◉✧بَــصیرَت؏َمار وار✧◉ 🇵🇸
✨💙 رمان نرگس و لاله💙✨ #پارت_پانزدهم به همین خاطر تصمیم گرفت فعلا درباره ی سجاده چیزی به خانواده اش
🦋 رمان نرگس و لاله🦋
#پارت_شانزدهم
مدتی گذشت....
اشتیاق لاله برای نماز بیشتر شده بود و دلیل این اشتیاق ، تشویق ها و رفتار محبت آمیز مادر نرگس بود😙
چون لاله هر چند وقت به منزل نرگس اینا می رفت و درس هایشان را با هم میخواندند📚.
مادر نرگس هم گاهی در درس ها به آن ها کمک میکرد . و چون لاله سوال هایی از نماز می پرسید ، متوجه شده بود که لاله اطلاعات چندانی درباره ی نماز ندارد و احتمالا نماز خواندن را بلد نیست. به همین دلیل تصمیم گرفت که لاله را با نماز و فایده های آن آشنا کند🤝
رفتار های مهربانانه ی مادر نرگس هر روز لاله را مشتاق تر می کرد😻
مادر نرگس وقتی اشتیاق لاله را دید با زیرکی پیشنهادی به لاله و نرگس داد و آن پیشنهاد این بود که به لاله و نرگس گفت :
_ مادر نرگس : من میخوام یه مسابقه درباره ی نماز بین شما دو نفر برگزار کنم ، هر دفعه که لاله جان به منزل ما بیاد من مقداری از نماز رو به شما آموزش میدم😊
البته میدونم که هر دوی شما نماز رو به خوبی بلد هستید😄
اما چون میخوام بین شما دو تا مسابقه سختی برگزار کنم. ( بچه ها نگاهی به هم کردند و گفتند وای)
_ مادر نرگس : فکر کردید الکی بهتون جایزه میدم؟😂 باید تلاش کنید تا بتونید از من جایزه بگیرید🎁
به خاطر سختی مسابقه بهتره که اول به شما نماز رو آموزش بدم😁.
بچه ها هم پذیرفتند.👥🖐
لاله خیلی خوشحال بود چون هم نماز را یاد میگرفت و هم برای جایزه گرفتن سعی خودش را می کرد💪.
ادامه دارد...
کپی ممنوع❌
برای خواندن ادامه ی #رمان 🍓 نرگس و لاله 🍓 به کانال زیر بپیوندید🥺
https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr