فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡••
زِنــــــــدگۍ
ضـربِ زمیــــن
در ضربانِ دلِ ماست...
#سهرابسپهرے
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
Sabze.mp3
4.46M
♡••
#محمداصفهانی
آمَدمـاےشاهسَلامتڪنمـ...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
اُمیــــــد را
از نجارے آموختمـ ڪہ
مغازهاش آتش گرفت
زُغـالفروشۍ بازڪرد...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
بارانِ عشق
#عشقاجباری #قسمت253 کیان روی سرم رو بوسید و آروم گفت : - عزیزدلم اینجوری که نشد ،باید غذاتو همیشه
#عشقاجباری
#قسمت254
بشقاب پرو پیمونی برای خودم کشیدم حتی حواسم به کیان نبود که بشقاب خودش رو پر کرده یا نه ،روی صندلیه کنارم نشسته بود ، از تموم اطراف خودم بیخیال و فارغ قاشق اول باقالی پلو رو تو دهنم گذاشتم ، وای، این باقالی پلو و ماهیچه به قدری برام خوشمزه بود که با هول و اشتیاق تند تند شروع کردم به خوردن ولی از گوشه چشم حواسم بود که کیان آرنجاش رو جک زده روی میز و به من نگاه میکرد.
نگاهش کردم ، دیدم با خنده محو تماشای غذا خوردنم شده ،یهو خندهم گرفت و با خنده گفتم:
- وای اینجوری نگام نکن خودم دارم به اندازه کافی ضایع بازی در میارم تو دیگه انقدر خجالتم نده ، انگار از اتیوپی اومدم مگه نه ؟
خندید و گفت :
- نگو اینجوری ، بخور عزیزم نوش جونت. سالاد هم بخور.
لقمهم رو جوییدم و گفتم :
- اوهوم ... میخورم ... تو هم بخور کیان مثل من بشقابتو پر کن ولی من شاید یه بشقاب دیگه هم خوردم، اشتهام خیلی زیاد شده البته این خیلی خوشمزه ستا وگرنه انقدر شکمو نیستم ، عجب دستپختی داری ، ترشی نخوری یه چیزی میشی، ولی به دستپخت منم نمیرسه .
یکم پلو تو بشقابش کشید و با لبخند پرشوری گفت :
- نوش جونت قربونت برم ، تا هر چقدر که میتونی بخور.
هر دو مشغول خوردن شدیم، کیان یه لیوان دوغ پر کرد و کنارم گذاشت و گفت :
- بهار ؟
- هوم ؟ دارم میخورم ولی بگو گوشام میشنون.
جذاب خندید ، مثل تموم این روزهایی که از رفتارهای بی ارادهم خندهش میگرفت ، رفتارهایی که بعد از انجامشون خودم که با دقت بهشون فکر میکردم انگار کس دیگه ای در قالب من فرو رفته و این حرکات مضحکانه رو اجرا کرده.
- من چند شب دیگه باید برم به یه مهمونیه مهم.
کمی مکث کرد و با قاشق با دونه های برنج تو بشقابش بازی کرد و ادامه داد :
- این مهمونی برام خیلی خیلی مهمه که باید حتماً برم و احتمالاً تا دم دمای صبح طول بکشه ، این آخرین دیدار منو سهیله که قراره برگ برنده هامو ازش رو کنم.
غذا پرید تو گلوم و به سرفه کردن افتادم ، کیان سریع بلند شد و چند تا مشت آروم تو کمرم زد ،مگه سرفهم بند میاومد ،آب خوردم ، مشت خوردم، اشک از چشمهام اومد ، آب بینیم روون شد ولی سرفه هام هنوز ادامه داشتن که احتماً از شوک حرفش و اون ترس خفته در وجودم بود ، انقدر سرفه کردم که دل و رودهم به هم پیچ خورد و سراسیمه به سمت سرویس دویدم و هر چه خورده بودم همه رو پس دادم.
کیان هم پشت سرم وحشت زده داخل سرویس اومد و پشت کمرم رو نوازش کرد و گفت :
- بمیرم برات ، تو جسم و جون این عوق زدنارو داری آخه ... خدا منو لعنت کنه...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
25.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♡••
#گرشارضایی
پاےتوگیرمـ...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
گر هزارمـ جفا و جورڪنۍ
دوست دارمـ هزار چندانت...
#سعدے
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
Hojat Ashrafzade - Zibaye Mani.mp3
7.33M
♡••
#حجتاشرفزاده
زیباےمنۍ...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
اینڪہدلتنگِتُـوأمـ
اقـرارمۍخواهدمگـر..؟
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
گرچہ دوریمـ بہ یادِ تُو سخن مۍگویمـ
بُعدِ منـزل نبُوَد در سفـرِ روحــــــــانۍ...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
خیالڪننشستۍڪنجِگوهـرشـاد
نگاتبہگنبدشافتاد،چہحسِشیرینۍ...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄