت، انسان بیهوده میشود، و بی اعتبار، و نا انسان، و ذلیل غم...
چشمِ کودکان و بیماران ، به نگاه مادران و طبیبان است.
اگر در اعماق آن، حتی لبخندی محو ببینند ، نیروی بالندگی شان چندین برابر میشود.
عزیز من!
این بیمار کودک صفت خانه ی خویش را از یاد مران!
من، محتاج آن لحظههای دلنشین لبخندم - لبخندی در قلب - علی رغم همه چیز...
#نادر_ابراهیمی
#غمگین_نباش
#خداهست
@Baraaaaaan
﷽
و خدایِ #تو وَ #من
خدایِ کُن فَیَکون هاست!!!
خدایی که فقط کافیه اراده کنه تا همههه چیز عوض بشه...
حالا فک کن همون خدایِ توانمند مثل رگِ گردنت بهت نزدیکه....
پس بیا
یه بارم که شده با #همه_ی_توانت بهش اعتمادکن رفیق...
▪صبح_به_ذکر
▪س_ط
@Baraaaaaan
بیا این دل
این چشم
این دست
این #من
این
بیقرار
برای #تو....
بیا نگذار جز برای تو باشد؛
بیا قرار بگذاریم
تو باشی قرارش...
#زهرا_ناصرخاکی
@Baraaaaaan
میان باغِ اناری
لگد به درخت می زند كودك
می ریزند برگ ها🍂
انارها، نه...
#من آن كودك م
انارها همه #تو...
رضا کاظمی
@Baraaaaaan
دیروز نزدیک غروب،
باز دیدمت که غمزده بودی و در خود.
#من هرگز ضرورت اندوه را انکار نمیکنم!!!
چرا که میدانم هیچ چیز مثل اندوه، روح را تصفیه نمیکند و الماس عاطفه را صیقل نمیدهد؛
#امّا مِیدان دادن به آن را نیز هرگز نمیپذیرم؛
چرا که غم حریص است و بیشتر خواه و مرز ناپذیر،
هر قدر که به غم میدان بدهی ، میدان میطلبد ، و باز هم بیشتر ، و بیشتر…
هر قدر در برابرش کوتاه بیایی ، قد میکشد، سلطه میطلبد، و له میکند…
غم ، هرگز عقب نمینشیند مگر آن که به عقب برانی اش ، نمیگریزد مگر آن که بگریزانی اش ، آرام نمیگیرد مگر آن که بی رحمانه سر کوبش کنی…
غم، هر گز از تهاجم خسته نمیشود.
و چون پیش آمد و تمامی روح را گرفت، انسان بیهوده میشود، و بی اعتبار، و نا انسان، و ذلیل غم...
چشمِ کودکان و بیماران ، به نگاه مادران و طبیبان است.
اگر در اعماق آن، حتی لبخندی محو ببینند ، نیروی بالندگی شان چندین برابر میشود.
عزیز من!
این بیمار کودک صفت خانه ی خویش را از یاد مران!
من، محتاج آن لحظههای دلنشین لبخندم - لبخندی در قلب - علی رغم همه چیز...
#نادر_ابراهیمی
#غمگین_نباش
#خداهست
@Baraaaaaan
بیا این دل
این چشم
این دست
این #من
این
بیقرار
برای #تو....
بیا نگذار جز برای تو باشد؛
بیا قرار بگذاریم
تو باشی قرارش...
#زهرا_ناصرخاکی
@Baraaaaaan