eitaa logo
برای توجّه
691 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
9.3هزار ویدیو
37 فایل
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ لاحَولَ وَ لاقُوَّه اِلّا بِاللّهِ العلیِّ العظیم و صلّی اللهُ علی محمّد و الهِ الطّاهرین کپی مطالب کانال بدون ذکر لینک کاملاً جایز است اما مطالبی که دارای نام یا لینک سایرکانالهاست لینک و نامشون رو حذف نکنید @barayetvajoh
مشاهده در ایتا
دانلود
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 18 🔵 بخش سوم دعوت انبياء به توحيد عبادي و اين حرفِ همهٔ انبياست. منتها قرآن اين را بازتر و روشنتر ذكر كرده است. همهٔ انبياء وقتي قومشان را به عبادت دعوت مي‌كنند به توحيد عبادي دعوت مي‌كنند. اول سخن از الله است بعد سخن از عبادت. در سورهٔ اعراف نمونه‌هايي از اين را ملاحظه مي‌فرماييد؛ آيهٔ 65 سورهٔ اعراف اينچنين است: «و الي عاد اخاهم هودا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره أفلا تتقون»(7) اين «اعبدوا الله»(8) گرچه لسانش حصر نيست، اما «ما لكم من اله غيره»(9) حصر عبادت در آن خداي سبحان است. و اين «ما لكم من اله غيره»(10) مفسر خوبي است براي جملهٔ مباركهٔ «لا اله الا الله»(11) چون «لا اله الا الله»(12) دو قضيه نيست؛ يك قضيهٴ سلبي و يك قضيهٴ اثباتي، يك امر سلبي و يك استثناء. چون «لا اله الا الله»(13) به اين معنا نيست كه ما دو مطلب را از نو بخواهيم بحث كنيم يكي نفي آلهه و طاغوت، يكي اثبات خداي سبحان. چون (الا) به معناي غير است. اين «لا اله الا الله»(14) يك جمله است و نه دو جمله. يك قضيه است و نه دو قضيه. اين يك ادعاست و نه دو ادعا. محتواي اين كلمهٔ مباركه اين است كه غير از الله‌اي كه او را پذيرفته است و مفروغٌ عنه است و بحثي در او نيست، ديگران نه. نه اينكه از اول بخواهيم ما دو چيز بحث كنيم يكي نفي آلهه و يكي اثبات خدا كه بگوييم خداياني نيست، خدايي الله است كه آلهه را نفي كنيم و الله را اثبات كنيم چون اين الا به معناي غير است. وقتي «إلاّ» به معناي غير شد مجموعاً يك جمله است و ادعا و محتوا. يعني غير از الله‌اي كه مفروغ عنه هست و ثابت است و بحثي در او نيست، ديگران نه. نه اينكه ديگران نه و خدا آري كه تازه بخواهيم خدا را اثبات كنيم كه إلاّ اثبات باشد و اثبات دليل بخواهد. «لا اله الا الله»(15) نه يعني دو قضيه سلبي و اثباتي. كه يكي را سلب بكنيم و يكي را اثبات بكنيم. «لا اله الا الله»(16) به اين معنا است: غير از الله‌اي كه فطرت پذيرفته است و شك بردار نيست و مفروغ عنه است، ديگران نه. چون «أ في الله شك فاطر السموات و الارض»(17) بنابراين اين كلمهٔ طيبه مي‌شود يك قضيه و آن قضيه اين است: غير از خدايي كه فطرت قبول دارد، ديگران نه. اين معنا را سخنان انبياء بيان مي‌كند. همهٔ انبياء تعبيرشان اين است: مي‌گويند: «يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره أفلا تتقون»(18) يعني غير از الله‌اي كه وجودش مفروغ عنه است، اله ديگري نيست. اين تنها سخن هود نيست در همين سورهٔ اعراف، جريان صالح را كه ذكر مي‌كند در آيهٔ 73، آن هم لسانش اين است:‌ «يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره»(19) يعني از الله‌اي كه مفروغ عنه است آلهه ديگري نيست. در همين سورهٔ اعراف آيهٔ 85 جريان شعيب را كه مطرح مي‌كند،‌ مي‌فرمايد: «و الي مدين أخاهم شعيباً قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره»(20) حرف همهٔ انبياء اين است. منتها جريان انبياء ديگر در سور ديگر است. همه آمدند گفتند: غير از الله‌اي كه وجودش مفروغ عنه است و نيازي به بحث ندارد ديگران نه، نه آمدند كه بگويند: خدايي هست و آلههٴ ديگر نيست. كه يكي را اثبات كنند بقيه را نفي كنند. مي‌گويند آن يكي كه مورد همهٔ‌ شماست و مي‌پذيرد،‌ غير از آنكه در داريد،‌ ديگري نيست. كه لا اله غير الله. آنوقت اين غير صفت اله خواهد بود. وقتي غير صفت اله شد، اين كلمهٔ طيبه يك جمله است و است. و يك داعيه. اين كه همهٔ‌ انبياء شد به طور صريح در قرآن به رسول خدا اينچنين دستور مي‌دهد؛ آيهٔ 14 سورهٔ زمر، فرمود: «قل الله اعبد مخلصاً له ديني»(21) اين «قل الله اعبد»(22) همان لسان «اياك نعبد»(23) است كه تقديم مفعول بر فعل براي حصر است. «قل الله اعبد»(24) نه قل اعبد الله. «قل الله اعبد مخلصاً له ديني»(25) كه اين مخلصاً‌ همان معنايي كه از حصر فهميده مي‌شود،‌ تأكيد مي‌كند
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش هفتم اتحاد سالك و صراط اين بزرگراه بيش از يكي نيست. از يك سمت به خداي سبحان از سمت ديگر به دست همهٴ‌ سالكان الي الله است. يك‌سرش به دست ،‌ يك سرش در هرانساني است كه اين بزرگراه اگر طي بشود انسان را به الله مي‌رساند. اين يك دانه هم بيشتر نيست، تثنيه هم ندارد هم ندارد. و واحد هم هست و بزرگراه هم هست. آن راههاي فرعي به اين راه اصلي ختم مي‌شوند. آنها راههاي مستقل نيستند. پس اگر در سورهٴ عنكبوت فرمود «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»﴿61﴾ يعني سبلي كه به همين صراط ختم مي‌شود. و صراط واحد است. آنگاه به رسول خدا فرمود در اين مستقيمي. «انك علي صراط مستقيم»﴿62﴾‌ و من هم بر صراط مستقيم است «ان ربي علي صراط مستقيم‌»﴿63﴾‌ و من همهٴ موجودات را بر صراط مستقيم تدبير مي‌كنم «ما من دابه الا هو آخذ بناصيتها ان ربي علي صراط مستقيم»﴿64﴾ و چيزي در جهان تكوين معصيت نمي‌كند و در بين موجودات تنها است كه يك موجود دو بعدي است كه «اما شاكراً و اما كفورا»﴿65﴾ و او هم اگر كفر ورزيد بالاخر از حيطهٴ ما بيرون نمي‌رود. به ما مي‌رسد منتها بيراهه آمده است از ما دور شد. «اولئك ينادون من مكان بعيد»﴿66﴾ اينكه از راه و دعا آمده است يك راه نزديكي را طي كرده است. «اذا سألك عبادي عني فاني قريب»﴿67﴾ اينها راهشان است. آن راهش را كرده از ما فرار كرده از رحمت ما گريخته گرفتار قهر ما شده. اين دعاي پر بركت امام سجاد ﴿سلام الله عليه﴾ در سحرهاي ماه مبارك رمضان به نام دعاي ابو حمزهٴ ثمالي حضرت در آنجا عرض مي‌كند خدايا «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿68﴾ آنكه به سمت تو آمده راهش نزديك است. دور نيست. آنكه راه تو را طي نكرد او راهش دور است. اما «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿69﴾ اين كه انسان گاهي سؤال مي‌كند كنيم؟‌ اين داريم آنچه را كه آنرا مي‌گيريم. و گرنه راه باز است هم است نمي‌خواهيم برويم. و گرنه راه روشن است و رفتنش هم معلوم. «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿70﴾ اين انسان راهش است. هم مي‌فرمايد «فاني قريب اجيب دعوة الداع»﴿71﴾ هم امام مي‌فرمايد به اينكه اگر كسي بخواهد به سمت تو رحلت كند، سفرش است. «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿72﴾. قران و عترت ﴿عليهم السلام﴾، مصداق صراط مستقيم بنابراين آن را مي‌گويند مستقيم. گاهي تطبيق مي‌شود بر قرآن گاهي بر امام گاهي بر دين همه و همه مصاديق اين راه هستند و درست هم هستند. چون قرآن و امام «لن يفترقا حتي يردا علي الحوض»﴿73﴾ دين هم كه مجموعاً و است. اينطور نيست كه اگر در روايات براي صراط مصاديقي ذكر كردند، بين اين مصاديق اختلاف باشد همه از باب جري و تطبيق است. همه اين معنا را بر يك بعدش يا يك حمل كرده‌اند و همهٴ اين سمتها و ابعاد است و . سؤال... جواب: الان در صراط مستقيم بحث مي‌كنيم ديگر. وقتي صراط مستقيم در برابر سبيل تشريع شد مستقيم است يعني تخلف ندارد اختلاف ندارد اين نشانهٴ آن است سبيل ممكن است متعدد باشد، اما صراطي كه محل بحث است و قرآن او را به نام صراط مستقيم توصيف كرده است و مصداقش را هم دين مي‌داند اين ديگر بيش از يكي نخواهد بود.