♡••
خُــــــــــــــــدا
از هࢪچیزے ڪھ قراࢪھ
باهاش روبࢪو بشۍ بزرگتــــــــࢪه ...
༻@Barrane_eshgh༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
ما بہ دنیا آمدهایمـ
کہبازندگۍڪردنقیمتپیداڪنیمـ
نہ اینڪہبہهرقیمتۍزندگۍڪنیمـ...
#دڪترمصدق
༻@Barrane_eshgh༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
1_1723184990.mp3
7.17M
♡••
#سالارعقیلۍ
ایࢪان...
༻@Barrane_eshgh༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
براے "آزادے" لازم نیست،
آسمـٰان و زمیـٖن ࢪا بخریـد
تنھا "خودتان" ࢪا نفروشید..
༻@Barrane_eshgh༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
بارانِ عشق
#شیفتگانمحبت #پارتسیزدهم شب که شد، فسنجون درست کردم، همونی که پدر بزرگم دوست داشت، بعد از شام هم
#شیفتگانمحبت
#پارتچهاردهم
صدای درب پارکینگ آمد، بله پدر بزرگم بود، عادت همیشگیاش این بود ، شب نشده خونه می اومد، می گفت نمی خوام دخترم شب تنها باشه، وقتی داخل آمد ، یه نگاه رضایت بخشی در چشمانش بود، برایش قهوه آوردم، همین طور که داشت قهوه را می خورد، از جیبش دو بلیط در آورد گذاشت روی میز، من که انگار تمام دنیا را بهم داده بودند، گفتم وای نه، بلیط کربلا، آخ جوون، دستت درد نکنه بابا بزرگ
پدر بزرگ در حالی که تبسم بر لب داشت، گفت این هم بلیط، ویزا هم داخل گذر خورده، برای آخر هفته راهی هستیم، عراق و کربلا نرفته بودیم که اون هم به لطف آقا امید شما داریم میریم
خنده ی بلندی کرد و سپس مکثی کرد و گفت
یه سیب رو که به هوا بندازی هزار تا چرخ میخوره تا بیاد پایین ،حالا شده حال و روز زندگی من، کی فکرش رو می کرد، بالاخره منم یه روزی از این سفرها برم
من در حالی که از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، گفتم بابا بزرگ، شما به خدا اعتماد کنید، حتما یک خیری براتون هست، عاطی گاهی حرفای قشنگی می زنه، میگه خدای آینده، خدای دیروز هم هست، به خدا اعتماد کنید
گفتم و رفتم داخل اتاقم، اشک بود که امانم نمی داد، پدر بزرگم فقط برای دل من و این که یک سفری رفته باشد، قبول کرد با من بیاید، اما برای من فرق می کرد، انگار طلبیده شده بودم،صحبت های عاطی و کتاب هایی که این مدت درباره امام حسین خونده بودم، یک احساس دیگری به من داده بود، عاطی لینک یک گروه هم به من داده بود،اوایل فکر می کردم یه چیزیشون میشه، صبح تا شب فقط درباره امام حسین صحبت می کنند، اما بعد یک مدت دیدم، چه شعرهایی چه دل نوشته هایی داخل گروه گفته میشود، نظرم عوض شد، یک بار داخل گروه یک نفر که فکر کنم مدیر گروه بود، حرف خیلی قشنگی زد، گفت ابا عبدالله، یک عشق مکرر است، یعنی هر چی درباره اش گفته میشه، تمام نمیشه، بلکه نو به نو همانند چشمه، در حال جوشیدن هست، مهرش یادش عشقش محبانش..
فردا غروب و کارخانه و دوباره امید و دوباره ماشین،وقتی سوار شد و حرکت کردیم، بلیط را نشانش دادم، گفت چی فکر می کردیم چی شد
گفتم چطور مگه
گفت این همه ما حسین حسین میگیم،مردم هوایی کربلا قسمت شان می شود
تبسمی زد و ادامه داد، مزاح بود، خوشا به حال شما، اینطور طلبیدن یک لطفی دیگر دارد، يکدفعه ای و یک هویی، فقط خواهش می کنم اولین بار که نگاه تان به حرم ابا عبدالله علیهالسلام افتاد من و خانواده را از دعای خیرتان فراموش نکنید
خندیدم و گفتم برادر ما رو دست انداختید، اصل و فرع سفرمان برای شماست، تبسمی زد و گفت من عددی نیستم، سفرتون به دعوت خود اربابه با نگاه خود ارباب و با توجه خودشان، وقتی رفتید متوجه میشوید، سوای این که آینده من و شما چه شود، این سفر برای شما موجب برکات زیادی خواهد بود و شاید بهترین سفر عمرتان
گفتم نمی دانم،خودم هم همین احساس را دارم، تا ببینیم چی پیش میاد
وقتی خواست پیاده شود، گفت، امام حسین برای همه امام هست، اما برای من همه دنیا و آخرتم، همه خانوادهام، تمام احساساتم هست، قدرش را بدانید
گفت و رفت..
#بهقلمسیدمحمدحسینی
☄کپی و استفاده بدون اجازه مؤلف جایزنیست
💫نظرات شما هم به نویسنده انگیزه می دهد هم ایده و هم دلگرمی❤️👇
https://harfeto.timefriend.net/16655831392956
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♡••
#استادبنان
الھہےناز...
༻@Barrane_eshgh༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
گر هزارمـ جفا و جورڪنۍ
دوست دارمـ هزار چندانت...
#سعدے
༻@Barrane_eshgh༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
شیرۍ افتاد ز پا و همگۍ شیر شدند
گذرِ گرگ بھ آهوۍ حـَرمـها افتاد..🥀
#عربخالقۍ
༻@Barrane_eshgh༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
دِلتنـگۍ
فاصلہاےست ڪھ
باهیچ بھانھاے پُرنمۍشود...
༻@Barrane_eshgh༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
1_1622384309.mp3
11.66M
♡••
#حجتاشرفزاده
دلمـگریہمۍخواد...
༻@Barrane_eshgh༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄